suffragette

/ˌsəfrəˈdʒet//ˌsʌfrəˈdʒet/

معنی: زن طرفدار حق رای و انتخاب زنان
معانی دیگر: (تداعی کمی منفی - زن) هوا دار حق رای بانوان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: suffragettism (n.)
• : تعریف: formerly, a woman who strongly advocated the right of women to vote.

جمله های نمونه

1. The suffragette movement campaigned for votes for women in Britain and the US.
[ترجمه حسین کتابدار] جنبش حق رای زنان، برای به دست آوردن این حق، در بریتانیا و امریکا مبارزه کردند.
|
[ترجمه گوگل]جنبش حق رأی برای رأی دادن به زنان در بریتانیا و ایالات متحده کمپین کرد
[ترجمه ترگمان]جنبش suffragette برای کسب رای برای زنان در بریتانیا و آمریکا فعالیت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She was a suffragette and a birth control pioneer.
[ترجمه مریم مختارزاد] او طرفدار حق رای دادن به زنان و پیشگام در کنترل زاد و ولد بود
|
[ترجمه حسین کتابدار] او طرفدار حق رای زنان و یک پیشگام پیشگیری از بارداری است
|
[ترجمه گوگل]او یک حق رأی و یک پیشگام در پیشگیری از بارداری بود
[ترجمه ترگمان]او یک suffragette و یک پیشگام بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As a leading suffragette, she endured the first of two spells in Holloway gaol in 190
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک حق رأی پیشرو، اولین دوره از دو جادو را در زندان هالووی در سال 190 تحمل کرد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک suffragette پیشرو، اولین بار در هالووی در سال ۱۹۰ در زندان محکوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. People asked her, significantly in that suffragette period, if the initials stood for New Women's Movement.
[ترجمه گوگل]مردم به طور قابل توجهی در آن دوره حق رأی از او پرسیدند که آیا حروف اول به معنای جنبش زنان جدید است؟
[ترجمه ترگمان]مردم از او پرسیدند که در آن دوره suffragette، اگر حروف اول برای جنبش زنان جدید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Out of the ashes of the Suffragette Movement, phoenix - like, a new feminist militancy was being born.
[ترجمه گوگل]از خاکستر جنبش سوفراژت، مانند ققنوس، یک ستیزه جویانه فمینیستی جدید متولد شد
[ترجمه ترگمان]از خاکستر جنبش Suffragette، ققنوس مانند، یک شبه نظامی گری جدید متولد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In July 190 imprisoned English suffragette Marion Dunlop refused to eat.
[ترجمه گوگل]در ژوئیه 190، ماریون دانلوپ، سوفراژت انگلیسی زندانی، از خوردن غذا خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۰ suffragette English انگلیسی زندانی شد، ماریون Dunlop از خوردن امتناع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After women obtained the right to vote, the suffragette movement became a dead duck in Britain.
[ترجمه گوگل]پس از اینکه زنان حق رای به دست آوردند، جنبش حق رای در بریتانیا به یک اردک مرده تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]پس از آن که زنان حق رای به دست آوردند، جنبش suffragette به یک اردک مرده در بریتانیا تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Walden was secretly amused by the suffragette.
[ترجمه گوگل]والدن مخفیانه توسط رای‌خوان سرگرم شد
[ترجمه ترگمان]والدن \"یواشکی از\" suffragette \"خوشش میومد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The presiding jury claimed they had not chosen her, as she alleged, but Elina Guimaraes, an 84-year-old former suffragette.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه مدعی شد که او را انتخاب نکرده‌اند، آن‌طور که او ادعا می‌کند، بلکه الینا گیماراس، یک حق رای 84 ساله را انتخاب کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]هیات داوران ادعا کردند که او را انتخاب نکرده اند، همان طور که گفته می شود، اما Elina Guimaraes، an ۸۴ ساله، را انتخاب کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Six months later she went to prison as a suffragette, having lied about her age and enrolled as a militant.
[ترجمه گوگل]شش ماه بعد او با دروغ گفتن در مورد سن خود و ثبت نام به عنوان یک مبارز به عنوان یک حق رای به زندان رفت
[ترجمه ترگمان]شش ماه بعد او به عنوان a به زندان رفت و در مورد سن او دروغ گفت و بعنوان یک ستیزه جو شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She incited a crowd to riot, and was said to be behind the suffragette burning of Leuchars Station.
[ترجمه گوگل]او جمعیتی را به شورش برانگیخت و گفته می‌شود که در پشت آتش‌سوختن ایستگاه لوچارز به وسیله حق رأی بود
[ترجمه ترگمان]گروهی را تحریک کرد که شورش کنند، و گفته شد که پشت the ایستگاه Leuchars قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Company paid the claim on the life of suffragette Susan Anthony, who died at age 8
[ترجمه گوگل]این شرکت ادعای جان سوزان آنتونی را که در سن 8 سالگی درگذشت، پرداخت کرد
[ترجمه ترگمان]شرکت این ادعا را در مورد زندگی of سوزان آنتونی که در سن ۸ سالگی درگذشت، پرداخت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The library said it would focus on digitizing newspapers documenting historical events in the 19th century, including the Crimean War, the Boer War and the suffragette movement.
[ترجمه گوگل]این کتابخانه گفت که بر دیجیتالی کردن روزنامه‌هایی که رویدادهای تاریخی قرن نوزدهم را مستند می‌کنند، از جمله جنگ کریمه، جنگ بوئر و جنبش حق رأی تمرکز خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]کتابخانه گفت که بر روی دیجیتالی کردن روزنامه هایی که وقایع تاریخی را در قرن نوزدهم مستند می کنند تمرکز خواهد کرد، از جمله جنگ کریمه، جنگ بوئر و جنبش suffragette
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زن طرفدار حق رای و انتخاب زنان (اسم)
suffragette

انگلیسی به انگلیسی

• female who favors giving women the right to vote
in britain during the early twentieth century, a suffragette was a woman who was involved in the campaign for women to be given the right to vote.

پیشنهاد کاربران

زن خواهان حق رای
در مفهوم این کلمه یکی از کاربران به تداعی منفی اشاره کرده ولی این تداعی مربوط به داخل ایران هست
خارج از ایران تداعی منفی نداره
سافرِجت ( به انگلیسی: Suffragette ) که از ریشه لاتین سوفراژوم sufragium به معنی �حق رای� یا �طرفدار حق رای زنان�می آید. اصطلاحی است که به اعضای جنبش زنان اواخر سده نوزدهم مخصوصاً در بریتانیای کبیر اطلاق می شود که تحت تأثیر از روشهای اعتراض روسی مانند اعتصاب غذا برای احقاق حقوق خود استفاده می کردند.
a woman seeking the right to vote through organized protest
زن طرفدار رای دادن زنان از طریق اعتراضات سازمان دهی شده ( تاریخی )

بپرس