stovepipe

/ˈstoʊvpaɪp//ˈstəʊvpaɪp/

معنی: لوله بخاری
معانی دیگر: (بخاری یا اجاق و غیره) دودکش، لوله ی بخاری، لوله بخاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a cylindrical sheet metal pipe that conducts smoke and fumes from a stove into a vertical flue.

(2) تعریف: (informal) a man's tall cylindrical silk hat.

جمله های نمونه

1. Legs, then there a stovepipe, and in the United States of Belo pretty on stovepipe referral cream, chili peppers and coffee are two.
[ترجمه گوگل]پاها، سپس یک لوله اجاق گاز، و در ایالات متحده، کرم ارجاعی زیبا روی اجاق گاز، فلفل چیلی و قهوه دو تا هستند
[ترجمه ترگمان]بعد از آن یک stovepipe و در ایالات متحده بلو Belo در cream referral stovepipe، فلفل چیلی و قهوه دو عدد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In this capacity, a business process integrates stovepipe applications within an organization domain.
[ترجمه گوگل]در این ظرفیت، یک فرآیند تجاری، برنامه های کاربردی stovepipe را در یک حوزه سازمانی یکپارچه می کند
[ترجمه ترگمان]در این قابلیت، یک فرآیند کسب وکار کاربردهای stovepipe را در یک دامنه سازمانی ادغام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Buy online without formal manufacturers logo" stovepipe socks", not only to prevent stovepipe effect, or even as a "tight" have hurt.
[ترجمه گوگل]خرید آنلاین بدون آرم رسمی تولید کنندگان "جوراب اجاق گاز"، نه تنها برای جلوگیری از اثر لوله اجاق گاز، و یا حتی به عنوان "تنگ" صدمه دیده است
[ترجمه ترگمان]خرید آنلاین بدون تولید کنندگان رسمی \"socks stovepipe\"، نه تنها برای جلوگیری از اثر stovepipe، و یا حتی به عنوان یک \"سخت\" آسیب دیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Traditional stovepipe development brackets off peer delivery streams behind business ownership, budgetary and operational boundaries.
[ترجمه گوگل]توسعه لوله‌های اجاق گاز سنتی از جریان‌های تحویل همتا در پشت مرزهای مالکیت کسب‌وکار، بودجه و عملیاتی جدا می‌شود
[ترجمه ترگمان]brackets سنتی توسعه پایدار، جریان های تحویل همتا را پشت مالکیت کسب وکار، بودجه و مرزه ای عملیاتی حذف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. " Thick legs. " wear" stovepipe socks" leg discomfort.
[ترجمه گوگل]"پاهای ضخیم "پوشیدن" جوراب اجاق گاز" ناراحتی پا
[ترجمه ترگمان]پاهای ضخیم، ناراحتی پا و ناراحتی پا را می پوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You really should bend the stovepipe at an angle to prevent the sparks from escaping.
[ترجمه گوگل]شما واقعاً باید لوله اجاق گاز را با زاویه خم کنید تا جرقه ها از بین نرود
[ترجمه ترگمان]شما واقعا باید stovepipe را در یک زاویه خم کنید تا از فرار جرقه جلوگیری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Another stovepipe operation to try it for a minute.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از عملیات لوله اجاق گاز آن را برای یک دقیقه امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]یک عمل جراحی دیگر برای یک دقیقه آن را امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Scraping can stovepipe it? Out good?
[ترجمه گوگل]خراش دادن می تواند آن را اجاق گاز؟ خوب است؟
[ترجمه ترگمان]خراش هم می تونه داشته باشه؟ بیرون خوبه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They're more used to stovepipe kind of thing, and simply, they are not institutionalized to do the services well.
[ترجمه گوگل]آنها بیشتر به اجاق گاز عادت دارند، و به سادگی، برای انجام خدمات به خوبی نهادینه نشده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها بیشتر به نوعی چیز عادت دارند، و به سادگی، آن ها برای انجام خدمات به خوبی کار نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Service-oriented development differs from traditional stovepipe development in that it emphasises and incorporates external dependencies and obligations into each phase of the development lifecycle.
[ترجمه گوگل]توسعه سرویس‌محور با توسعه سنتی لوله‌های اجاق گاز متفاوت است زیرا بر وابستگی‌ها و تعهدات خارجی در هر مرحله از چرخه عمر توسعه تأکید می‌کند
[ترجمه ترگمان]توسعه خدمات گرا از توسعه stovepipe سنتی متفاوت است که بر وابستگی های خارجی و تعهدات خود در هر مرحله از چرخه عمر توسعه تاکید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What is the most effective weight-loss product stovepipe? ? ?
[ترجمه گوگل]موثرترین اجاق گاز برای کاهش وزن کدام است؟ ? ?
[ترجمه ترگمان]مهم ترین محصول از دست دادن وزن چه چیزی است؟ ؟؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Diligence exercise, stovepipe running, sit-ups thin waist.
[ترجمه گوگل]تمرین سخت کوشی، دویدن روی اجاق گاز، دراز و نشست کمر نازک
[ترجمه ترگمان]ورزش کردن، دویدن، دویدن، دراز کشیدن، کمر باریک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Once his stovepipe was raised and the stakes driven in, he opened the low wooden door for his wife, Norvoo; their baby boy, Ulaka; and their six-year-old daughter, Anuka.
[ترجمه گوگل]هنگامی که لوله اجاق گاز او بلند شد و مخاطرات وارد شد، او در چوبی کم ارتفاع را برای همسرش نوروو باز کرد پسر بچه آنها، اولاکا؛ و دختر شش ساله شان، آنوکا
[ترجمه ترگمان]وقتی سرش را بالا آوردند و چوب ها به داخل هجوم آوردند، در چوبی را برای همسرش باز کرد، Norvoo، بچه their، Ulaka، and، daughter، Anuka
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Often depicted wearing a tall black stovepipe hat, 16th president of the United States Abraham Lincoln carried letters, bills, and notes in his hat.
[ترجمه گوگل]آبراهام لینکلن شانزدهمین رئیس جمهور ایالات متحده که اغلب با یک کلاه بلند مشکی اجاق گاز به تصویر کشیده می شد، نامه ها، اسکناس ها و یادداشت ها را در کلاه خود حمل می کرد
[ترجمه ترگمان]\" آبراهام لینکلن }، شانزدهمین رئیس جمهور ایالات متحده، در حالی که کلاه stovepipe سیاه بلندی به تن داشت، در حالی که کلاه و اسکناس ها و اسکناس ها را در کلاه داشت به تصویر کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لوله بخاری (اسم)
tun, stove pipe

تخصصی

[عمران و معماری] لوله بخاری

انگلیسی به انگلیسی

• metal pipe which acts as the chimney of a stove

پیشنهاد کاربران

بپرس