stylize

/ˈstaɪˌlaɪz//ˈstaɪəlaɪz/

دارای سبک (یا سبک خاص) کردن، به روش یا سبک خاصی دراوردن، سبک وار

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: stylizes, stylizing, stylized
مشتقات: stylization (n.), stylizer (n.)
(1) تعریف: to cause to conform to a specific style, especially one that alters reality in an artistic way.

- The landscapers stylized the gardens surrounding the palace.
[ترجمه فاطمه] سبک کردند چیه???یعنی گل و گیاه رو به شکل خاصی هرس کردند ( شکل دهی به درخت و بوته ها به منظور قشنگتر کردن )
|
[ترجمه گوگل] منظره گران باغ های اطراف کاخ را تلطیف کردند
[ترجمه ترگمان] The باغ های اطراف کاخ را سبک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The filming of the violent scenes in the movie was highly stylized to make it more acceptable to the viewer.
[ترجمه گوگل] فیلمبرداری صحنه‌های خشونت‌آمیز فیلم بسیار شیک بود تا برای بیننده قابل قبول‌تر شود
[ترجمه ترگمان] فیلم برداری از صحنه های خشن در فیلم به شدت مورد توجه قرار گرفت تا به بیننده قابل قبول تر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to represent in a manner that conforms to particular conventions; conventionalize.

- The play was meant to be performed in the round, but they've stylized the production so that it can be performed on a conventional stage.
[ترجمه گوگل] قرار بود این نمایش به صورت دور اجرا شود، اما تولید را طوری طراحی کرده اند که بتوان آن را روی صحنه معمولی اجرا کرد
[ترجمه ترگمان] هدف از این بازی در این دور انجام شد، اما آن ها تولید را به گونه ای خاص انجام دادند که بتواند در یک مرحله متعارف اجرا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. His beginning position was stylized Sicily Defence.
[ترجمه گوگل]موقعیت اولیه او دفاع از سیسیل بود
[ترجمه ترگمان]موقعیت آغازین او دفاع از سیسیل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The rock drawings depict a variety of stylized human, bird and mythological figures and patterns.
[ترجمه گوگل]نقاشی‌های سنگی انواع شخصیت‌ها و نقش‌های اسطوره‌ای انسان، پرنده و اسطوره‌ای را به تصویر می‌کشند
[ترجمه ترگمان]نقاشی های سنگی طیف متنوعی از شخصیت های انسانی، پرندگان و شخصیت های افسانه ای را به تصویر می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This new dress is the stylized design of the 18th century.
[ترجمه گوگل]این لباس جدید طرح سبک شده قرن هجدهم است
[ترجمه ترگمان]این لباس جدید طراحی خاص قرن ۱۸ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They embodied the sun in stylized forms in their jewelry and praised it in folk songs and myths.
[ترجمه گوگل]آنها خورشید را به شکل های تلطیف شده در جواهرات خود مجسم می کردند و آن را در ترانه ها و اسطوره های عامیانه ستایش می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها خورشید را به شکل خاصی در جواهرات خود تجسم کرده و آن را در آوازهای عامیانه و افسانه ها مورد ستایش قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The beginnings of a stylized way to pour and drink tea can be found in this period.
[ترجمه گوگل]سرآغاز یک روش تلطیف شده برای ریختن و نوشیدن چای را می توان در این دوره یافت
[ترجمه ترگمان]آغاز یک روش خاص برای ریختن چای و نوشیدن چای را می توان در این دوره یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Intellectual fado is a more stylized form and is sung in the salons and by the students of Lisbon and Coimbra Universities.
[ترجمه گوگل]فادوی فکری شکلی سبک تر است و در سالن ها و توسط دانشجویان دانشگاه های لیسبون و کویمبرا خوانده می شود
[ترجمه ترگمان]پرورش ذهنی یک فرم more است و در سالونها و توسط دانشجویان لیسبون و دانشگاه های کویمبرا خوانده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Waterfowl and stylized papyrus flowers recur, as do simplified outlines of chariots.
[ترجمه گوگل]پرندگان آبزی و گل‌های پاپیروس سبک‌شده، مانند طرح‌های ساده ارابه‌ها، تکرار می‌شوند
[ترجمه ترگمان]waterfowl و گل های papyrus stylized دوباره تکرار می شوند، مانند خطوط ساده شده از chariots
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. John Hunt developed a more stylized form of briefing.
[ترجمه گوگل]جان هانت شکل تلطیف شده تری از بریفینگ ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]جان هانت شکل دیگری از جلسه توجیهی را ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One painting, covering several walls, shows stylized vultures, with huge broom-like wings and human feet.
[ترجمه گوگل]یکی از نقاشی‌ها که چندین دیوار را پوشانده است، کرکس‌هایی را با بال‌های بزرگ جارو مانند و پای انسان نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]یک نقاشی، که چندین دیوار را پوشانده است، لاش خور را نشان می دهد، با بال های بزرگ جاروب و پاهای انسانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All similar pants to those in the photo stylize our legs; they are a good option for looking taller.
[ترجمه گوگل]همه شلوارهای مشابه با آنهایی که در عکس هستند، پاهای ما را سبک می کنند آنها گزینه خوبی برای بلندتر به نظر رسیدن هستند
[ترجمه ترگمان]تمام شلوار مشابهی که در عکس دیده می شود پاهای ما را پوشانده است؛ آن ها گزینه خوبی برای بلند نگاه داشتن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is common in internal DSLs to stylize the use of the base language to make the DSL more readable.
[ترجمه گوگل]در DSLهای داخلی استفاده از زبان پایه برای خوانایی بیشتر DSL معمول است
[ترجمه ترگمان]در DSLs داخلی رایج است که استفاده از زبان باز را برای ساده تر کردن the استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You can stylize your car with wings, rims, and color, and you can even change your oil.
[ترجمه گوگل]می‌توانید با بال‌ها، رینگ‌ها و رنگ خودرو خود را شیک کنید و حتی می‌توانید روغن خود را تعویض کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید خودروی خود را با بال، rims و رنگ تزیین کنید و حتی می توانید روغن خود را نیز تغییر دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Stylize your healthy life by routinely experimenting with new foods, spices, activities, and more.
[ترجمه گوگل]با آزمایش منظم غذاهای جدید، ادویه ها، فعالیت ها و موارد دیگر، زندگی سالم خود را سبک کنید
[ترجمه ترگمان]زندگی سالم خود را با آزمایش منظم با غذاهای جدید، ادویه، فعالیت ها و چیزهای دیگر حفظ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Enhance, stylize, crop, and print your photos for your paper craft project, or create an entirely digital scrapbook page.
[ترجمه گوگل]عکس‌های خود را برای پروژه کاردستی کاغذی خود بهبود دهید، سبک‌سازی کنید، برش دهید و چاپ کنید یا یک صفحه دفترچه کاملا دیجیتال ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]تقویت، stylize، کراپ، و چاپ عکس های خود برای پروژه هنری مقاله تان، یا ایجاد یک صفحه دیجیتالی کاملا دیجیتالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• design in accordance with a particular style (also stylise)

پیشنهاد کاربران

شیوه پردازی، شیوه پردازی کردن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : style / stylize
✅️ اسم ( noun ) : style / styling / stylishness / stylist / stylistics / stylization
✅️ صفت ( adjective ) : stylish / stylistic / stylized
✅️ قید ( adverb ) : stylishly / stylistically
شیوه گرایی - شیوه مندی
سبک نگارشی دادن، شیوه نگارشی دادن
سبک دهی کردن/شدن

بپرس