tightwad

/ˈtaɪˌtwɑːd//ˈtaɪtwɒd/

معنی: خسیس، شخص خسیس
معانی دیگر: (امریکا - خودمانی) خسیس، کنس، ناخن خشک، ژکور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) one who is tightfisted; stingy person; miser.
مشابه: miser, niggard

جمله های نمونه

1. She folded the Tightwad Gazette so she could retire at age 4
[ترجمه گوگل]او روزنامه Tightwad Gazette را تا کرد تا بتواند در 4 سالگی بازنشسته شود
[ترجمه ترگمان]روزنامه تایمز را تا کرده بود تا بتواند در سن چهار سالگی بازنشسته شود،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Bill's too much of a tightwad to ever eat there.
[ترجمه گوگل]بیل بیش از حد تنگ است که نمی تواند آنجا غذا بخورد
[ترجمه ترگمان]بیل خیلی خسیس و خسیس است که همیشه آنجا غذا می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you a tightwad, you might feel a need to loosen and have a little fun.
[ترجمه گوگل]اگر لباس تنگ دارید، ممکن است احساس کنید نیاز به شل شدن دارید و کمی لذت ببرید
[ترجمه ترگمان]اگه خسیس نباشی باید یه کم استراحت کنی و یکم خوش بگذرونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If you're a tightwad, you might feel a to loosen up and have a little fun.
[ترجمه گوگل]اگر تنگ دست هستید، ممکن است احساس کنید که شل شده و کمی لذت ببرید
[ترجمه ترگمان]اگر خسیس نباشی، ممکن است احساس کنی که دست از پا خطا کنی و کمی تفریح کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You can never make a tightwad spend his money freely.
[ترجمه پانته‌آ] شما هیچ وقت نمی توانید یک آدم خسیس را وادار به خرج آزادنه کنید .
|
[ترجمه گوگل]شما هرگز نمی توانید کاری کنید که یک مرد تنگ پولش را آزادانه خرج کند
[ترجمه ترگمان]خسیس و خسیس هرگز نمی توانی پولش را به راحتی خرج کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What day is today? Why would a tightwad like you insist on paying?
[ترجمه گوگل]امروز چه روزی است؟ چرا فردی مثل شما اصرار به پرداخت دارد؟
[ترجمه ترگمان]امروز چه روزیه؟ چرا آدم خسیس مثل تو اصرار داره که پول بده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Europe's biggest tightwad is, in fact, France.
[ترجمه گوگل]در واقع بزرگ‌ترین تنگ اروپا، فرانسه است
[ترجمه ترگمان]در واقع بزرگ ترین tightwad اروپا در واقع فرانسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Absolutely not! He's a real tightwad!
[ترجمه گوگل]قطعا نه! او واقعاً تنگ است!
[ترجمه ترگمان]! معلومه که نه خیلی خسیس است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He is a tightwad because he doesn 't like to spend money on anything.
[ترجمه گوگل]او تنگدست است، زیرا دوست ندارد برای هر چیزی پول خرج کند
[ترجمه ترگمان]خسیس است، چون نمی خواهد پول خرج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He is such a tightwad.
[ترجمه گوگل]او خیلی تنگ است
[ترجمه ترگمان]خسیس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She's such a tightwad.
[ترجمه گوگل]او خیلی تنگ است
[ترجمه ترگمان]خسیس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There's no point in asking Joe to pay for it - he's a real tightwad.
[ترجمه گوگل]هیچ فایده ای ندارد که از جو بخواهیم برای آن پول بپردازد - او واقعاً یک آدم تنگ دست است
[ترجمه ترگمان]از جو خواهش می کنم که پولش را بدهد - خیلی خسیس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Oh, no, my dad is driving me bonkers, too. He is such a tightwad!
[ترجمه گوگل]اوه، نه، بابام هم داره من رو گیج می کنه او خیلی تنگ است!
[ترجمه ترگمان] اوه، نه، بابام هم داره منو دیوونه میکنه خسیس است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I hope that when I have kids I won't be such a tightwad.
[ترجمه گوگل]امیدوارم وقتی بچه دار شوم اینقدر سختگیر نباشم
[ترجمه ترگمان]امیدوارم وقتی بچه داشته باشم اینقدر خسیس نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خسیس (اسم)
clam, miser, moneybags, skinflint, tightwad, curmudgeon

شخص خسیس (اسم)
tightwad

انگلیسی به انگلیسی

• cheapskate, miser

پیشنهاد کاربران

بپرس