stowage

/ˈstoʊɪdʒ//ˈstəʊɪdʒ/

معنی: تنگ هم چینی، اجرت تنگ هم چیدن کالا
معانی دیگر: در انبار گذاری، نگهداری در انبار، محل انبار کردن، نهشتگاه، انبار، هزینه ی انبار داری، کرایه ی انبار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or process of stowing, or the condition or manner of being stowed.

(2) تعریف: the room or area available for holding stowed goods.

(3) تعریف: goods stowed or to be stowed.

(4) تعریف: a fee for stowing.

جمله های نمونه

1. Stowage is provided in lined lockers beneath the berths.
[ترجمه گوگل]انبار در کمدهای ردیف شده در زیر اسکله ها ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]در زیر اسکله، in با آستر آستر شده فراهم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Aft of him was stowage space for a collapsible dinghy, maintenance platforms and a spare propeller!
[ترجمه گوگل]پشت سر او فضای ذخیره سازی یک قایق تاشو، سکوهای نگهداری و یک ملخ یدکی بود!
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها فضایی برای قایق های پارویی کوچک، سکوهای نگهداری و یک پروانه یدکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The removable zip bag stowage between the front seats has gone.
[ترجمه گوگل]کیسه زیپ قابل جابجایی بین صندلی های جلو از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]زیپ کیسه خواب که بین صندلی جلو بود ناپدید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The boot is decently sized, too, and internal stowage space is generous.
[ترجمه گوگل]چکمه نیز اندازه مناسبی دارد و فضای ذخیره داخلی سخاوتمندانه است
[ترجمه ترگمان]چکمه هم به اندازه کافی سایز بالا است و فضای داخلی stowage هم generous است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Stowage for a Danforth-type anchor is provided in the starboard side deck close to the shroud anchorage.
[ترجمه گوگل]انباری برای یک لنگر از نوع دانفورث در عرشه سمت راست نزدیک به لنگر کفن ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]برای یک لنگر نوع دانفورث، در عرشه سمت راست کشتی، نزدیک به لنگرگاه کفن (کفن)قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The second mate will make a stowage plan.
[ترجمه گوگل]همسر دوم نقشه ای را برای استقرار در نظر خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]جفت دوم یک برنامه stowage درست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What do you mean by the term of Stowage Factor?
[ترجمه گوگل]منظور شما از اصطلاح Stowage Factor چیست؟
[ترجمه ترگمان]منظورت از کلمه عامل Stowage چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There are some special requirements for the stowage of the concrete mixers.
[ترجمه گوگل]الزامات خاصی برای استقرار میکسرهای بتن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]الزامات خاصی برای the of بتونی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The original stowage plan and the boat are in the Purser. I'll give you afterwards.
[ترجمه گوگل]نقشه اصلی انبار و قایق در پرسر است بعدش بهت میدم
[ترجمه ترگمان]نقشه stowage اصلی و قایق در the است بعدا به تو خواهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You can make out the stowage plan according to the loading list.
[ترجمه گوگل]شما می توانید نقشه انبار را طبق لیست بارگیری تعیین کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید طبق لیست بارگیری، برنامه stowage را مشخص کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Chief officer, I'm foreman. I need stowage plan and the loading sequence.
[ترجمه گوگل]افسر ارشد، من سرکارگر هستم من به نقشه انبار و ترتیب بارگیری نیاز دارم
[ترجمه ترگمان] جناب سروان، من سرکارگر هستم من به نقشه \"stowage\" و دنباله loading نیاز دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Scope: General Cargo Stowage and advisory services . Business Agent and advisory services. Business Agent.
[ترجمه گوگل]حوزه: انبار کالای عمومی و خدمات مشاوره ای نمایندگی تجاری و خدمات مشاوره ای نماینده تجاری
[ترجمه ترگمان]حوزه: خدمات عمومی کالا و خدمات مشاوره ای خدمات مشاوره ای و خدمات مشاوره ای مامور تجاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Fill up broken stowage with small stowage.
[ترجمه گوگل]انبار شکسته را با انبار کوچک پر کنید
[ترجمه ترگمان]stowage شکسته را با stowage کوچک پر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Oh, you mean, the application for Special Stowage Order.
[ترجمه گوگل]اوه، منظور شما برنامه سفارش ویژه انبار است
[ترجمه ترگمان] اوه، منظورت اینه که درخواست نامه مخصوص \"stowage ویژه\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Review the carrier's cargo stowage plan is consistent with security needs.
[ترجمه گوگل]بررسی کنید که طرح انبار باربری مطابق با نیازهای امنیتی است
[ترجمه ترگمان]طرح stowage بار حامل با نیازهای امنیتی همخوانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تنگ هم چینی (اسم)
stowage

اجرت تنگ هم چیدن کالا (اسم)
stowage

انگلیسی به انگلیسی

• act of stowing; cargo to be stowed; storage area; price charged for storing goods

پیشنهاد کاربران

محل یا جایی در کنار صندلی هواپیما یا خودرو برا گذاشتن اشیاء ، چیزی شبیه داشبورد - داشبورد
stowage ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: بارچینی
تعریف: چیدن بهینه و ایمن بار در انبار کشتی
انبارش

بپرس