tachycardia


(پزشکی) تپش قلب، ضربان شدید قلب، تند نبضی، تند دلی

جمله های نمونه

1. The more serious effects include acute confusional states, tachycardia, urinary retention, and aggravation of glaucoma.
[ترجمه گوگل]عوارض جدی تر شامل حالات گیج کننده حاد، تاکی کاردی، احتباس ادرار و تشدید گلوکوم است
[ترجمه ترگمان]تاثیرات جدی تر عبارتند از حالت های حاد confusional، tachycardia، حفظ ادرار و تشدید of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was ill again with tachycardia in January 1955 and in the middle of the month returned to the London Clinic.
[ترجمه گوگل]او در ژانویه 1955 دوباره به تاکی کاردی مبتلا شد و در اواسط ماه به کلینیک لندن بازگشت
[ترجمه ترگمان]او دوباره با tachycardia در ژانویه ۱۹۵۵ بیمار شد و در اواسط ماه به کلینیک لندن بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thus epileptic seizures often began with a sustained tachycardia in spite of apnoeic pauses and severe hypoxaemia.
[ترجمه گوگل]بنابراین تشنج های صرع اغلب با تاکی کاردی پایدار علیرغم مکث های آپنه و هیپوکسمی شدید شروع می شوند
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، حمله های صرع گاه به رغم مکث apnoeic و hypoxaemia شدید افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In those with non-sustained ventricular tachycardia during electrocardiographic monitoring treatment with low dose amiodarone has been shown to be effective.
[ترجمه گوگل]در افراد مبتلا به تاکی کاردی بطنی غیر پایدار در طول نظارت الکتروکاردیوگرافی، درمان با آمیودارون با دوز پایین موثر نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]نشان داده شده است که در آن دسته از tachycardia non sustained در طول درمان پایش electrocardiographic با دوزهای پایین، نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The episodes of bigeminy and ventricular tachycardia were sorted in descending order so that 10 longest episodes were always reviewed.
[ترجمه گوگل]اپیزودهای دوگانگی و تاکی کاردی بطنی به ترتیب نزولی مرتب شدند به طوری که 10 طولانی ترین قسمت همیشه مرور می شد
[ترجمه ترگمان]بخش هایی از bigeminy و ventricular tachycardia به ترتیب نزولی مرتب شده اند تا ۱۰ قسمت طولانی همیشه مورد بررسی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Results The clinical attack pattern of atrial tachycardia was very similar to that of repetitive monomorphic ventricular tachycardia.
[ترجمه گوگل]ResultsThe الگوی حمله بالینی تاکی کاردی دهلیزی بسیار شبیه به تاکی کاردی بطنی تک شکلی تکراری بود
[ترجمه ترگمان]نتایج الگوی حمله بالینی of tachycardia شبیه به of monomorphic ventricular است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Paroxysmal supraventricular tachycardia is a kind of common diseases in clinic.
[ترجمه گوگل]تاکی کاردی فوق بطنی حمله ای نوعی بیماری شایع در کلینیک است
[ترجمه ترگمان]paroxysmal supraventricular tachycardia نوعی از بیماری های شایع در کلینیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Physical examination revealed tachypnea; tachycardia, and cyanosis.
[ترجمه گوگل]معاینه فیزیکی تاکی پنه را نشان داد تاکی کاردی و سیانوز
[ترجمه ترگمان]معاینه فیزیکی افزایش تپش قلب، افزایش تپش قلب و مقدار کبودی رو نشون داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Atrial fibrillation and sinus tachycardia may worsen hemodynamic change and heart function.
[ترجمه گوگل]فیبریلاسیون دهلیزی و تاکی کاردی سینوسی ممکن است تغییرات همودینامیک و عملکرد قلب را بدتر کند
[ترجمه ترگمان]فیبریلاسیون دهلیزی و سینوس sinus ممکن است تغییر شکل و عملکرد قلب را تشدید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Methods A patient with recurrent ventricular tachycardia ( VT ) was implanted ICD and followedfor 18 Months.
[ترجمه گوگل]MethodsA بیمار مبتلا به تاکی کاردی بطنی عود کننده (VT) ICD کاشته شد و برای 18 ماه پیگیری شد
[ترجمه ترگمان]روش هایی که یک بیمار با فیبریلاسیون دهلیزی (VT)، ICD و followedfor ۱۸ ماه را تحت فشار قرار داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tachycardia: Heart rate over 100 ( as high as 240 ) Beats per minute.
[ترجمه گوگل]تاکی کاردی: ضربان قلب بیش از 100 (تا 240) ضربه در دقیقه
[ترجمه ترگمان]tachycardia: ضربان قلب بالای ۱۰۰ (به میزان ۲۴۰)Beats در هر دقیقه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A sustained idiopathic ventricular tachycardia can cause cardiomyopathy.
[ترجمه گوگل]تاکی کاردی بطنی ایدیوپاتیک پایدار می تواند باعث کاردیومیوپاتی شود
[ترجمه ترگمان]افزایش ضربان قلب میتونه باعث ایجاد قلب cardiomyopathy بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Tachycardia and arrhythmias occasionally occur during dobutamine administration, particularly at higher doses necessitating dose reduction.
[ترجمه گوگل]تاکی کاردی و آریتمی گاهی در طول تجویز دوبوتامین رخ می دهد، به ویژه در دوزهای بالاتر که نیاز به کاهش دوز دارد
[ترجمه ترگمان]tachycardia و آریتمی ها گاهی در طول مدیریت dobutamine رخ می دهند، به خصوص در دوزهای بالاتر که میزان کاهش دوز را می طلبد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Clonic the sex on the room tachycardia symptom?
[ترجمه گوگل]کلونیک جنسیت در اتاق علائم تاکی کاردی؟
[ترجمه ترگمان]سکس روی اتاق نشانه افزایش تپش قلب؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• rapid heart rate (medicine)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] تاکی کاردی: افزایش ( تند شدن ) ضربان قلب
tachycardia ( پزشکی )
واژه مصوب: تندتپشی
تعریف: بیشتر شدن تعداد ضربان قلب به بیش ازحد بهنجار که عموماً بیش از 100 ضربه در دقیقه است
کوبش قلب ( تپش قلب شدید )

بپرس