talcum powder

/ˈtælkəmˈpaʊdər//ˈtælkəmˈpaʊdə/

معنی: پودر تالک، پودر طلق
معانی دیگر: پودر تالک، پودر طلق

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a soft, fine-grained powder made of refined talc, usu. scented and used on the body.

جمله های نمونه

1. to dusted talcum powder on one's feet.
[ترجمه گوگل]به پودر تالک پاشیده شده روی پاها
[ترجمه ترگمان]تا پودر طلق روی یک پای باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sprinkle on talcum powder, cornmeal or cornstarch; leave for two days; brush off.
[ترجمه گوگل]روی پودر تالک، آرد ذرت یا نشاسته ذرت بپاشید مرخصی دو روزه؛ مسواک زدن
[ترجمه ترگمان]پودر تا لک پودر، آرد ذرت، زغال آخته، برای دو روز اینجا را ترک کن، برس را بردار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The cocaine looked like talcum powder, luminescent in the darkness.
[ترجمه گوگل]کوکائین شبیه پودر تالک بود که در تاریکی درخشان بود
[ترجمه ترگمان]کوکائین شبیه پودر طلق و درخشان در تاریکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Everything smells of talcum powder from a tin that has leaked.
[ترجمه گوگل]همه چیز بوی پودر تالک می دهد از قوطی که نشت کرده است
[ترجمه ترگمان]همه چیز پودر طلق از یک قوطی حلبی است که درز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He smelled of aftershave and talcum powder.
[ترجمه گوگل]بوی افترشیو و پودر تالک می داد
[ترجمه ترگمان]او بوی ادوکلن و پودر لک می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Do not use aerosols or talcum powder.
[ترجمه گوگل]از آئروسل یا پودر تالک استفاده نکنید
[ترجمه ترگمان]از پودر aerosols یا پودر تا لک استفاده نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Not a speck of talcum powder, not a smear of soap, on any surface.
[ترجمه گوگل]نه یک ذره پودر تالک، نه یک لکه صابون، روی هیچ سطحی
[ترجمه ترگمان]نه یک لکه پودر لک، نه لکه صابون، روی هر سطحی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The room reeked of talcum powder and dry urine.
[ترجمه گوگل]اتاق بوی پودر تالک و ادرار خشک می داد
[ترجمه ترگمان]اتاق بوی باروت تا لک و ادرار خشک می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He smashes pencil stone into talcum powder all day.
[ترجمه گوگل]او تمام روز سنگ مداد را به پودر تالک خرد می کند
[ترجمه ترگمان]اون هر روز یه سنگ مداد به لک رو خرد می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Reasonable structure of the traditional group bags Spray talcum powder into a whirlwind two powder bags.
[ترجمه گوگل]ساختار معقول کیسه های گروه سنتی پودر تالک را در یک گردباد دو کیسه پودر اسپری کنید
[ترجمه ترگمان]ساختار منطقی کیف های گروه سنتی پودر تالک را به دو کیسه پودر تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. BaBy talcum powder is harmless to skin.
[ترجمه گوگل]پودر تالک بی بی برای پوست بی ضرر است
[ترجمه ترگمان]پودر تا لک برای تا لک بی ضرر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Orchid talcum powder makes you attractively aromatic.
[ترجمه گوگل]پودر تالک ارکیده شما را به طرز جذابی معطر می کند
[ترجمه ترگمان]پودر تالک معطر، شما را به نحو جالبی معطر می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Talcum Powder - Which absorbs excess moisture on the skin, leaving it feeling dry and smooth.
[ترجمه گوگل]پودر تالک - که رطوبت اضافی روی پوست را جذب می کند و احساس خشکی و صافی به پوست می دهد
[ترجمه ترگمان]پودر - که رطوبت اضافی را بر روی پوست جذب می کند و باعث می شود که احساس خشک و صاف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. By paraffine adjust their liquidity, resin its viscosity, talcum powder to improve its hardness.
[ترجمه گوگل]توسط پارافین تنظیم نقدینگی آنها، رزین ویسکوزیته آن، پودر تالک برای بهبود سختی آن
[ترجمه ترگمان]با تنظیم نقدینگی خود، ویسکوزیته آن و پودر تا لک را افزایش می دهد تا سختی آن را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پودر تالک (اسم)
talcum powder

پودر طلق (اسم)
talcum powder

تخصصی

[نساجی] پودر سریشم

انگلیسی به انگلیسی

• type of smooth white powder
talcum powder is a soft, perfumed powder which people put on their bodies after they have had a bath or a shower.

پیشنهاد کاربران

بپرس