transparence

/trænsˈpærəns//trænsˈpærəns/

معنی: حالت زجاجی، شفافیت، فرانمایی، پشتنمایی
معانی دیگر: فرانمایی، پشت نمایی، شفافیت، حالت زجاجی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the state, quality, or condition of being transparent; transparency.

جمله های نمونه

1. The conflict between transparence and robustness of the watermark system is better solved by the algorithm.
[ترجمه گوگل]تضاد بین شفافیت و استحکام سیستم واترمارک بهتر توسط الگوریتم حل می شود
[ترجمه ترگمان]اختلاف بین transparence و نیرومندی سیستم نشانه، توسط الگوریتم حل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dimensional measurement, Defects, Defect area, Defect Measurements, Transparence.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری ابعاد، عیوب، مساحت نقص، اندازه گیری عیب، شفافیت
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری ابعادی، نقص ها، منطقه Defect، Defect اندازه گیری ها، Transparence
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The transparence of the glaze depends on whether there is a separated - crystal layer in the glaze.
[ترجمه گوگل]شفافیت لعاب بستگی به این دارد که آیا یک لایه کریستالی جدا شده در لعاب وجود دارد یا خیر
[ترجمه ترگمان]درخشندگی لعاب به این بستگی دارد که آیا یک لایه از کریستال از چپ به چپ وجود دارد یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Information sharing can increase the transparence of companies and decrease the effect of bullwhip.
[ترجمه گوگل]به اشتراک گذاری اطلاعات می تواند شفافیت شرکت ها را افزایش دهد و اثر شلاق چرمی را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]اشتراک اطلاعات می تواند تعداد شرکت ها را افزایش داده و اثر of را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Increase the malt juice's filtering speed and transparence and decreasing filtering time 1- 20 % .
[ترجمه گوگل]سرعت و شفافیت آب مالت را افزایش دهید و زمان فیلتر را 1 تا 20 درصد کاهش دهید
[ترجمه ترگمان]سرعت فیلتر کردن مالت و transparence و کاهش زمان فیلتر کردن ۱ تا ۲۰ % را افزایش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Disperse additive is advantageous to transparence.
[ترجمه گوگل]افزودنی پراکنده برای شفافیت سودمند است
[ترجمه ترگمان]این افزودنی برای transparence مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Its transparence is high, so it's convenient to recognize the goods inside.
[ترجمه گوگل]شفافیت آن بالا است، بنابراین تشخیص کالاهای داخل آن راحت است
[ترجمه ترگمان]transparence آن بالا است، بنابراین تشخیص کالا در داخل آن آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Characteristics Good physical properties, excellent transparence, good melt, good workability, light colors, for extrusion molding.
[ترجمه گوگل]ویژگی ها خواص فیزیکی خوب، شفافیت عالی، ذوب خوب، کارایی خوب، رنگ های روشن، برای قالب گیری اکستروژن
[ترجمه ترگمان]ویژگی های فیزیکی خوب، transparence عالی، ذوب شدن خوب، رنگ های روشن، رنگ های روشن، برای قالب گیری و قالب گیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That it's long and abhors transparence.
[ترجمه گوگل]که طولانی است و از شفافیت بیزار است
[ترجمه ترگمان]این it از transparence است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Our mission: Provides the transparence service for the suppliers.
[ترجمه گوگل]ماموریت ما: ارائه خدمات شفافیت برای تامین کنندگان
[ترجمه ترگمان]ماموریت ما: تامین خدمات transparence برای تامین کنندگان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In addition, frequency and semantic transparence showed their effects on phrasal verb learning respectively and there was no significant interactive efficiency between them.
[ترجمه گوگل]همچنین فراوانی و شفافیت معنایی به ترتیب تأثیر خود را بر یادگیری فعل عبارتی نشان دادند و کارایی تعاملی معنی‌داری بین آنها مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، frequency های معنایی و معنایی به ترتیب تاثیر خود را بر یادگیری فعل و انفعال متقابل نشان دادند و هیچ بهره وری تعاملی قابل توجهی بین آن ها وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Compared with cornstarch, sweet potato starch and mungbean starch, haricot starch has high transparence and poor freeze-thawing stability, but its retro-gradation is easy.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با نشاسته ذرت، نشاسته سیب زمینی شیرین و نشاسته ماش، نشاسته لوبیا شفافیت بالا و پایداری ضعیفی در یخ زدگی دارد، اما درجه بندی رترو آن آسان است
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با نشاسته ذرت، نشاسته سیب زمینی شیرین و نشاسته mungbean، نشاسته haricot دارای پایداری بالا و پایداری آب و یخ شدید است، اما gradation مجدد آن آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We study the white jade, the results show that the content, the alteration extent and the fissures of anorthite are the controlling factor of Dushan jade's transparence.
[ترجمه گوگل]با بررسی یشم سفید، نتایج نشان می‌دهد که محتویات، میزان دگرسانی و شکاف‌های آنورتیت عامل کنترل‌کننده شفافیت یشم دوشان است
[ترجمه ترگمان]ما مدل یشم سبز را بررسی می کنیم، نتایج نشان می دهد که محتوا، گستره تغییر و شکاف های anorthite عامل کنترل of یشم سبز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The wavelet coefficients are selected by Human Visual System ( HVS ) to ensure the transparence of watermarking.
[ترجمه گوگل]ضرایب موجک توسط Human Visual System (HVS) برای اطمینان از شفافیت واترمارکینگ انتخاب می شوند
[ترجمه ترگمان]ضرایب موجک توسط سیستم بصری انسان (hvs)انتخاب می شوند تا از transparence of اطمینان حاصل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This framework can control trade - off between the perceptual transparence and robustness against MP 3 attacks more efficiently.
[ترجمه گوگل]این چارچوب می تواند مبادله بین شفافیت ادراکی و استحکام در برابر حملات MP 3 را به طور موثرتری کنترل کند
[ترجمه ترگمان]این چارچوب می تواند توازن بین transparence ادراکی و مقاومت در برابر حملات ۳ MP را به طور موثر کنترل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حالت زجاجی (اسم)
translucence, translucency, transparence

شفافیت (اسم)
transparence

فرانمایی (اسم)
transparence

پشت نمایی (اسم)
transparence

تخصصی

[نساجی] پشت نمایی - شفافیت - زلالی

انگلیسی به انگلیسی

• transparency, clearness, being see-through

پیشنهاد کاربران

بپرس