stare one in the face

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to be clearly obvious or impending.

- Poverty is staring us in the face.
[ترجمه گوگل] فقر به ما خیره شده است
[ترجمه ترگمان] فقر به صورت ما خیره شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

it is very easy to see or obvious:
برای او کاملا واضح و شفاف است
جلوی چشمان او است

بپرس