stop order


(دستور به دلال یا کارگزار بورس) دستور خرید یا فروش به قیمت از پیش تعیین شده، order loss stop دستور خرید یا فروش سهام بدلال سهام

جمله های نمونه

1. Stop ordering me around!
[ترجمه گوگل]دیگر به من دستور ندهند!
[ترجمه ترگمان]! اینقدر بهم دستور نده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. With production falling, factories stop ordering new equipment.
[ترجمه گوگل]با کاهش تولید، کارخانه ها سفارش تجهیزات جدید را متوقف می کنند
[ترجمه ترگمان]با کاهش تولید، کارخانه ها ترتیب دادن به تجهیزات جدید را متوقف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I wish you'd stop ordering me about -- I'm not your servant you know.
[ترجمه گوگل]ای کاش دیگر به من دستور نمی دادی -- می دانی که بنده تو نیستم
[ترجمه ترگمان]ای کاش دست از دستور دادن به من برداری - - من نوکر تو نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A stop order that is executed only during the closing range of the trading session.
[ترجمه گوگل]دستور توقفی که فقط در محدوده پایانی جلسه معاملاتی اجرا می شود
[ترجمه ترگمان]یک دستور توقف که تنها در طول محدوده بسته جلسه داد و ستد اجرا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When the specified price is reached, the stop order is entered as a market order.
[ترجمه گوگل]هنگامی که به قیمت مشخص شده رسید، دستور توقف به عنوان سفارش بازار وارد می شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که قیمت مشخص شده بدست آمد، سفارش توقف به عنوان سفارش بازار وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The stop order function for the SGX futures is suspended until further notice.
[ترجمه گوگل]عملکرد توقف سفارش برای معاملات آتی SGX تا اطلاع ثانوی به حالت تعلیق درآمده است
[ترجمه ترگمان]تابع فرمان توقف برای آینده SGX تا اطلاع ثانوی به حالت تعلیق در می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A stop order becomes a market order when the market touches that level.
[ترجمه گوگل]دستور توقف زمانی که بازار به آن سطح برسد، به دستور بازار تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]زمانی که بازار آن سطح را لمس می کند، یک دستور توقف تبدیل به یک سفارش بازار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Stop order ( sometimes known as a stop loss order ): The complement of a limit order.
[ترجمه گوگل]دستور توقف (گاهی به عنوان دستور توقف ضرر شناخته می شود): مکمل یک دستور محدود
[ترجمه ترگمان]دستور توقف (که گاهی به عنوان یک دستور توقف توقف شناخته می شود): تکمیل سفارش محدود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An investor can avoid the risk of a stop order not guaranteeing a specific price by placing a stop-limit order.
[ترجمه گوگل]یک سرمایه‌گذار می‌تواند با قرار دادن یک سفارش حد مجاز، از خطر عدم تضمین قیمت مشخص در توقف سفارش جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]یک سرمایه گذار می تواند از ریسک یک دستور توقف اجتناب کند و قیمت مشخصی را با قرار دادن یک دستور توقف محدود تضمین نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

سفارش نقطه ورود
سفارش حد ضرر
دستور توقف
سفارش توقف
سفارش استاپ

بپرس