stick insect


حشره ی چوب کبریت مانند

جمله های نمونه

1. She's as thin as a stick insect.
[ترجمه گوگل]او مثل حشره چوبی لاغر است
[ترجمه ترگمان]او به اندازه یک حشره چوبی لاغر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The initial resemblance of the ancestral stick insect to a stick must have been very remote.
[ترجمه گوگل]شباهت اولیه حشره چوبی اجدادی به چوب باید بسیار دور بوده باشد
[ترجمه ترگمان]شباهت اولیه حشره نیاکان به چوب باید بسیار دور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. When I was young I was like a stick insect, then at fourteen or fifteen I put on weight.
[ترجمه گوگل]وقتی جوان بودم مثل حشره چوبی بودم، سپس در چهارده پانزده سالگی وزنم را افزایش دادم
[ترجمه ترگمان]وقتی جوان بودم، مثل یک حشره حشره بودم، سپس در چهارده یا پانزده ثانیه وزن کم کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One of them, anyway - the stick insect couldn't have escaped.
[ترجمه گوگل]به هر حال یکی از آنها - حشره چوبی نمی توانست فرار کند
[ترجمه ترگمان]به هر حال یکی از آن ها - حشره چوبی نمی توانست فرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The stick insect is an insect primarily found in tropical and subtropical areas. It is good at disguising itself as a withered branch or bamboo shoot.
[ترجمه گوگل]حشره چوبی یک حشره است که عمدتاً در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری یافت می شود به خوبی می تواند خود را به شکل شاخه پژمرده یا شاخه بامبو درآورد
[ترجمه ترگمان]این حشره یک حشره است که در درجه اول در مناطق استوایی و نیمه استوایی یافت می شود این خوب است که خود را به عنوان یک شاخه پژمرده و یا بامبو تغییر دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My ex-girlfriend is like a stick insect.
[ترجمه گوگل]دوست دختر سابق من مثل حشره چوبی است
[ترجمه ترگمان]دوست دختر سابقم مثل یه حشره میمونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The record-breaking stick insect is more than half a metre long with legs outstretched, In the stick insect world, it's the queen of the jungle.
[ترجمه گوگل]حشره چوبی رکوردشکن بیش از نیم متر طول دارد و پاهایش دراز است، در دنیای حشرات چوبی، ملکه جنگل است
[ترجمه ترگمان]حشره شکسته رکورد دار بیش از نیمی از متر طول دارد و پاهایش از هم باز شده اند، در دنیای حشرات، این ملکه جنگل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He looked like a stick insect with red hair and freckles, but he was brilliant at stopping goals.
[ترجمه گوگل]او مانند یک حشره چوبی با موهای قرمز و کک و مک به نظر می رسید، اما در مهار گل ها فوق العاده بود
[ترجمه ترگمان]شبیه یک حشره چوبی بود که موهای قرمز داشت و کک مکی بود، اما در رسیدن به هدفش درخشان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Indonesian stick insect is the largest insect all over the world, only for its height, there is 1 foot long.
[ترجمه گوگل]حشره چوبی اندونزیایی بزرگترین حشره در سراسر جهان است، فقط به دلیل قد آن 1 فوت طول دارد
[ترجمه ترگمان]حشرات اندونزیایی بزرگ ترین حشرات روی کره زمین هستند، تنها برای ارتفاع آن، ۱ فوت طول دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A female Macleay specter stick insect pauses on a branch at the Cincinnati Zoo.
[ترجمه گوگل]یک حشره چوبی ماکلی ماده روی شاخه ای در باغ وحش سینسیناتی مکث می کند
[ترجمه ترگمان]یک حشره زن یک حشره، حشره یک شاخه را در باغ وحش \"سین سیناتی\" مکث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A female Macleay's specter stick insect pauses on a branch at the Cincinnati Zoo.
[ترجمه گوگل]یک حشره ماده چوبی مکلی روی شاخه ای در باغ وحش سینسیناتی مکث می کند
[ترجمه ترگمان]یک حشره زن یک حشره یک شاخه را در یک شاخه درخت سین سیناتی زمزمه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was built like a basketball player; tall and as thin as a stick insect.
[ترجمه گوگل]او مانند یک بسکتبالیست ساخته شده بود قد بلند و لاغر مثل حشره چوبی
[ترجمه ترگمان]او مانند یک بازیکن بسکتبال ساخته شده بود؛ بلند و به اندازه یک حشره لاغر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Our magazine-style report is something of a parody of beauty and fashion magazines, with headings on the front like, "Of Course You're Not Hot! "and "The Stick Insect Diet".
[ترجمه گوگل]گزارش به سبک مجله ما چیزی شبیه تقلید از مجلات زیبایی و مد است، با عناوینی مانند «البته که داغ نیستی!» و «رژیم غذایی حشرات چوبی»
[ترجمه ترگمان]گزارش مجله ما چیزی شبیه به تقلید از زیبایی و مجله های مد است \" و \"رژیم غذایی دست نخورده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At sea level, sun - loving lizards abound and a giant tropical stick insect lurks in spiky bushes.
[ترجمه گوگل]در سطح دریا، مارمولک‌های عاشق خورشید فراوانند و یک حشره چوبی غول‌پیکر استوایی در بوته‌های سیخ‌دار کمین کرده است
[ترجمه ترگمان]در سطح دریا، مارمولک عاشق خورشید به وفور دیده می شود و یک حشره استوایی غول پیکر در بوته spiky کمین کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a stick insect is an insect with a long thin body and legs. it looks like a small stick.

پیشنهاد کاربران

1 -
( US also walking stick )
a large insect with a long, thin body and legs
یک حشره بزرگ با بدن و پاهای دراز و لاغر
چوبک سانان ( نام علمی: Phasmatodea ) نام یک راسته از فرورده نوبالان است.
...
[مشاهده متن کامل]

The fact that stick insects look like sticks stops them from being eaten by birds.
2 -
UK informal disapproving
an offensive word for an extremely thin person
انگلیسی بریتانیایی، غیر رسمی، ناپسند
یک کلمه توهین آمیز برای یک فرد بسیار لاغر
لاغر مردنی

stick insectstick insect
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/stick-insect

بپرس