syphilis

/ˈsɪfələs//ˈsɪfɪlɪs/

معنی: سیفلیس، کوفت، سیفیلیس، اکله، ابله فرنگی
معانی دیگر: (پزشکی) سفلیس، آتشک، آبله فرنگی، طب کوفت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: syphilitic (adj.)
• : تعریف: a bacterial disease that can be transmitted between sexual partners or to an infant during childbirth, causing a latent infection that can affect any organ of the body or result in paralysis or insanity.

جمله های نمونه

1. syphilis infection is chiefly venereal
ابتلای به سفلیس بیشتر مقاربتی است.

2. he contracted syphilis
او سفلیس گرفت.

3. tuberculosis and syphilis are two major menaces
سل و سفلیس دو بیم آفرین عمده هستند.

4. this sore is symptomatic of syphilis
این زخم علامت سفلیس است.

5. She had an overwhelming fear of syphilis, and the pattern of her tippling was similar to that with other addictive substances.
[ترجمه گوگل]او ترس شدیدی از سیفلیس داشت و الگوی نوک زدن او شبیه به سایر مواد اعتیادآور بود
[ترجمه ترگمان]او ترس شدیدی از سیفیلیس داشت و الگوی tippling نیز مشابه با مواد اعتیادآور دیگر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The sore of primary syphilis is followed after six to eight weeks by the development of the secondary stage.
[ترجمه گوگل]زخم سیفلیس اولیه پس از شش تا هشت هفته با ایجاد مرحله ثانویه دنبال می شود
[ترجمه ترگمان]پس از شش تا هشت هفته پس از توسعه مرحله دوم بیماری سیفیلیس به بیماری سیفیلیس مبتلا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Paracelsus made intractable problems such as plague, syphilis, epilepsy, mental disorder, and learning disabilities central to his preoccupations.
[ترجمه گوگل]پاراسلسوس مشکلات لاینحلی مانند طاعون، سیفلیس، صرع، اختلال روانی و ناتوانی های یادگیری را در مرکز مشغله های خود قرار داد
[ترجمه ترگمان]پاراسلسوس مشکلات intractable نظیر طاعون، سیفیلیس، صرع، اختلال روحی، و ناتوانی های یادگیری را مرکز اشتغالات خود قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Until 1942 there was no reliable cure for syphilis, too late for Karen Blixen.
[ترجمه گوگل]تا سال 1942 هیچ درمان قابل اعتمادی برای سیفلیس وجود نداشت که برای کارن بلیکسن بسیار دیر شده بود
[ترجمه ترگمان]تا سال ۱۹۴۲، هیچ درمان قابل اعتماد برای سیفیلیس در کار نبود، برای کارن Blixen خیلی دیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Furthermore, long-standing untreated gonorrhoea and syphilis cause joint swelling and inflammation with the gradual erosion of complete joints in severe cases.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سوزاک و سیفلیس درمان نشده طولانی مدت باعث تورم و التهاب مفصل با فرسایش تدریجی مفاصل کامل در موارد شدید می شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، standing ضد عفونی نشده و سیفیلیس منجر به تورم و التهاب مفصل با فرسایش تدریجی مفاصل کامل در موارد شدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bubonic plague, typhoid, polio, diphtheria, tuberculosis, syphilis and gonorrhea still afflict much of the world.
[ترجمه گوگل]طاعون بوبونیک، حصبه، فلج اطفال، دیفتری، سل، سیفلیس و سوزاک هنوز در بیشتر نقاط جهان مبتلا هستند
[ترجمه ترگمان]طاعون bubonic، تیفویید، فلج اطفال، دیفتری، سل، سیفیلیس و سوزاک هنوز بسیاری از مردم را مبتلا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Congenital syphilis is arbitrarily divided into early and late stages with the dividing line at two years of age.
[ترجمه گوگل]سیفلیس مادرزادی خودسرانه به مراحل اولیه و اواخر با خط تقسیم در دو سالگی تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]syphilis مادرزادی به طور دل خواه به مراحل اولیه و دیرهنگام با خط جداکننده در دو سال تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The third important complication of cardiovascular syphilis is the development of aneurysms in the wall of the aorta or other major arteries.
[ترجمه گوگل]سومین عارضه مهم سیفلیس قلبی عروقی ایجاد آنوریسم در دیواره آئورت یا سایر شریان های اصلی است
[ترجمه ترگمان]سومین مشکل مهم بیماری قلبی عروقی، توسعه اتساع عروقی در دیواره آئورت و یا دیگر شریان های اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The famous Wassermann diagnostic blood test for syphilis has been used for forty years.
[ترجمه گوگل]چهل سال است که از آزمایش خون تشخیصی معروف Wassermann برای سیفلیس استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]چهل سال است که آزمایش خون تشخیصی Wassermann famous برای سیفیلیس مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سیفلیس (اسم)
pox, lues, chancre, syphilis, old joe, pip

کوفت (اسم)
lues, syphilis

سیفیلیس (اسم)
pox, lues, syphilis, old joe, pip

اکله (اسم)
syphilis

ابله فرنگی (اسم)
syphilis

تخصصی

[بهداشت] آبله فرنگی - سیفیلیس - آتشک

انگلیسی به انگلیسی

• bacterial disease that can be sexually transmitted
syphilis is a type of venereal disease.

پیشنهاد کاربران

سیفلیس ( یه بیماری عفونی تو قسمت دستگاه تناسلی )

بپرس