syntonic


(روان شناسی) دارای عقل سلیم، همنوا (با محیط)، روانشناسی سازگار با محیط، دارای بسامدمشابه، هم بسامد

جمله های نمونه

1. And analyse the designment of syntonic cavity.
[ترجمه گوگل]و طراحی حفره سینتونیک را تجزیه و تحلیل کنید
[ترجمه ترگمان]و the حفره syntonic را بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The shaping of syntonic personality of undergraduate is an important content of constructing harmonious society.
[ترجمه گوگل]شکل دادن به شخصیت ترکیبی در مقطع کارشناسی، محتوای مهمی در ساختن جامعه هماهنگ است
[ترجمه ترگمان]شکل گیری شخصیت syntonic در دوره کارشناسی، یک محتوای مهم برای ایجاد یک جامعه هماهنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Whole section insulation, insulation disposal within syntonic section, and optimization of track circuit design are three main means to improve the transmission characteristics now.
[ترجمه گوگل]عایق بندی کل بخش، دفع عایق در بخش syntonic و بهینه سازی طراحی مدار مسیر سه وسیله اصلی برای بهبود ویژگی های انتقال در حال حاضر هستند
[ترجمه ترگمان]عایق بخش کل، دفع عایق بندی در بخش syntonic، و بهینه سازی طراحی مدار مسیر سه ابزار اصلی برای بهبود مشخصه های انتقال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The relation between sound velocity and syntonic frequency is gained by analyzing the ultrasound transmitting in thin material.
[ترجمه گوگل]رابطه بین سرعت صوت و فرکانس سیتونیک با تجزیه و تحلیل امواج فراصوت در مواد نازک به دست می آید
[ترجمه ترگمان]رابطه بین سرعت صدا و فرکانس syntonic با تحلیل امواج فراصوت در مادهی نازک بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And the last part excavate the contemporary significance of the thought of "the new people" personality so as to provide the referential experience for the construction of syntonic personality.
[ترجمه گوگل]و بخش آخر اهمیت معاصر اندیشه شخصیت «افراد جدید» را بررسی می‌کند تا تجربه ارجاعی برای ساخت شخصیت ترکیبی فراهم کند
[ترجمه ترگمان]و بخش آخر اهمیت معاصر تفکر \"شخصیت جدید\" را حفاری می کند تا تجربه ارجاعی برای ساخت شخصیت syntonic فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this system, a frequency-adjustable ultrasonic drive signal is made by computer, then based on the motor' s revolution number, system can automatically find the syntonic frequency of motor.
[ترجمه گوگل]در این سیستم، یک سیگنال درایو اولتراسونیک قابل تنظیم فرکانس توسط کامپیوتر ساخته می شود، سپس بر اساس عدد دور موتور، سیستم می تواند به طور خودکار فرکانس سیتونیک موتور را پیدا کند
[ترجمه ترگمان]در این سیستم، یک سیگنال محرک فرکانس قابل تنظیم با فرکانس قابل تنظیم توسط کامپیوتر ساخته می شود، سپس براساس شماره انقلاب موتور، سیستم می تواند به طور خودکار فرکانس syntonic موتور را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This project utilizes Discrete Fourier Transform ( DFT ) to implement the analysis of syntonic wave. In DFT, the use of revised checking table saves interior resource of FPGA.
[ترجمه گوگل]این پروژه از تبدیل فوریه گسسته (DFT) برای پیاده سازی تحلیل موج سیتونیک استفاده می کند در DFT، استفاده از جدول بررسی اصلاح شده باعث صرفه جویی در منابع داخلی FPGA می شود
[ترجمه ترگمان]این پروژه از تبدیل فوریه فوریه (DFT)برای اجرای تجزیه و تحلیل موج syntonic استفاده می کند در DFT، استفاده از جدول بازبینی بازبینی شده موجب ذخیره منبع داخلی FPGA می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this paper, the principle and primary results of measure ultrasonic sound velocity and attenuation coefficient by ultrasonic syntonic method are introduced.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، نتایج اصلی و اولیه اندازه گیری سرعت و ضریب تضعیف صدای اولتراسونیک به روش سنتونیک اولتراسونیک معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، اصل و نتایج اولیه اندازه گیری سرعت صدا و ضریب میرایی با استفاده از روش syntonic ultrasonic معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A system based on FPGA is used to monitor syntonic wave of buses'power quality in advanced Airplane Power System.
[ترجمه گوگل]یک سیستم مبتنی بر FPGA برای نظارت بر موج سیتونیک کیفیت برق اتوبوس در سیستم پیشرفته قدرت هواپیما استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک سیستم مبتنی بر FPGA برای نظارت بر موج syntonic کیفیت توان اتوبوس ها در سیستم قدرت هواپیما پیشرفته استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To develop a scale for measuring rational cognition and behavior of syntonic perfectionist.
[ترجمه گوگل]هدف تهیه مقیاسی برای سنجش شناخت و رفتار عقلانی کمال گرایان ترکیبی
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد یک مقیاس برای اندازه گیری شناخت عقلانی و رفتار of perfectionist
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The TV that be the same as manage also is same, this is called in electronics " syntonic " .
[ترجمه گوگل]تلویزیونی که همان مدیریت است نیز همان است که در الکترونیک به آن «سینتونیک» می گویند
[ترجمه ترگمان]تلویزیون که همان طور که مدیریت می کند نیز یک سان است، به آن \"syntonic\" گفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• state of being adjusted to a certain wavelength (physics); emotionally responsive to the environment (psychology)

پیشنهاد کاربران

همساز
( روان شناس ) سازگار با محیط، ( موسیقىی ) داراى بسامد مشابه، هم بسامد

بپرس