steak knife

/ˈsteɪkˈnaɪf//steɪknaɪf/

چاقوی ویژه ی خوردن استیک، استیک بر، کارد رومیزی دارای تیغه مضرس

جمله های نمونه

1. Individual table settings include a hefty steak knife bearing the L. A.
[ترجمه گوگل]تنظیمات جداگانه میز شامل یک چاقوی استیک سنگین با L A
[ترجمه ترگمان]تنظیمات میز انفرادی شامل یک چاقوی کلفت است که شامل L الف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tracy Barrett, 20, stabbed black magic follower Ian Clark, 5 several times with six steak knives.
[ترجمه گوگل]تریسی بارت، 20 ساله، ایان کلارک، پیرو جادوی سیاه، 5 ساله را با شش چاقوی استیک چندین ضربه چاقو زد
[ترجمه ترگمان]تریسی برت، ۲۰، بیست و پنج بار با چاقوی جیبی شش تا چاقوی جیبی، ۵ بار به نام ایان کلارک، ۵ بار چاقو خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A few weeks later I laid aside my steak knife for good.
[ترجمه گوگل]چند هفته بعد چاقوی استیک را برای همیشه کنار گذاشتم
[ترجمه ترگمان]چند هفته بعد چاقوی جیبی خود را برای همیشه کنار گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Graffiti, steak knives, coffee cups Cox arranged and approved dozens of loans for Bay Area homeowners over the years.
[ترجمه گوگل]گرافیتی، چاقوهای استیک، فنجان های قهوه کاکس در طول سال ها ده ها وام برای صاحبان خانه های منطقه خلیج ترتیب داد و تایید کرد
[ترجمه ترگمان]Graffiti، چاقوها، فنجان های قهوه و کاکس ترتیب داده شدند و ده ها وام برای مالکان منطقه خلیج طی سال ها به تصویب رساندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fish knife: in place of dinner or steak knife when fish is served.
[ترجمه گوگل]چاقوی ماهی: به جای شام یا چاقوی استیک هنگام سرو ماهی
[ترجمه ترگمان]چاقو ماهی: در جای شام خوردن و یا چاقو در زمانی که ماهی سرو می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I had to use a steak knife to cut a portion of spaghetti for Charlie and then myself, while he watched with a sheepish expression.
[ترجمه گوگل]مجبور شدم از یک چاقوی استیک برای بریدن قسمتی از اسپاگتی برای چارلی و سپس خودم استفاده کنم، در حالی که او با حالتی شیطنت آمیز تماشا می کرد
[ترجمه ترگمان]من مجبور شدم از یک چاقوی استیک برای خوردن مقداری اسپاگتی برای چارلی و بعد خودم استفاده کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Then Andrew saw a steak knife in Billy's other hand.
[ترجمه گوگل]سپس اندرو یک چاقوی استیک را در دست دیگر بیلی دید
[ترجمه ترگمان]بعد اندرو یک چاقوی جیبی را در دست دیگر بیلی دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Your bayonet is actually a pretty good steak knife.
[ترجمه گوگل]سرنیزه شما در واقع یک چاقوی استیک بسیار خوب است
[ترجمه ترگمان] سر bayonet یه چاقوی تیز استیک خوبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fish knife: in plgenius of dinner or steak knife when fish is served.
[ترجمه گوگل]چاقوی ماهی: در وعده شام ​​یا چاقوی استیک هنگام سرو ماهی
[ترجمه ترگمان]چاقو ماهی: در قاشق غذا یا چاقو که ماهی سرو می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The steak knife is a dining knife used at a table setting when meats are served.
[ترجمه گوگل]چاقوی استیک یک چاقوی ناهار خوری است که هنگام سرو گوشت در میز میز استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]تیغه steak یک چاقوی ناهار خوری است که در یک میز در زمانی که گوشت سرو می شود، به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Steak knife: for cutting meats.
[ترجمه گوگل]چاقوی استیک: برای برش گوشت
[ترجمه ترگمان]چاقوی تکه کردن: برای برش گوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Never lick a steak knife.
[ترجمه گوگل]هرگز چاقوی استیک را لیس ندهید
[ترجمه ترگمان] هیچوقت چاقوی steak لیس نزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Nervousness sends my fish fork clattering into my neighbour's steak knife despite his best attempts to improve my dining etiquette.
[ترجمه گوگل]عصبی بودن باعث می‌شود که چنگال ماهی‌ام به چاقوی استیک همسایه‌ام تلق بزند، علی‌رغم تلاش‌های او برای بهبود آداب غذاخوری من
[ترجمه ترگمان]عصبانیت، با وجود اینکه بهترین تلاش او برای بهبود آداب غذا خوردن من است، چنگالش را در تکه گوشتی که همسایه من بود، فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Don't you hate to cut a tin can with an ordinary steak knife?
[ترجمه گوگل]آیا از بریدن قوطی حلبی با یک چاقوی استیک معمولی متنفر نیستید؟
[ترجمه ترگمان]مگر بدت نمی آید که یک قوطی کنسرو گوشت را با یک چاقوی معمولی ببری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس