stop by

جمله های نمونه

1. We suggested that she stop by that evening to talk things over.
[ترجمه گوگل]ما به او پیشنهاد کردیم که تا آن شب توقف کند تا درباره مسائل صحبت کنیم
[ترجمه ترگمان]ما پیشنهاد کردیم که اون شب بیاد و با هم حرف بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Perhaps I'll stop by the hospital.
[ترجمه گوگل]شاید در بیمارستان توقف کنم
[ترجمه ترگمان]شاید به بیمارستان برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Pay attention not to stop by the gate.
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که کنار دروازه توقف نکنید
[ترجمه ترگمان]حواستو جمع کن که جلوی دروازه stop
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We had made arrangements to stop by her house in Pacific Grove.
[ترجمه گوگل]ما ترتیبی داده بودیم که در خانه او در پاسیفیک گروو توقف کنیم
[ترجمه ترگمان]ما ترتیبی دادیم که در راه خانه او در اقیانوس آرام توقف کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I'll stop by to see Leigh before going home.
[ترجمه ماری] من قبل از رفتن به خانه به لی سر میزنم
|
[ترجمه Jafarzadeh] قبل از رفتن به خانه ای سر میزنم ( سر زدن کوتاه و سرراه )
|
[ترجمه گوگل]قبل از رفتن به خانه برای دیدن لی می ایستم
[ترجمه ترگمان]پیش از رفتن به خانه با لی صحبت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Could you stop by the store on the way home for some bread?
[ترجمه بی نام] میتونی سر راه که میای خونه، یه سر به فروشگاه بزنی و نون بخری؟
|
[ترجمه گوگل]آیا می توانید در راه خانه برای خوردن مقداری نان در فروشگاه توقف کنید؟
[ترجمه ترگمان]میشه یه لحظه بیای مغازه و یه کم نون به خونه ببری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ask him to stop by for a chat.
[ترجمه سید محمود خضوعی] از او بخواه یک سری بزنه برای یک گفتگو
|
[ترجمه گوگل]از او بخواهید برای گپ زدن به آنجا برود
[ترجمه ترگمان]ازش بخواه یه گپ بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I'll stop by after dinner and we'll have that talk.
[ترجمه گوگل]من بعد از شام می مانم و با هم صحبت می کنیم
[ترجمه ترگمان]بعد از شام صبر می کنم و این حرف را می زنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'll stop by later.
[ترجمه گوگل]بعدا میام
[ترجمه ترگمان]بعدا سر می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Don't forget to stop by at the gas station.
[ترجمه بی نام] فراموش نکن به ایستگاه گاز سر بزنی
|
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید که در پمپ بنزین توقف کنید
[ترجمه ترگمان]یادت نره جلوی ایستگاه گاز توقف کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'll stop by this evening for a chat.
[ترجمه بی نام] برای یه گفتگو ( چت ) عصری یه سر میزنم
|
[ترجمه گوگل]من تا امروز عصر می ایستم برای گپ
[ترجمه ترگمان]امشب برای گپ زدن کنار می ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Why don't you stop by for a drink after work?
[ترجمه goli] چرا نمی مونی بعد از کار یک چیزی بخوری؟
|
[ترجمه گوگل]چرا بعد از کار برای نوشیدنی نمی ایستید؟
[ترجمه ترگمان]چرا یه نوشیدنی بعد از کار نمی خوری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When can I stop by? . .
[ترجمه گوگل]چه زمانی می توانم توقف کنم؟
[ترجمه ترگمان]کی می تونم جلوی خودمو بگیرم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'll stop by and see you next time I'm down your way.
[ترجمه گوگل]من می ایستم و دفعه بعد که در راه شما هستم می بینمت
[ترجمه ترگمان]دفعه بعد سر راهت می ایستم و به دیدن شما خواهم آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Could we stop by next week?
[ترجمه گوگل]آیا می توانیم تا هفته آینده توقف کنیم؟
[ترجمه ترگمان]میشه یه هفته دیگه تمومش کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• come over for a short visit

پیشنهاد کاربران

سر راه سر زدن به کسی
سر زدن
E. g: we'll be glad to see you. Won't you stop by tonight??
ما از دیدنت خوشحال میشیم. امشب یه سر نمی زنی؟
drop in
drop by
stop in
stop by
call on
pop around
pop round
pop in
swing by
همشون باهم مترادف هستند و به معنی سر زدن ( به جایی یا کسی )
make short visit to see an as you pass
drop by =call by =stop by=call in
بازدید کوتاه انجام دادن
توقف کوتاه داشتن
سر زدن
ای بابا
ملاقات کوتاه داشتن
سَر زدن به کسی
یه تُک پا جایی رفتن
. توقف کوتاه
. یه توک پا جایی رفتن
Thank you for stopping by to visit ممنون هستم که تشریف آوردید برای بازدید یا ملاقات
SYN = drop by
سر زدن یا متوقف کردن
به کسی سر زدن
ماندن برای مدت کوتاه
( به کسی برای زمان کوتاهی ) سر زدن
در حین انجام کاری مکث کوتاهی کردن و سپس به کار خود ادامه دادن
Stop by:short time
دیدن کسی یا جایی مخصوصا قبل از اینکه بخواهید جای دیگری بروید.
توقف کوتاه
ملاقات کردن= visit
متوقف کردن

به کسی یا جایی سرزدن
می رسند
سررسیدن
سر زدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)

بپرس