subduction


زیر کشی، فرو کشی، زیر خوابی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the process by which a lithospheric plate moves sideways and downward into the mantle beneath a neighboring plate.

جمله های نمونه

1. Except where subduction zones lie adjacent to mountain belts on continental margins, plate boundaries do not coincide with continental coastlines.
[ترجمه گوگل]به جز جایی که مناطق فرورانش در مجاورت کمربندهای کوهستانی در حاشیه قاره قرار دارند، مرزهای صفحه با خطوط ساحلی قاره منطبق نیست
[ترجمه ترگمان]به جز جایی که مناطق فرورانش در حاشیه های قاره قرار دارند، مرزه ای صفحه ها با خطوط ساحلی قاره همخوانی ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The extent of subduction of continental crust below the Himalayas is also in dispute.
[ترجمه گوگل]میزان فرورانش پوسته قاره ای در زیر هیمالیا نیز مورد بحث است
[ترجمه ترگمان]گستره فرورانش برای قشر قاره ای زیر هیمالیا نیز مورد اختلاف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Where two continents collide neither experiences significant subduction but some crustal thickening occurs and a mountain belt is formed.
[ترجمه گوگل]در جایی که دو قاره با هم برخورد می کنند، فرورانش قابل توجهی را تجربه نمی کنند، اما مقداری ضخیم شدن پوسته رخ می دهد و کمربند کوهی تشکیل می شود
[ترجمه ترگمان]در جایی که دو قاره با هم برخورد می کنند، هیچ نقطه فرورانش حادث نمی شود اما some crustal رخ می دهد و کمربندی از کوه شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Subduction of oceanic lithosphere beneath a plate carrying continental crust gives rise to a continental-margin orogen.
[ترجمه گوگل]فرورانش لیتوسفر اقیانوسی در زیر صفحه ای که پوسته قاره ای را حمل می کند باعث ایجاد یک کوه زای حاشیه قاره می شود
[ترجمه ترگمان]subduction آب های اقیانوسی در زیر بشقابی که پوسته قاره ای را حمل می کند، به حاشیه قاره ای تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The previously existing subduction zone is converted into a suture zone marking where the two continents are welded together.
[ترجمه گوگل]منطقه فرورانش قبلی به یک ناحیه بخیه تبدیل می شود که در آن دو قاره به هم جوش داده می شوند
[ترجمه ترگمان]ناحیه فرورانش پیش از این به یک ناحیه بخیه تبدیل شده است که در آن دو قاره به هم جوش داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Nevertheless, unequivocal evidence for deeper subduction of sediment has proved elusive, and other explanations are possible.
[ترجمه گوگل]با این وجود، شواهد صریح برای فرورانش عمیق‌تر رسوب مبهم ثابت شده است و توضیحات دیگری نیز ممکن است
[ترجمه ترگمان]با این وجود، شواهد روشنی برای فرو فرو کردن عمیق تر رسوب اثبات شده است، و توضیحات دیگری ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Subduction zones are also responsible for some of the Northwest's most dramatic natural features, including Mount Rainier.
[ترجمه گوگل]مناطق فرورانش همچنین مسئول برخی از چشمگیرترین ویژگی های طبیعی شمال غرب از جمله کوه رینیر هستند
[ترجمه ترگمان]مناطق subduction نیز مسئول برخی از مهم ترین ویژگی های طبیعی شمال غرب از جمله کوه رینر می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The plates realigned and subduction resumed, sparking volcanic activity which spewed forth the granite rock covering much of the Sierras.
[ترجمه گوگل]صفحات دوباره مرتب شدند و فرورانش از سر گرفته شد و جرقه فعالیت های آتشفشانی را برانگیخت که سنگ گرانیتی را که بیشتر سیرا را پوشانده بود به بیرون پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]بشقاب ها دوباره جابه جا شد و فرو رفت و فعالیت های آتشفشانی را جرقه زد که قسمت بالای صخره گرانیت را پوشش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many continental margins are not separated by subduction zones from the divergent boundaries marked by mid-oceanic ridges.
[ترجمه گوگل]بسیاری از حاشیه‌های قاره‌ای توسط مناطق فرورانش از مرزهای واگرا که توسط پشته‌های اقیانوسی میانی مشخص شده‌اند جدا نمی‌شوند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از حاشیه های قاره با مناطق فرورانش از مرزه ای واگرا که با یال های mid مشخص شده اند، جدا نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "This particular subduction zone has produced very damaging earthquakes throughout its history, " said Randy Baldwin, a geophysicist with the U. S. Geological Survey (USGS).
[ترجمه گوگل]رندی بالدوین، ژئوفیزیکدان مرکز زمین شناسی ایالات متحده (USGS) می گوید: «این منطقه فرورانش خاص در طول تاریخ خود زمین لرزه های بسیار مخربی را ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]\"رندی بالدوین\"، متخصص ژئوفیزیک با ایالات متحده، می گوید: \" این ناحیه فرورانش به ویژه در طول تاریخ زمین لرزه های شدیدی را ایجاد کرده است \" اس بررسی زمین شناسی (USGS)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Following the Triassic collision, with Pacific plate subduction and continuous accumulation towards Eurasian plate in the Jurassic-Cenozoic, the huge accretionary complex belt was eventually formed.
[ترجمه گوگل]به دنبال برخورد تریاس، با فرورانش صفحه اقیانوس آرام و تجمع مداوم به سمت صفحه اوراسیا در ژوراسیک-سنوزوئیک، کمربند پیچیده برافزایشی عظیم در نهایت شکل گرفت
[ترجمه ترگمان]پس از برخورد Triassic با فرو نشاندن صفحه اقیانوس آرام و تجمع پیوسته به سمت صفحه اوراسیا در پارک ژوراسیک، این کمربند بسیار پیچیده در نهایت شکل گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They are probably related to the subduction of the Paleo-Asia Oceanic plate, and their intrusion resulted in the contact metamorphism of the Majiajie Group.
[ترجمه گوگل]آنها احتمالاً مربوط به فرورانش صفحه اقیانوسی پالئو-آسیا هستند و نفوذ آنها منجر به دگرگونی تماس گروه Majiajie شد
[ترجمه ترگمان]آن ها احتمالا مربوط به فرو نشاندن صفحه اقیانوسی Paleo - آسیا هستند و نفوذ آن ها منجر به metamorphism تماس گروه Majiajie می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The subduction of oceanic plates has two tectonic actions of subduction accretion and subduction erosion, which ar interconvertible in different time and space.
[ترجمه گوگل]فرورانش صفحات اقیانوسی دارای دو عمل تکتونیکی برافزایش فرورانش و فرسایش فرورانش است که در زمان و مکان مختلف قابل تبدیل هستند
[ترجمه ترگمان]فرورانش برای صفحات اقیانوسی دو اثر تکتونیک بر روی accretion فرو فرو و فرو فرو روی، که در زمان و مکان مختلف نوشته می شود، دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Modeling of lower mantle seismic anisotropy beneath subduction zones.
[ترجمه گوگل]مدل‌سازی ناهمسانگردی لرزه‌ای گوشته تحتانی در زیر زون‌های فرورانش
[ترجمه ترگمان]مدل سازی of لرزه ای کم تر در زیر مناطق فرورانش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• withdrawal, taking away, reduction; process of one plate of the earth's crust being forced underneath another (plate tectonics)

پیشنهاد کاربران

subduction ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: فرورانش
تعریف: فرایندی که در آن قطعات پوستۀ اقیانوسی به زیر قطعۀ دیگر فرومی‏روند
( زمین شناسی ) فرو رانش
فرورانش

بپرس