statute


معنی: حکم، قانون، اساسنامه، قانون موضوعه
معانی دیگر: نظام، مقررات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a law made by a legislature, as opposed to one established by the courts.

- States have different statutes concerning the age at which one can legally marry.
[ترجمه گوگل] ایالت ها قوانین متفاوتی در مورد سن ازدواج قانونی دارند
[ترجمه ترگمان] کشورها قوانین متفاوتی در ارتباط با سنی دارند که در آن فرد می تواند به طور قانونی ازدواج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Protection for the consumer is laid down by statute.
[ترجمه گوگل]حمایت از مصرف کننده توسط قانون تعیین شده است
[ترجمه ترگمان]حفاظت از مصرف کننده به وسیله قانون تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Bill could reach the statute book by the summer if it attracts the support of Home Office ministers.
[ترجمه گوگل]این لایحه در صورت جلب حمایت وزرای وزارت کشور می تواند تا تابستان به کتاب اساسنامه برسد
[ترجمه ترگمان]این لایحه اگر حمایت وزرای امور داخله را جلب کند می تواند تا تابستان به دفتر قانون برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This archaic law remained on the statute books until last year.
[ترجمه گوگل]این قانون قدیمی تا سال گذشته در کتاب قانون باقی ماند
[ترجمه ترگمان]این قانون قدیمی تا سال گذشته بر روی کتب قانونی باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Penalties are laid down in the statute .
[ترجمه گوگل]مجازات ها در اساسنامه تعیین شده است
[ترجمه ترگمان]مجازات ها در قانون تعیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's not yet on the statute book .
[ترجمه گوگل]هنوز در کتاب اساسنامه نیست
[ترجمه ترگمان]هنوز روی کتاب قانون نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Local authorities are required by statute to provide care homes for the elderly.
[ترجمه گوگل]مقامات محلی طبق قانون موظف هستند خانه های نگهداری سالمندان را فراهم کنند
[ترجمه ترگمان]مقامات محلی ملزم هستند تا خانه های سالمندان را برای سالمندان فراهم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The wording of the statute is ambiguous.
[ترجمه گوگل]متن اساسنامه مبهم است
[ترجمه ترگمان]متن اساسنامه مبهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Corporal punishment was banned by statute in 198
[ترجمه گوگل]تنبیه بدنی بر اساس قانون در سال 198 ممنوع شد
[ترجمه ترگمان]تنبیه بدنی توسط قانون در ۱۹۸ مورد تحریم قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The new statute covers the care for, bringing up and protection of children.
[ترجمه گوگل]قانون جدید مراقبت، تربیت و حمایت از کودکان را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]اساسنامه جدید مراقبت و حمایت از کودکان را تحت پوشش قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Each state statute that mandates reporting of child abuse or neglect specifies the procedures reporters are required to follow.
[ترجمه گوگل]هر قانون ایالتی که گزارش کودک آزاری یا بی توجهی را الزامی می کند، رویه هایی را که خبرنگاران باید رعایت کنند، مشخص می کند
[ترجمه ترگمان]هر قانون ایالتی که گزارش تجاوز و یا بی توجهی به کودکان را الزامی می کند، دستورالعمل های لازم برای پی گیری را مشخص می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The statute referred to relatives having a claim for damages when a person died from injuries sustained because of a negligent act.
[ترجمه گوگل]این قانون به بستگانی اشاره می‌کند که وقتی شخصی در اثر صدمات ناشی از یک عمل سهل‌آمیز جان خود را از دست می‌دهد، ادعای خسارت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]این قانون به اقوام اشاره کرد که به دلیل سهل انگاری در اثر سهل انگاری در اثر جراحات ناشی از سهل انگاری، جان خود را از دست داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The court must first determine whether the particular statute gave rise to the right to sue for damages.
[ترجمه گوگل]دادگاه ابتدا باید تعیین کند که آیا قانون خاص باعث ایجاد حق شکایت برای جبران خسارت شده است یا خیر
[ترجمه ترگمان]دادگاه باید ابتدا مشخص کند که آیا اساسنامه خاص به حق اقامه دعوی خسارت زده است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The new statute had set out the management arrangements governing the institutions which the county authority had taken over.
[ترجمه گوگل]اساسنامه جدید ترتیبات مدیریتی حاکم بر مؤسساتی را که مقامات شهرستانی آنها را به عهده گرفته بود، تعیین کرده بود
[ترجمه ترگمان]اساسنامه جدید مقررات مدیریتی حاکم بر نهاده ای حاکم بر این استان را تنظیم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It would depend upon the construction of the statute whether Parliament intended questions of law to be left to an inferior court.
[ترجمه گوگل]این بستگی به ساخت اساسنامه دارد که آیا پارلمان قصد دارد مسائل حقوقی را به یک دادگاه بدتر واگذار کند
[ترجمه ترگمان]این امر به ساخت اساسنامه ای بستگی دارد که آیا پارلمان سوالاتی از قانون را به دادگاه درجه دوم واگذار می کند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But in the field of statute law the judge must be obedient to the will of Parliament as expressed in its enactments.
[ترجمه شان] اما در زمینه قوانین و مقررات موضوعه، قاضی باید مطیع خواست پارلمان ( اراده مجلس ) باشد، آنچنانکه در مصوبات آن بیان شده است.
|
[ترجمه گوگل]اما در زمینه قانون اساسی، قاضی باید مطیع اراده مجلس باشد که در مصوبات آن بیان شده است
[ترجمه ترگمان]اما در زمینه قانون statute، قاضی باید با اراده پارلمان به صورتی که در enactments بیان شده است، اطاعت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حکم (اسم)
brief, attachment, dictum, statement, edict, canon, precept, sentence, rule, decree, verdict, mandate, commission, pardon, fiat, arbiter, ruling, warrant, ordonnance, statute, commandment, finding, doom, writ, ordinance, rescript

قانون (اسم)
edict, rule, regulation, code, law, legislation, statute

اساسنامه (اسم)
statute

قانون موضوعه (اسم)
statute

انگلیسی به انگلیسی

• law enacted by a legislature (not by a court); law or rule of a company or organization
a statute is a formal rule or law.

پیشنهاد کاربران

قوانین خاص فرقه ی کاتوزی ها را statutes میگویند.
این فرقه، طریقه ای از مذهب کاتولیک روم است که قدیس برونو آن را به سال ۱۰۸۴ تاسیس کرد.
شاخصه ممتاز آن در بین راهبان غربی زیستن در انزوا ست.
این رهبانان هرکدام حجره ای جدا از یکدیگر دارند و جز در مراسم و عبادات عمومی، سایرین را نمی بینند.
...
[مشاهده متن کامل]

ر. ک. تاریخ زیبایی شناسی تاتارکیویچ

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : statute
✅️ صفت ( adjective ) : statutory
✅️ قید ( adverb ) : statutorily
با s بزرگ به معنی قانون اساسی است
مقررات
احکام /مصوبات
مصوبات/ احکام
مصوبه
هو
قانون.
قانون موضوعه
در حقوق بین الملل، معادل "اساسنامه" میباشد. مانند: اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری
The Statute of the International Court of Justice

بپرس