studiously

/ˈstuːdiəsli//ˈstjuːdɪəsli/

ساعیانه، بزحمت، بااشتیاق

جمله های نمونه

1. He was looking studiously down to avoid meeting her eyes.
[ترجمه گوگل]او با دقت به پایین نگاه می کرد تا با چشمان او روبرو نشود
[ترجمه ترگمان]سعی می کرد از دیدن چشمان او خودداری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She sat at her desk and studiously ignored me.
[ترجمه گوگل]پشت میزش نشست و با دقت به من توجهی نکرد
[ترجمه ترگمان]او پشت میزش نشسته بود و سعی می کرد مرا نادیده بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. When I looked at Clive, he studiously avoided my eyes.
[ترجمه گوگل]وقتی به کلایو نگاه کردم، او با دقت از چشمان من دوری کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی به کلایو نگاه کردم، با احتیاط از چشمانم دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They studiously avoided/ignored each other.
[ترجمه گوگل]آنها با دقت از یکدیگر دوری می‌کردند/به یکدیگر توجه نمی‌کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با احتیاط از یکدیگر اجتناب می کردند \/ یا نادیده می گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The report studiously avoided any mention of the controversial plan.
[ترجمه گوگل]در این گزارش به دقت از هرگونه اشاره ای به این طرح بحث برانگیز اجتناب شد
[ترجمه ترگمان]با این وجود، این گزارش از هر گونه اشاره ای به این طرح بحث برانگیز خودداری می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We studiously avoided the indelicate subject of her divorce.
[ترجمه گوگل]ما با دقت از موضوع ظریف طلاق او اجتناب کردیم
[ترجمه ترگمان]به زحمت از موضوع indelicate پرهیز می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He studiously avoided answering the question.
[ترجمه گوگل]او با حوصله از پاسخ دادن به سوال اجتناب کرد
[ترجمه ترگمان]به زحمت از پاسخ دادن به سوال طفره می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They were all studiously avoiding meeting his gaze, though he thought they were watching him out of the sides of their eyes.
[ترجمه گوگل]همه آنها با دقت از ملاقات با نگاه او اجتناب می کردند، اگرچه او فکر می کرد که از کنار چشمانشان او را تماشا می کنند
[ترجمه ترگمان]همه سعی داشتند از نگاه او خودداری کنند، هر چند او فکر می کرد که آن ها او را از دو طرف نگاه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But for most, in a community that is studiously disinterested in celebrity, Simpson is simply ignored.
[ترجمه گوگل]اما برای بیشتر افراد، در جامعه‌ای که به‌شدت به سلبریتی بی‌علاقه است، سیمپسون به سادگی نادیده گرفته می‌شود
[ترجمه ترگمان]اما در اکثر موارد، در جامعه ای که عمدا از خود بی خود می شود، سیمپسون به سادگی نادیده گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She maintains a studiously upright posture as she talks, yet her voice is gentle, her expression open and kindly.
[ترجمه گوگل]او در حین صحبت کردن، حالتی کاملاً صاف و مطبوع دارد، با این حال صدایش ملایم، بیانش باز و مهربان است
[ترجمه ترگمان]با وجودی که حرف می زند، خودش را راست می کند، با این حال صدایش ملایم و مهربان و مهربان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was studiously careful not to speculate beyond the established facts.
[ترجمه گوگل]به دقت مراقب بود که فراتر از حقایق ثابت شده حدس و گمان نرود
[ترجمه ترگمان]با احتیاط سعی می کرد فراتر از واقعیات تثبیت شده فکر نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This simple fact was studiously ignored by ill-disposed critics, then and since.
[ترجمه گوگل]این واقعیت ساده، از آن پس و پس از آن به‌طور جدی توسط منتقدان بداخلاق نادیده گرفته شد
[ترجمه ترگمان]این حقیقت ساده توسط منتقدان بدخواه نادیده گرفته می شد، و از آن به بعد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His expression remained studiously blank.
[ترجمه گوگل]قیافه‌اش به‌طور مطالعه‌ای خالی ماند
[ترجمه ترگمان]چهره اش به زحمت سفید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But the mayor had studiously avoided endorsing any of the old pols running.
[ترجمه گوگل]اما شهردار با دقت از تایید هر یک از انتخابات قدیمی خودداری کرده بود
[ترجمه ترگمان]اما شهردار سعی کرده بود از هر کدام از the قدیمی فرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I studiously avoided his company.
[ترجمه گوگل]من با مطالعه از شرکت او اجتناب کردم
[ترجمه ترگمان]به زحمت از شرکت او پرهیز می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a studious manner; earnestly, diligently; deliberately
if you do something studiously, you do it carefully and deliberately.

پیشنهاد کاربران

آگاهانه و سنجیده
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : study
✅️ اسم ( noun ) : study / studiousness / student
✅️ صفت ( adjective ) : studious / studied
✅️ قید ( adverb ) : studiously
1 - با تمرکز و آگاهی
2 - بسیار عمدی و سنجیده شده
https://en. oxforddictionaries. com/definition/studiously

بپرس