suborbital

/ˌsʌbˈɔːrbɪtl̩//ˌsʌbˈɔːbɪtl̩/

معنی: زیر مدار زمین، زیر کاسه چشمی، در زیر چشم
معانی دیگر: (موشک یا ماهواره و غیره) دارای برد کمتر از یک دور کره ی زمین، زیر مداری، زیر گاره ای

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of a rocket or other spacecraft, not reaching a high enough altitude or speed to complete one full orbit around the earth.

(2) تعریف: beneath the eye socket. (Cf. supraorbital.)

جمله های نمونه

1. Could this actually be an effort to discourage suborbital rockets, which might break through the space debris and catch sight of the Universe society?
[ترجمه گوگل]آیا این واقعاً می‌تواند تلاشی برای ممانعت از موشک‌های زیرمداری باشد که ممکن است از زباله‌های فضایی عبور کنند و جامعه کیهان را ببینند؟
[ترجمه ترگمان]آیا این می تواند تلاشی برای دلسرد کردن موشک های suborbital باشد، که ممکن است از زیر آوار فضا عبور کرده و جامعه جهان را ببیند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Copenhagen Suborbital founders have said that their motivation for building a spacecraft was partly personal.
[ترجمه گوگل]بنیانگذاران Suborbital کپنهاگ گفته اند که انگیزه آنها برای ساخت یک فضاپیما تا حدی شخصی بوده است
[ترجمه ترگمان]بنیانگذاران کنفرانس کپنهاگ گفتند که انگیزه آن ها برای ساخت یک سفینه فضایی تا حدودی شخصی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Freedom 7 capsule made a suborbital flight lasting 15 minutes.
[ترجمه گوگل]کپسول Freedom 7 یک پرواز زیر مداری به مدت 15 دقیقه انجام داد
[ترجمه ترگمان]کپسول آزادی ۷ دقیقه به طول ۱۵ دقیقه پرواز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A commercial suborbital spaceship owned by Virgin Galactic is under development, with service expected to begin in late 2011 or 20
[ترجمه گوگل]یک سفینه فضایی تجاری زیرمداری متعلق به ویرجین گالاکتیک در دست توسعه است و انتظار می‌رود خدمات آن در اواخر سال 2011 یا 20 آغاز شود
[ترجمه ترگمان]یک سفینه فضایی تجاری متعلق به ویرجین Galactic در حال توسعه است و انتظار می رود که خدمات در اواخر سال ۲۰۱۱ یا ۲۰ آغاز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A suborbital vehicle is limited by the laws of ballistics and only lasts a few minutes.
[ترجمه گوگل]یک وسیله نقلیه زیر مداری توسط قوانین بالستیک محدود شده است و تنها چند دقیقه دوام می آورد
[ترجمه ترگمان]وسیله نقلیه suborbital محدود به قوانین of است و فقط چند دقیقه طول می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "Climate impact assessments of suborbital and orbital rockets must consider black carbon emissions, or else they ignore the most significant part of the total climate impact from rockets," Ross said.
[ترجمه گوگل]راس می‌گوید: ارزیابی‌های تاثیر آب و هوای موشک‌های زیرمداری و مداری باید انتشار کربن سیاه را در نظر بگیرند، در غیر این صورت مهم‌ترین بخش از کل تاثیر آب و هوای موشک‌ها را نادیده می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]روس گفت: \" ارزیابی های تاثیر آب و هوا از suborbital و موشک های مداری باید انتشار کربن سیاه را مد نظر قرار دهند، یا اینکه آن ها مهم ترین بخش از کل تاثیر آب و هوایی را از موشک می گیرند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But his suborbital hop lasted just 15 minutes.
[ترجمه گوگل]اما پرش زیر مداری او فقط 15 دقیقه طول کشید
[ترجمه ترگمان]اما پرش his فقط ۱۵ دقیقه طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To observe the effect of adriamycin to suborbital nerve and trigeminal ganglion in the rabbits.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر آدریامایسین بر عصب زیر مداری و گانگلیون سه قلو در خرگوش
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده اثر of به عصب suborbital و غده عصبی trigeminal در خرگوش ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Ares I-X rocket, a suborbital prototype for a new booster designed to launch NASA?s planned shuttle replacement craft Orion, is slated to blast off Tuesday morning, weather permitting.
[ترجمه گوگل]موشک Ares I-X، نمونه اولیه زیرمداری برای تقویت‌کننده جدیدی که برای پرتاب شاتل برنامه‌ریزی شده Orion طراحی شده است، قرار است صبح روز سه‌شنبه منفجر شود، اگر آب و هوا اجازه دهد
[ترجمه ترگمان]موشک Ares - ایکس، یک نمونه اولیه suborbital برای یک تقویت کننده جدید که برای پرتاب ناسا طراحی شده است؟ کشتی اوریون که به عنوان کشتی اوریون برنامه ریزی شده است، قرار است روز سه شنبه صبح با اجازه آب و هوا منفجر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The rocket launch is NASA?s first suborbital test of the new Ares I booster to launch astronauts to space aboard its shuttle successor, the Orion craft.
[ترجمه گوگل]پرتاب موشک اولین آزمایش زیرمداری ناسا تقویت کننده جدید Ares I برای پرتاب فضانوردان به فضا با جانشین شاتل خود، سفینه Orion است
[ترجمه ترگمان]پرتاب موشک ناسا است؟ اولین آزمایش suborbital of جدید که برای پرتاب فضانوردان به فضا بر روی جانشین شاتل خود به فضا پرتاب شد، کشتی اوریون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By the way, with the so-called suborbital flights, a chance to look at the Earth from 100-160 km height may cost just as little as 200 000 USD.
[ترجمه گوگل]به هر حال، با پروازهای به اصطلاح زیرمداری، فرصتی برای نگاه کردن به زمین از ارتفاع 100-160 کیلومتری ممکن است فقط 200000 دلار هزینه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، با به اصطلاح پروازه ای suborbital، فرصتی برای نگاه کردن به زمین از ارتفاع ۱۰۰ تا ۱۶۰ کیلومتر ممکن است به اندازه ۲۰۰ هزار دلار آمریکا هزینه داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tickets for suborbital rides, which will put people above the atmosphere for about five minutes, sell for $200, 000.
[ترجمه گوگل]بلیت‌های سواری زیر مداری که مردم را برای حدود پنج دقیقه بالاتر از جو قرار می‌دهد، به قیمت 200000 دلار به فروش می‌رسد
[ترجمه ترگمان]بلیط های for، که برای حدود ۵ دقیقه، مردم را به مدت ۵ دقیقه به فروش می رساند، به قیمت ۲۰۰۰۰۰ دلار به فروش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the vent of a suborbital launch, the booster would be jettisoned before Tycho Brahe spacecraft reaches zero gravity.
[ترجمه گوگل]در پرتاب زیر مداری، تقویت کننده قبل از اینکه فضاپیمای تیکو براهه به گرانش صفر برسد، پرتاب می شود
[ترجمه ترگمان]در آغاز پرتاب سفینه فضایی، قبل از این که تیکو براهه به نیروی جاذبه صفر برسد، تقویت خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In 2004 pilot and aerospace designer Bert Rutan copped the $10 million Ansari X Prize by designing the first manned vehicle to fly to and from suborbital space twice within a week.
[ترجمه گوگل]در سال 2004، برت روتان، خلبان و طراح هوافضا، جایزه 10 میلیون دلاری انصاری ایکس را با طراحی اولین وسیله نقلیه سرنشین دار برای پرواز به و از فضای زیرمدار دو بار در یک هفته، از آن خود کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰۴، Bert Rutan، طراح فضا و هوافضا ۱۰ ۱۰ ۱۰ میلیون دلار جایزه دهم Ansari را با طراحی اولین وسیله نقلیه سرنشین برای پرواز به فضا و از فاصله دو بار در عرض یک هفته به تعویق انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Alan Shepard, the first US astronaut, would not be launched until almost a month later and then on a comparatively short suborbital flight.
[ترجمه گوگل]آلن شپرد، اولین فضانورد آمریکایی، تقریباً یک ماه بعد و سپس در یک پرواز نسبتاً کوتاه زیر مداری به فضا پرتاب نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]آلن شپرد، اولین فضانورد آمریکایی، تا یک ماه بعد، و سپس در یک پرواز نسبتا کوتاه، راه اندازی نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زیر مدار زمین (صفت)
suborbital

زیر کاسه چشمی (صفت)
suborbital

در زیر چشم (صفت)
suborbital

انگلیسی به انگلیسی

• of less than one orbit; situated beneath the orbit of the eye (anatomy)

پیشنهاد کاربران

خارج جوی ( adj )
Having a flight path that is less than one complete orbit of the earth or other celestial body

بپرس