swim bladder

/ˈswɪmˈblædər//swɪmˈblædə/

(بیشتر ماهیان) کیسه ی شنا، کیسه هوای ماهی مثانه هوایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an inflated sac that extends lengthwise against the upper side of the body cavity of most bony fishes, its purpose being to regulate hydrostatic pressure.

جمله های نمونه

1. Eventually bony fish with swim bladders appeared in the sea.
[ترجمه گوگل]سرانجام ماهی های استخوانی با مثانه های شنا در دریا ظاهر شدند
[ترجمه ترگمان]سرانجام ماهی های استخوانی با bladders شنا در دریا ظاهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Most fish have a closed swim bladder that controls the specific gravity of the fish which allows it to remain at certain depths without using up energy.
[ترجمه گوگل]اکثر ماهی ها دارای یک مثانه شنای بسته هستند که وزن مخصوص ماهی را کنترل می کند و به آن اجازه می دهد در اعماق خاصی بدون مصرف انرژی باقی بماند
[ترجمه ترگمان]بیشتر ماهی ها دارای مثانه شنا هستند که جاذبه ویژه ای ماهی را کنترل می کند که به آن اجازه می دهد در اعماق ویژه ای بدون استفاده از انرژی باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ranchu There are two swim bladder due to internal or external factors have made one or two contract there can not maintain a balance lead to the disease this view was generally accepted.
[ترجمه گوگل]رانچو دو مثانه وجود دارد که به دلیل عوامل داخلی یا خارجی باعث ایجاد یک یا دو انقباض می شود که نمی تواند تعادل را حفظ کند منجر به بیماری این دیدگاه به طور کلی پذیرفته شده بود
[ترجمه ترگمان]Ranchu دو مثانه شنا وجود دارد که به دلیل عوامل داخلی و خارجی یک یا دو قرارداد را ایجاد کرده اند که نمی تواند منجر به ایجاد تعادل بین این بیماری شود این دیدگاه عموما پذیرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The tissue of swim bladder membrane provided a perfect micro-environment for glucose oxidase, and adapted to immobilized enzyme.
[ترجمه گوگل]بافت غشای مثانه شنا، میکرو محیط کاملی برای گلوکز اکسیداز فراهم کرد و با آنزیم بی حرکت سازگار شد
[ترجمه ترگمان]غشای سلول مثانه یک محیط بسیار کوچک برای گلوکز گلوکز است و با آنزیم immobilized تطبیق داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. ResultsThe physical and mechanical characteristics of the swim bladder are very similar to the dura of human adult.
[ترجمه گوگل]نتایج: ویژگی های فیزیکی و مکانیکی مثانه شنا بسیار شبیه به دوام انسان بالغ است
[ترجمه ترگمان]ویژگی های فیزیکی و مکانیکی مثانه شنا بسیار شبیه به سخت شامه انسان بالغ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Certain fishes have a swim bladder which aids in diffusion of gases.
[ترجمه گوگل]ماهی های خاصی دارای مثانه شنا هستند که به انتشار گازها کمک می کند
[ترجمه ترگمان]ماهی های خاص، مثانه شنا دارند که به انتشار گازها کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The pressure in the swim bladder is regulated by a gas gland.
[ترجمه گوگل]فشار در مثانه شنا توسط یک غده گاز تنظیم می شود
[ترجمه ترگمان]فشار در مثانه توسط یک غده گاز تنظیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Soak the dry swim bladder in hot water.
[ترجمه گوگل]مثانه خشک شنا را در آب داغ خیس کنید
[ترجمه ترگمان]مثانه خشک شده را در آب داغ خیس کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The inside reason that"swim bladder bulge"disease took place may be lack of DHA and EPA and higher AA.
[ترجمه گوگل]دلیل داخلی که بیماری "برآمدگی مثانه شنا" رخ داده است ممکن است کمبود DHA و EPA و AA بالاتر باشد
[ترجمه ترگمان]دلیل اصلی آن این است که این بیماری \"برآمدگی مثانه\" وجود دارد که ممکن است فاقد مرجع پشتیبانی مسکن و سازمان حفاظت از محیط زیست و AA بالاتر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The swim bladder is like a balloon.
[ترجمه گوگل]مثانه شنا مانند یک بادکنک است
[ترجمه ترگمان]مثانه شنا مثل یک بادکنک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The food nutrient compositions were analyzed in the swim bladder of Muraenesox cinereus and its nutrient liquid was prepared with the swim bladder.
[ترجمه گوگل]ترکیبات مواد مغذی غذا در مثانه شنا مورائنسوکس سینرئوس تجزیه و تحلیل شد و مایع مغذی آن با مثانه شنا تهیه شد
[ترجمه ترگمان]ترکیبات مغذی غذا در مثانه شنا of cinereus آنالیز شدند و مایع مغذی آن با مثانه شنا آماده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The eye sac, ear vesicle, heart, digestive tract, kidney, swim bladder, pectoral and tail fin were developed preferentially.
[ترجمه گوگل]کیسه چشم، وزیکول گوش، قلب، دستگاه گوارش، کلیه، مثانه شنا، سینه ای و باله دم ترجیحا توسعه داده شد
[ترجمه ترگمان]کیسه چشم، گوش، قلب، دستگاه گوارش، کلیه، مثانه شنا، pectoral و باله دم ترجیحا توسعه یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The scientists studied how the fish used muscles to vibrate their swim bladder, creating the sounds.
[ترجمه گوگل]دانشمندان بررسی کردند که چگونه ماهی ها از ماهیچه ها برای ارتعاش مثانه شنا استفاده می کنند و صداها را ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان مطالعه کردند که چگونه ماهی از ماهیچه ها برای نوسان مثانه شنا خود استفاده می کند و صداها را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was poised, preadapted by chance, no design, to function as a swim bladder.
[ترجمه گوگل]این آماده بود، به طور تصادفی، بدون طراحی، به عنوان یک مثانه شنا عمل کند
[ترجمه ترگمان]آن آماده بود، بدون هیچ طرحی، به عنوان مثانه شنا عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس