take the biscuit

پیشنهاد کاربران

ریشه : در سده ۱۷۰۰ وقتی برای مدت طولانی کشتی روی آب بود و آذوقه تمام شده بود فقط بیسکویت و فطیر داشتند .
اگر کسی آنها را هم بر می داشت مستاصل می شدند .
پس در حد جنایت کار زشتی بوده .
این دیگه آخرشه ( اِندشِه )
بدتر از این دیگه رو دستش نیست!
احمقانه ترین، بدترین، عجیب ترین و. . . چیزی بودن که اتفاق افتادن
آخر چیزی بودن یا خوب یا بد.
I got myself into a biscuit
خودم رو تو دردسر انداختم.
خیلی مضخرف، آخره ضایع، گنده چیزی در اومدن
همچنین take the cake

بپرس