surreal

/səˈriːl//səˈriːəl/

وابسته به سوررئالیسم یا فراراستی گرایی، فراراستی گرایانه، فراراستینه، اوهامی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, like, involving, or typical of surrealism; surrealistic.

(2) تعریف: bizarre, weird, or eerie.

- He was still contemplating the surreal events of his nightmare of the night before.
[ترجمه گوگل] او هنوز در فکر وقایع سورئال کابوس شب قبلش بود
[ترجمه ترگمان] هنوز داشت وقایع غیر واقعی کابوس شب قبل را تماشا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Driving through the total darkness was a slightly surreal experience.
[ترجمه گوگل]رانندگی در تاریکی مطلق تجربه کمی سورئال بود
[ترجمه ترگمان]رانندگی در تاریکی مطلق یک تجربه کمی غیر واقعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The atmosphere borders on the surreal.
[ترجمه گوگل]اتمسفر در مرز سورئال است
[ترجمه ترگمان]اتمسفر بر روی the (surreal)قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Meeting you here like this is positively surreal!
[ترجمه گوگل]ملاقات با شما در اینجا به طور مثبت سورئال است!
[ترجمه ترگمان]ملاقات با شما در اینجا به طور مثبت surreal است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The house was a surreal mixture of opulence and decay.
[ترجمه گوگل]خانه آمیزه ای سورئال از مجلل و پوسیدگی بود
[ترجمه ترگمان]خانه ترکیبی غیر واقعی از opulence و انحطاط بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The play was a surreal mix of fact and fantasy.
[ترجمه گوگل]نمایشنامه ترکیبی سورئال از واقعیت و فانتزی بود
[ترجمه ترگمان]بازی ترکیبی غیر واقعی از حقیقت و رویا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "Performance" is undoubtedly one of the most surreal movies ever made.
[ترجمه گوگل]«پرفورمنس» بدون شک یکی از سوررئال ترین فیلم هایی است که تاکنون ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]\"عملکرد\" بدون شک یکی از the فیلم هایی است که تا کنون ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To his right was a children's playground, a surreal landscape of climbing frames and unmoving swings.
[ترجمه گوگل]در سمت راست او یک زمین بازی کودکان بود، منظره ای سورئال از قاب های بالا رفتن و تاب های بی حرکت
[ترجمه ترگمان]در سمت راست او زمین بازی بچه ها بود، منظره ای خیال انگیز از قاب های متحرک و نوسانات بی حرکت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was a surreal end to a surreal week.
[ترجمه گوگل]پایانی سورئال برای یک هفته سورئال بود
[ترجمه ترگمان]این یک پایان غیر واقعی به یک هفته غیر واقعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With the Clintons, such masterful performances can seem surreal, since they inevitably unfold against a backdrop of turmoil and controversy.
[ترجمه گوگل]با کلینتون‌ها، چنین اجراهای استادانه‌ای می‌توانند سورئال به نظر برسند، زیرا به ناچار در پس زمینه‌ای از آشفتگی و جنجال آشکار می‌شوند
[ترجمه ترگمان]با the، چنین عملکرد masterful می تواند عجیب به نظر برسد، زیرا آن ها به طور اجتناب ناپذیری در مقابل یک پس زمینه آشوب و بحث آشکار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The party was a surreal mix of punk rockers and men in business suits.
[ترجمه گوگل]این مهمانی ترکیبی سورئال از پانک راک ها و مردانی با لباس های تجاری بود
[ترجمه ترگمان]مهمانی، ترکیبی غیر واقعی از راک نوازان پانک راک و مردانی بود که در کت و شلوار کار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Central Leipzig presented a similarly surreal mixture of eager aspirations and a down-at-heel recent past.
[ترجمه گوگل]لایپزیگ مرکزی ترکیبی مشابه سورئال از آرزوهای مشتاق و گذشته‌ای نه چندان دور را ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]Leipzig مرکزی یک ترکیب عجیب و غریب از آرزوهای مشتاق و یک رد پای پایین را ارائه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mr Ridley appeared against the surreal backdrop of a vast headless, legless belly floating over his shoulder from the bench behind.
[ترجمه گوگل]آقای ریدلی در پس زمینه سورئال یک شکم بی سر و بدون پا که از پشت نیمکت روی شانه اش شناور بود ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]آقای ریدلی در مقابل پرده غیر واقعی یک سر بزرگ بی سر و پا ظاهر شد که روی شانه اش از روی نیمکتی که پشت آن قرار داشت شناور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A really big wave is a surreal kind of experience.
[ترجمه گوگل]یک موج واقعا بزرگ نوعی تجربه سورئال است
[ترجمه ترگمان]یک موج واقعا بزرگ نوعی تجربه غیر واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The woozy aftermath of surgery can feel equally surreal.
[ترجمه گوگل]عواقب ناخوشایند جراحی می تواند به همان اندازه سورئال باشد
[ترجمه ترگمان]پس از این عمل، این پس از جراحی می تواند به همان اندازه عجیب و غریب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It always adds a surreal touch to an otherwise beautiful coastal landscape.
[ترجمه گوگل]همیشه حسی سورئال به منظره ساحلی زیبا می افزاید
[ترجمه ترگمان]آن همیشه یک لمس غیر واقعی به یک چشم انداز ساحلی زیبا اضافه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to surrealism, having surrealistic qualities (such as distortion, dreamlike qualities, etc); dreamlike, strange, unreal
if you describe a situation as surreal, you mean that events in it combine in a strange, dreamlike way.

پیشنهاد کاربران

adjective
[more surreal; most surreal] : very strange or unusual : having the quality of a dream
◀️ a surreal atmosphere/experience
◀️ The whole thing was completely surreal.
◀️ Seeing Joe Biden speak so coherently is just so surreal
بسیار غیر معمول و عجیب
Bizzar
Wierd
Odd
Very strange and unusual
Ex president called his arrest “surreal, ” adding that he
“can’t believe this is happening in his country.
سوررئال
یک واژه فرانسوی است که از آمیغ 2 واژه surmonter real درست شده
برابر این واژه در پارسی :
surmount = زَویدن
real = هَسیا
surreal = زوهسیا به روش گرته برداری یا واژه فراهسیا
فراراستی
فراواقعی , عجیب
# His paintings are full of surreal images
# The play was a surreal mix of fact and fantasy
# Driving through the total darkness was a surreal experience
عجیب و غیر معمول
رویایی
غیر واقعی
شگفت انگیز
عجیب و غریب
چیزی که تصورش سخت و قابل درک باشد٬ ماورای واقعی
فرا واقع گرایی
فراواقعی
خیلی عجیب
شگفت انگیز . پندارگونه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس