table linen

/ˈteɪbl̩ˈlɪnən//ˈteɪbl̩ˈlɪnɪn/

معنی: سفره
معانی دیگر: رومیزی و دستمال سفره (پارچه های سرمیز)، دستمال سفره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: tablecloths, napkins, place mats, and the like.

جمله های نمونه

1. They gave us table linen as a wedding present.
[ترجمه گوگل]به عنوان کادوی عروسی به ما ملحفه دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها به ما یک هدیه عروسی دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And hautecuisine served amid crisp table linen and sparkling glassware and china.
[ترجمه گوگل]و غذاهای طبیعی در میان کتانی ترد میز و ظروف شیشه ای درخشان و چینی سرو می شود
[ترجمه ترگمان]و hautecuisine در میان ظروف بلورین و ظروف بلورین و ظروف چینی خدمت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Good table linen is also essential-to show off the food and add to the atmosphere.
[ترجمه گوگل]رومیزی خوب نیز ضروری است - برای نشان دادن غذا و افزودن به فضا
[ترجمه ترگمان]برای نشان دادن غذا و اضافه کردن به جو، پارچه های میز خوب نیز ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Let's see, table linen 000 sets, with 50 sheets to the case.
[ترجمه گوگل]بیایید ببینیم، کتانی رومیزی 000 ست، با 50 ورق در مورد
[ترجمه ترگمان]بذار ببینم میز linen با ۵۰ تا ملافه روی پرونده بسته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Stationery, Gifts Articles, Pillows, Decorative Pillows, Curtain Panels Table Linen, Gifts.
[ترجمه گوگل]لوازم التحریر، مقالات کادویی، بالش، بالش های تزئینی، پانل های پرده کتانی رومیزی، هدایا
[ترجمه ترگمان]Stationery، مقالات هدایا، Pillows، Pillows تزیینی، صفحه های پرده، Linen، هدیه ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Let me see, table linen, 000 sets, same type of sets as before.
[ترجمه گوگل]ببینم، کتانی رومیزی، 000 ست، همان ست های قبلی
[ترجمه ترگمان]بگذار ببینم که این میز از چه مدل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The table linen was neatly folded up and put away.
[ترجمه گوگل]کتانی میز را مرتب تا کرده و کنار گذاشته بودند
[ترجمه ترگمان]لباس زیر میز تمیز و مرتب شده بود و کنار گذاشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gifts Articles, Quilts, Hooked Rugs, Needlepoint Pillows, Table Linen, Quilts, Handpainted Glassware.
[ترجمه گوگل]مقالات هدایا، لحاف، فرش قلاب‌دار، بالش سوزنی، کتانی رومیزی، لحاف، ظروف شیشه‌ای نقاشی شده با دست
[ترجمه ترگمان]مقالات هدایا، quilts، Hooked Rugs، needlepoint Pillows، جدول Linen، quilts، Handpainted glassware
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Characters: Specially formulated with advanced surfactants to remove greasy soils quickly and effectively table linen.
[ترجمه گوگل]ویژگی ها: به طور ویژه با سورفکتانت های پیشرفته برای از بین بردن سریع و موثر خاک های چرب کتانی رومیزی فرموله شده است
[ترجمه ترگمان]Characters: به طور ویژه با surfactants پیشرفته تدوین شدند تا خاک چرب را به سرعت و به طور موثر پوشش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The take-home sales should be sold at lower prices than regular restaurant meals because they eliminate waiters, dish washers, table linen, plate breakage and loss of utensils.
[ترجمه گوگل]فروش‌های خانگی باید با قیمت‌های پایین‌تری نسبت به وعده‌های غذایی معمولی در رستوران فروخته شوند، زیرا گارسون‌ها، ظرف‌شویی‌ها، ملحفه‌های رومیزی، شکستن بشقاب و گم شدن ظروف را از بین می‌برند
[ترجمه ترگمان]فروش خانه - خانگی باید با قیمت های پایین تر از غذاهای رستوران معمولی فروخته شود چون آن ها پیشخدمت های رستوران ها، واشر ظرف غذا، کتان میز، شکسته بشقاب و از دست دادن لوازم آشپزخانه را حذف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سفره (اسم)
table, tablecloth, substrate, table linen

انگلیسی به انگلیسی

• tablecloth, fabric used to cover a table

پیشنهاد کاربران

بپرس