swiss cheese

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a white or pale yellow hard cheese with many large holes, originally produced in Switzerland.

جمله های نمونه

1. I was eating ham and Swiss cheese on rye.
[ترجمه گوگل]داشتم ژامبون و پنیر سوئیسی روی چاودار می خوردم
[ترجمه ترگمان] من داشتم گوشت خوک و پنیر Swiss می خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One penurious year, my parents used a Swiss cheese plant.
[ترجمه گوگل]یک سال فقیرانه، والدینم از یک گیاه پنیر سوئیسی استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]یک سال بعد، والدین من از یک کارخانه پنیر سوئیسی استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One penurious year, my parents used Swiss cheese plant.
[ترجمه گوگل]یک سال فقیرانه، والدینم از گیاه پنیر سوئیسی استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]یک سال بعد، والدین من از کارخانه پنیر سوئیسی استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After one evening of eating swiss cheese fondue you cannot stand the smell of cheese for the rest of your holiday, lol.
[ترجمه گوگل]بعد از یک شب از خوردن فوندو پنیر سوئیسی، نمی توانید بوی پنیر را تا پایان تعطیلات خود تحمل کنید، lol
[ترجمه ترگمان]بعد از یک شب خوردن پنیر swiss، نمی توانید بوی پنیر را برای استراحت your تحمل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Let's see, I have to get some Swiss cheese, American cheese, Provolone, and a big wheel of Gouda.
[ترجمه گوگل]ببینم باید پنیر سوئیسی، پنیر آمریکایی، پروولون و یک چرخ بزرگ گودا بیارم
[ترجمه ترگمان]اجازه بدهید ببینیم، من باید پنیر سوئیسی، پنیر آمریکایی، Provolone و یک چرخ بزرگ of بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I don't want a change! I want Swiss cheese. Why am I always being contradicted?
[ترجمه گوگل]من تغییر نمی خواهم! من پنیر سوئیسی میخوام چرا همیشه با من مخالفت می کنند؟
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم تغییر کنم! من پنیر سوئیسی میخوام چرا همیشه مخالفت می کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Swiss cheese love and attention, in addition to Georgia and Seoul as a stoma coconut cheese production to the famous Emmental, Switzerland many places to be able to taste a variety of cheese.
[ترجمه گوگل]پنیر سوئیسی عشق و توجه، علاوه بر گرجستان و سئول به عنوان استوما تولید پنیر نارگیل به Emmental معروف، سوئیس بسیاری از جاها قادر به طعم انواع پنیر
[ترجمه ترگمان]پنیر سوئیسی، علاوه بر گرجستان و سئول به عنوان محصول پنیر نارگیل stoma به the معروف، سوییس بسیاری از مکان ها را دوست دارد تا بتوانند انواع پنیر را بچشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Food: Swiss cheese small chaffy dish, meat hotpot, carrot cakes, etc.
[ترجمه گوگل]غذا: غذای کوچک پنیر سوئیسی، هات پات گوشت، کیک هویج و غیره
[ترجمه ترگمان]غذا: پنیر سوئیسی، بشقاب کوچک chaffy، گوشت hotpot، کیک های هویج و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'd like roast beef with Swiss cheese, tomato and lettuce.
[ترجمه گوگل]من رست بیف با پنیر سوئیسی، گوجه فرنگی و کاهو می خواهم
[ترجمه ترگمان]من گوشت کبابی با پنیر سوئیسی، گوجه فرنگی و کاهو رو دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Surface details of Mars showing the planet's Swiss cheese - like circular depressions.
[ترجمه گوگل]جزئیات سطح مریخ که پنیر سوئیسی این سیاره را نشان می دهد - مانند فرورفتگی های دایره ای
[ترجمه ترگمان]جزئیات سطحی مریخ که پنیر سوئیسی این سیاره را نشان می دهد - مانند depressions دایره ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'd like roast beef with swiss cheese, tomato, and lettuce.
[ترجمه گوگل]من گوشت گاو کباب شده با پنیر سوئیسی، گوجه فرنگی و کاهو می خواهم
[ترجمه ترگمان]من گوشت کبابی با پنیر سوئیسی، گوجه فرنگی و کاهو رو دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And this Swiss cheese heart knows.
[ترجمه گوگل]و این قلب پنیر سوئیسی می داند
[ترجمه ترگمان]و این قلب پنیر سوئیسی هم می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Foods high in tryptophan include: Milk, eggs, meat, nuts, beans, fish, and cheese. Cheddar, Gruyere, and Swiss cheese are particularly rich in tryptophan.
[ترجمه گوگل]غذاهای سرشار از تریپتوفان عبارتند از: شیر، تخم مرغ، گوشت، آجیل، لوبیا، ماهی و پنیر پنیر چدار، گرویر و پنیر سوئیسی سرشار از تریپتوفان هستند
[ترجمه ترگمان]غذاهایی که شامل مقدار زیادی تریپتوفان است شامل: شیر، تخم مرغ، گوشت، لوبیا، لوبیا، ماهی و پنیر است پنیر چدار، Gruyere و پنیر سوئیسی به طور خاص غنی از تریپتوفان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lettuce, tomato, grilled sauteed mushrooms, freshly made guacamole and Swiss cheese on a baguette.
[ترجمه گوگل]کاهو، گوجه فرنگی، قارچ کبابی کبابی، گواکاموله تازه و پنیر سوئیسی روی باگت
[ترجمه ترگمان]گوجه فرنگی، گوجه فرنگی، قارچ گریل شده، پنیر تازه ساخته شده و پنیر سوئیسی در یک baguette
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• type of light yellow or white cheese containing many holes

پیشنهاد کاربران

بپرس