sunshine

/ˈsənˌʃaɪn//ˈsʌnʃaɪn/

معنی: تابش افتاب، نور افتاب
معانی دیگر: نور خورشید، آفتاب، رخش، شادی، دلشادی، خوشدلی، اشتیاق، گرمی، حرارت خورشید

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: sunshiny (adj.)
(1) تعریف: the bright light of the sun unobstructed by clouds.

(2) تعریف: emotional warmth or happiness.

- the sunshine of your smile
[ترجمه ناجی زاد] درخشش لبخند تو
|
[ترجمه گوگل] آفتاب لبخند تو
[ترجمه ترگمان] نور لبخند شما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: someone or something that provides such warmth or happiness.

- Her grandchildren were her sunshine.
[ترجمه Arezoo] نوه های او عزیزان او بودند.
|
[ترجمه h.asgari] نوه هایش دلخوشی او بودند.
|
[ترجمه گنج جو] نوه هایش چشمه های امیدش بودند.
|
[ترجمه گوگل] نوه هایش آفتاب او بودند
[ترجمه ترگمان] نوه هایش sunshine او بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: a place lit and warmed by the sun.

- Come sit in the sunshine.
[ترجمه گوگل] بیا زیر آفتاب بشین
[ترجمه ترگمان] بیا زیر نور آفتاب بنشین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. sunshine has faded the rug's color
آفتاب قالیچه را رنگ رفته کرده است.

2. hot sunshine
آفتاب گرم

3. yesterday's sunshine and last night's freeze encrusted the snow with ice
آفتاب دیروز و یخبندان دیشب برف ها را با لایه ای از یخ پوشانید.

4. the bright sunshine and the variegated flowers exhilarated him
آفتاب درخشان و گل های رنگارنگ او را سرحال آورد.

5. the warmth of sunshine
گرمای آفتاب

6. to soak up sunshine
نور خورشید را جذب کردن

7. the room was steeped in sunshine
اتاق غرق در نور آفتاب بود.

8. the brilliance of a diamond under sunshine
درخشش الماس در نور آفتاب

9. exposure to light (or germs or sunshine etc. )
قرار گرفتن در معرض نور (یا میکروب یا آفتاب و غیره)

10. What is one man's cloud is another man's sunshine.
[ترجمه گوگل]آنچه ابر یک مرد است آفتاب مرد دیگر است
[ترجمه ترگمان]چیزی که یک انسان است نور خورشید دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You are the sunshine that makes my day.
[ترجمه گوگل]تو آفتابی هستی که روزم را می سازد
[ترجمه ترگمان] تو همون خورشیدی هستی که روز منو میسازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was a cool day with fitful sunshine.
[ترجمه Unknow] یک روز سرد با آفتاب پر تب و تابی بود
|
[ترجمه گوگل]روز خنکی بود با آفتاب دلپذیر
[ترجمه ترگمان]روز سردی بود با نور خورشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The children were out playing in the sunshine.
[ترجمه گوگل]بچه ها بیرون بودند و زیر آفتاب بازی می کردند
[ترجمه ترگمان]بچه ها در زیر نور خورشید بازی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sunshine and flowers in the philosophical smile, the sad and painful sigh in the pessimistic.
[ترجمه گوگل]آفتاب و گل در لبخند فلسفی، آه غمگین و دردناک در بدبین
[ترجمه ترگمان]آفتاب و گل ها در لبخند فلسفی، آه دردناک و دردناک در بدبینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Sunshine and water are beneficial to living things.
[ترجمه گوگل]آفتاب و آب برای موجودات زنده مفید است
[ترجمه ترگمان]تابش آفتاب و آب برای زندگی مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The water soon evaporated in the sunshine.
[ترجمه گوگل]آب به زودی در زیر نور آفتاب تبخیر شد
[ترجمه ترگمان]آب به زودی در زیر نور خورشید ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تابش افتاب (اسم)
solarization, sunshine, sunlight

نور افتاب (اسم)
sunshine

تخصصی

[آب و خاک] آفتاب

انگلیسی به انگلیسی

• light of the sun, sun's rays, sunlight; happiness, cheerfulness
sunshine is the light and heat that comes from the sun.

پیشنهاد کاربران

پنجه ی آفتاب
عزیز دل _ جیگر
آفتابش ( آفتاب تابش )
نور خورشید
نور آفتاب
تابش آفتاب
Jungkook is my sunshine
جونگ کوکو آفتاب/دلگرمی زندگی منه
Morning sunshine : صبح بخیر خوابالو
معنی اصلی تابش نور خورشیده ولی به معنای گرمای عشق و برای ابراز احساسات هم هست
What do you need to say Vahid to get to sunshine Bible
پرتوهای آفتاب
گرمای خورشید - نور خورشید
درخشیدن خورشید، خورشید زیبا و درخشان

خورشید تابان
تابش نور آفتاب
نور خورشید
تابش آفتاب
.
INFORMAL•BRITISH
used as a friendly or sometimes threatening form of address.
"hand it over, sunshine"
نور آفتاب. در هواشناسی
غروب آفتاب
Sun خورشید
The presence of the encouragement of love
وجود دلگرمی عشق
خورشید تابان

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس