take for


1- پنداشتن، تصور کردن، پذیرفتن، 2- عوضی (به جای کس دیگر) گرفتن

جمله های نمونه

1. How long does it take for the planet Jupiter to make a complete revolution around the sun?
[ترجمه گوگل]چه مدت طول می کشد تا سیاره مشتری به دور خورشید بچرخد؟
[ترجمه ترگمان]برای سیاره مشتری چه مدت طول می کشد تا یک انقلاب کامل حول خورشید ایجاد کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The doctor has given me some medicine to take for my cough.
[ترجمه سمیرا] دکتر به من داروهایی داد تا برای سرفه هام مصرف کنم
|
[ترجمه گوگل]دکتر مقداری دارو برای سرفه به من داده است
[ترجمه ترگمان]دکتر به من دارو داده تا سرفه اش بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. How long does it take for the dial to rotate through a full circle?
[ترجمه گوگل]چه مدت طول می کشد تا صفحه در یک دایره کامل بچرخد؟
[ترجمه ترگمان]چه مدت طول می کشد تا صفحه چرخان از طریق یک دایره کامل بچرخانید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What does it take for a woman to say 'that's enough' and give her man his marching orders?
[ترجمه گوگل]چه چیزی لازم است تا یک زن بگوید "بس است" و دستورات راهپیمایی خود را به مردش بدهد؟
[ترجمه ترگمان]چه چیزی لازم دارد که یک زن بگوید که کافی است و به او دستور حرکت می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The doctor has given her some pills to take for her cough.
[ترجمه گوگل]دکتر به او قرص هایی داده است که برای سرفه اش مصرف کند
[ترجمه ترگمان]دکتر به او قرص داده تا سرفه اش بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. How long does it take for the chicks to grow to maturity?
[ترجمه گوگل]چقدر طول می کشد تا جوجه ها به بلوغ برسند؟
[ترجمه ترگمان]چه مدت طول می کشد تا جوجه ها به بلوغ برسند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. How long does it take for the glue to set?
[ترجمه گوگل]چقدر طول می کشد تا چسب ببندد؟
[ترجمه ترگمان]چقدر طول می کشد تا چسب باید تنظیم شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It seemed to take for ever, slowing to a crawl as it drew parallel with him.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که برای همیشه طول می کشد، آهسته به خزیدن در حالی که آن را به موازات او جلب کرد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که برای ابد طول می کشد و در حالی که با او موازی حرکت می کند، آهسته به خزیدن ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It seemed to take for ever to get up that face, like climbing the rungs of Jacob's ladder.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که بلند شدن از آن صورت، مانند بالا رفتن از پله های نردبان یعقوب، همیشه طول می کشد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید برای بلند کردن آن صورت، مثل بالا رفتن از پله های نردبان جیکوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Officials are unsure how long it will take for Bonin to die.
[ترجمه گوگل]مقامات مطمئن نیستند که چقدر طول می کشد تا بونین بمیرد
[ترجمه ترگمان]مقامات مطمئن نیستند که چقدر طول می کشد تا Bonin کشته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Q. . What does it take for permanent residents to become a citizens, and how long do they have to wait?
[ترجمه گوگل]س برای شهروند شدن ساکنان دائمی چه چیزی لازم است و چه مدت باید منتظر بمانند؟
[ترجمه ترگمان]سوال: چه چیزی باعث می شود که ساکنان دائمی به شهروندان تبدیل شوند و چه مدت باید صبر کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In such cases they were often allowed to take for themselves an annual salary out of those revenues.
[ترجمه گوگل]در چنین مواردی اغلب به آنها اجازه داده می شد که از این درآمدها حقوق سالانه بگیرند
[ترجمه ترگمان]در چنین مواردی، اغلب به آن ها اجازه داده می شد که حقوق سالانه خود را از این درآمدها دریافت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Take for example, the matrix structure, what it does is establish an adversary system, thereby institutionalizing organizational conflict.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ساختار ماتریسی را در نظر بگیرید، کاری که انجام می دهد ایجاد یک سیستم متخاصم است که در نتیجه تعارض سازمانی را نهادینه می کند
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، ساختار ماتریس، آنچه که آن را ایجاد می کند، یک سیستم رقیب را ایجاد می کند، و در نتیجه باعث ایجاد تعارض سازمانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Take for instance the example of yew wood.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال چوب سرخدار را در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]مثلا مثال چوب سرخ دار را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] در نظر گرفتن، اختیار کردن

انگلیسی به انگلیسی

• accidentally think something to be; think something is what it's not

پیشنهاد کاربران

Take sb for sth:
تصور اشتباه در مورد کسی کردن
Collins:👇👇👇👇
�If you� take �someone� for �something, you believe wrongly that they are that thing.
Eg: She looks so young I took her for your sister.
...
[مشاهده متن کامل]

اون خیلی جوون میزنه. فکر کردم خواهرته.
Eg:I wouldn't have taken you for a religous man.
فکر نمیکردم آدم مذهبی باشی.

deem - hold - view as

بپرس