take sth off

پیشنهاد کاربران

گذراندن وقت بدون توجه و رسیدگی به کار و شغل
برداشتن از روی قیمت ها
تخفیف دادن
زدن از قیمت ها
کاستن از قیمت
We'll take 2% off
ما دو درصد برمی داریم ازروی قیمتها ( ۲درصد تخفیف می دهیم )
make something cheaper by a certain amount
چیزی را با مقدار معینی ارزان تر کنید
pay for your university tuition online as well as you will take 2% off
He saw a man who had taken his dog off its leash. . z
اومردی را دید که قلاده سگش را باز کرده بود
Four corner 4 p94
کندن، در آوردن

بپرس