stealth

/ˈstelθ//stelθ/

معنی: حرکت دزدکی، خفیه کاری، نهان
معانی دیگر: نهانکاری، پنهانکاری، اختفا، نهفتگی، (قدیمی) دزدی، سرقت، خفا، خفیه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: stealthful (adj.), stealthfully (adv.)
• : تعریف: secretive, surreptitious, or covert movement or procedure; sneakiness; furtiveness.
متضاد: openness

- He knew they would not hand over the document and he could only get it by stealth.
[ترجمه گوگل] او می‌دانست که سند را تحویل نمی‌دهند و فقط می‌توانست آن را مخفیانه بگیرد
[ترجمه ترگمان] او می دانست که آن ها اسناد را تحویل نخواهند داد و او فقط پنهانی آن را از دست خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. stealth bomber
(هواپیما) بمب افکن نهانکار

2. by stealth
به طور مخفی،نهانکارانه

3. These thieves operate with terrifying stealth - they can easily steal from the pockets of unsuspecting travellers.
[ترجمه گوگل]این سارقان با مخفی کاری وحشتناک عمل می کنند - آنها به راحتی می توانند از جیب مسافران بی خبر سرقت کنند
[ترجمه ترگمان]این دزدها با پنهانی کار می کنند - به راحتی می توانند از جیب های مسافران از همه جا دزدی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tracking wild animals requires great stealth.
[ترجمه گوگل]ردیابی حیوانات وحشی نیاز به پنهان کاری بزرگی دارد
[ترجمه ترگمان]ردیابی حیوانات وحشی به طور پنهانی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lions rely on stealth when hunting.
[ترجمه گوگل]شیرها هنگام شکار به پنهان کاری متکی هستند
[ترجمه ترگمان]شیرها در هنگام شکار به طور پنهانی تکیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Stealth bomber is meant to be invisible to radar.
[ترجمه گوگل]بمب افکن Stealth برای رادار نامرئی است
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که بمب گذار Stealth برای رادار نامریی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cats rely on stealth to catch their prey.
[ترجمه گوگل]گربه ها برای شکار طعمه خود به پنهان کاری متکی هستند
[ترجمه ترگمان]گربه ها به stealth برای گرفتن طعمه خود تکیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Liz ran, dragging Anna, their footsteps thundering; stealth would take too long.
[ترجمه گوگل]لیز دوید و آنا را می کشید و قدم هایشان رعد می زد پنهان کاری بیش از حد طول می کشد
[ترجمه ترگمان]لیز هم دوید و آنا را به دنبال خود کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Stealth from dawn to dusk, stealth was all and everything to these men.
[ترجمه گوگل]پنهان کاری از سپیده دم تا غروب، پنهان کاری برای این مردان همه و همه چیز بود
[ترجمه ترگمان]از سپیده دم تا غروب، پنهانی همه چیز و همه چیز برای این آدم ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They had been annihilated by stealth, it was rumoured, or even by sorcery.
[ترجمه گوگل]آنها توسط یواشکی نابود شده بودند، شایعه شده بود یا حتی با جادوگری
[ترجمه ترگمان]پنهانی، پنهانی، یا حتی توسط جادو، نابود شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There is more to the YF-22 than stealth.
[ترجمه گوگل]در YF-22 چیزهای بیشتری از مخفی کاری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]چیزهای بیشتری به the - ۲۲ بیشتر از مخفی کاری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They would use stealth, lull me into thinking there was no danger.
[ترجمه گوگل]آنها از پنهان کاری استفاده می کردند، مرا به این فکر می انداختند که هیچ خطری وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]پنهانی از پنهان کردن من استفاده می کردند، مرا به فکر این که خطری در کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was monumental in defence, arriving with clattering stealth whenever danger lurked in front of Stefan Klos.
[ترجمه گوگل]او در دفاع فوق‌العاده بود و هر زمان که خطری در کمین استفان کلوس قرار می‌گرفت، مخفیانه از راه می‌رسید
[ترجمه ترگمان]او در دفاع از خود بود، و هر وقت خطر در برابر استیفن Klos به خطر می افتاد، با صدای clattering به راه می افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Not a single stealth pilot was lost in the brief war.
[ترجمه گوگل]در این جنگ کوتاه حتی یک خلبان رادارگریز گم نشد
[ترجمه ترگمان]حتی یک خلبان بی سر و صدا در جنگ کوتاه از دست رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Is it because we got the Stealth bomber?
[ترجمه گوگل]آیا به این دلیل است که ما بمب افکن Stealth را دریافت کرده ایم؟
[ترجمه ترگمان]آیا به این دلیل است که ما صاحب یک بمب گذار Stealth هستیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حرکت دزدکی (اسم)
stealth, slink

خفیه کاری (اسم)
stealth

نهان (صفت)
secret, covert, ulterior, stealth, recondite

انگلیسی به انگلیسی

• furtive or clandestine movement, sneakiness
if you do something with stealth, you do it in a slow, quiet, and secretive way.

پیشنهاد کاربران

پنهان - پنهانی - پنهان کاری
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : steal
✅️ اسم ( noun ) : stealth
✅️ صفت ( adjective ) : stealth / stealthy
✅️ قید ( adverb ) : stealthily
📌 Stealth Technology/Low observable technology : تکنولوژی رادارگریزی/کم دیده شدن
📌 Stealth Aircraft : هواپیمای شناساگریز/پنهان کار
📌 Stealth Ship : کشتی شبحی/رادارگریز
📌 Stealth Game : بازی مخفی کارانه ( نظیر Manhunt, Assassin's Creed, Splinter, Hitman, Metal Gear & morw )
...
[مشاهده متن کامل]

📌Crypsis : دیدگریزی ( مثل کار آفتاب پرست )
📌Camouflage : استتار/همرنگی
Learner's Dictionary :
اسم غیرقابل شمارش
🔴a secret, quiet, and clever way of moving or behaving
◀️The fox uses stealth and cunning to hunt its prey
adjective
Usage: always used before a noun
1 technical — used to describe military aircraft that are designed so that they cannot be easily seen by radar
◀️a stealth bomber/fighter
2 chiefly US : done or happening in a secret or quiet way that does not attract attention
◀️ He says his political enemies have been conducting a stealth [=secret] campaign to block his nomination.

Stealth Fighters
هواپیماهای جنگنده رادارگریز
stealth ( علوم نظامی )
واژه مصوب: شناساگریزی
تعریف: نوعی فنّاوری رهگیری که هواپیما را در برابر رادار و پرتوِ فروسرخ و شناسایی بصری تقریباً نامریی می کند
بی صدا
یواشکی
رادارگریز

بپرس