tael

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various units of weight of eastern Asia, often about 1.333 ounces.

جمله های نمونه

1. China paid staggering twenty one million tael of silver as war reparation when the British defeated China in the First Opium War.
[ترجمه گوگل]هنگامی که انگلیسی ها چین را در جنگ اول تریاک شکست دادند، چین بیست و یک میلیون تل نقره به عنوان غرامت جنگی پرداخت کرد
[ترجمه ترگمان]چین در زمانی که بریتانیا چین را در اولین جنگ تریاک شکست داد، بیست و یک میلیون tael نقره به عنوان غرامت جنگی پرداخت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. China subsequently compensated another 4 million tael of silver to the British, million tael of silver to the French and two hundred million tael of silver to the Japanese in the Second Opium War.
[ترجمه گوگل]متعاقباً چین در جنگ دوم تریاک 4 میلیون تل نقره به انگلیسی ها، میلیون تل نقره به فرانسوی ها و دویست میلیون تل نقره به ژاپنی ها جبران کرد
[ترجمه ترگمان]پس از آن چین ۴ میلیون تن نقره به انگلیسی، میلیون tael نقره از نقره به فرانسه و دویست میلیون tael نقره به ژاپنی ها در جنگ دوم تریاک جبران کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One tael heavy sincerities are equal to one ton heavy cleverness.
[ترجمه گوگل]یک تل اخلاص سنگین برابر است با یک تن زیرکی سنگین
[ترجمه ترگمان]یک tael سنگین با یک تن از cleverness سنگین برابر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One tael equals approximately 20337 troy ounces.
[ترجمه گوگل]یک تل برابر با 20337 اونس تروی است
[ترجمه ترگمان]یک tael در حدود تروی اونس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Beiyang Fleet's fees was overrun 2600, 0000 tael at the same stage.
[ترجمه گوگل]هزینه های ناوگان Beiyang در همان مرحله از 2600000 تل فراتر رفت
[ترجمه ترگمان]هزینه ناوگان Beiyang ۲۶۰۰، ۰۰۰۰ tael در همان مرحله بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The stakes continued to rise, some betting two, some three taels, so Trinket put on two and won two; with the next throw he lost one tael.
[ترجمه گوگل]سهام به افزایش ادامه داد، برخی دو، برخی سه تل شرط بندی کردند، بنابراین Trinket دو بازی کرد و دو برنده شد با پرتاب بعدی یک تل از دست داد
[ترجمه ترگمان]شرط بندی ادامه یافت، برخی شرط بندی کردند، و سه تن شرط بندی کردند، بنابراین trinket دو نفر را برد و دو برد؛ با پرتاب بعدی یک tael را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It also analyzes the reason and effect of the addition to the currency system of the tael metric rate.
[ترجمه گوگل]همچنین دلیل و تأثیر اضافه شدن نرخ تل به سیستم ارزی را تحلیل می کند
[ترجمه ترگمان]این روش همچنین دلیل و تاثیر افزودن بر سیستم ارز نرخ متریک tael را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس