standing army

/ˈstændɪŋˈɑːrmi//ˈstændɪŋˈɑːmi/

(ارتش) کادر ثابت، ارتش منظم، قشون دائم، ارتش دائمی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a nation's permanent army, maintained in peacetime as well as during war.

جمله های نمونه

1. Israel has a relatively small standing army and its strength is based on its reserves.
[ترجمه گوگل]اسرائیل ارتش ثابت نسبتا کوچکی دارد و قدرت آن بر اساس ذخایر آن است
[ترجمه ترگمان]اسرائیل یک ارتش ایستاده نسبتا کوچک دارد و نیروی آن براساس ذخایر آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Success depended upon discovering ways to supply the standing army.
[ترجمه گوگل]موفقیت به کشف راه هایی برای تامین ارتش دائمی بستگی داشت
[ترجمه ترگمان]موفقیت بستگی به کشف راهی برای تامین ارتش ایستاده داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. With over a third of the standing army enrolled in the colonies, the situation became dangerous and Nicholas phased them out.
[ترجمه گوگل]با ثبت نام بیش از یک سوم ارتش دائمی در مستعمرات، وضعیت خطرناک شد و نیکلاس آنها را به تدریج کنار گذاشت
[ترجمه ترگمان]با بیش از یک سوم ارتش ایستاده در مستعمرات، وضعیت خطرناک شد و نیکلای آن ها را به مرحله تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Of about forty tracts on the standing army issue, only one was written by an identifiable Tory.
[ترجمه گوگل]از حدود چهل تراکت در مورد مسئله ارتش دائمی، تنها یکی توسط یک محافظه‌کار قابل شناسایی نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]حدود چهل نشریه در مورد مساله اصلی ارتش، تنها یکی از آن ها توسط یک حزب محافظه کار شناخته می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Armed forces: No standing army since 1868; citizens under 60 liable to military service in emergency.
[ترجمه گوگل]نیروهای مسلح: از سال 1868 ارتش دائمی وجود ندارد شهروندان زیر 60 سال مستعد خدمت سربازی در شرایط اضطراری هستند
[ترجمه ترگمان]نیروهای مسلح: هیچ ارتشی در حال حاضر از سال ۱۸۶۸؛ شهروندان زیر ۶۰ سال در شرایط اضطراری به خدمت سربازی نمی روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With no standing army the Crown did not require any equivalent military body.
[ترجمه گوگل]بدون هیچ ارتش دائمی، ولیعهد به هیچ ارگان نظامی معادلی نیاز نداشت
[ترجمه ترگمان]در حالی که هیچ ارتشی ایستاده نبود، کراون دیگر به هیچ تن نظامی معادل هم احتیاج نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The raising or keeping a standing army in time of peace is illegal.
[ترجمه گوگل]تشکیل یا حفظ ارتش ثابت در زمان صلح غیرقانونی است
[ترجمه ترگمان]افزایش یا حفظ ارتش دائمی در زمان صلح غیر قانونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It has no standing army, no military assets.
[ترجمه گوگل]این کشور نه ارتش دائمی دارد و نه دارایی نظامی
[ترجمه ترگمان]ارتش در کار نیست، هیچ دارایی نظامی نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You aren't advertising to a standing army; you are advertising to a moving parade.
[ترجمه گوگل]شما برای یک ارتش دائمی تبلیغ نمی کنید شما در حال تبلیغ برای یک رژه متحرک هستید
[ترجمه ترگمان]شما با یک ارتش برجسته تبلیغ نمی کنید؛ شما در حال تبلیغ برای رژه رفتن هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The case for following the Western example of reducing the costly standing army by building a reserve of trained men became incontrovertible.
[ترجمه گوگل]مورد پیروی از نمونه غربی برای کاهش ارتش دائمی پرهزینه با ایجاد ذخیره ای از مردان آموزش دیده غیر قابل انکار شد
[ترجمه ترگمان]برای مثال دنبال کردن نمونه غربی از کاهش نیروی نظامی پر هزینه با ساختن ذخیره ای از افراد آموزش دیده به امری مسلم تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the first place, the creation of a regular standing army marked a qualitative change in the authority of the monarchy.
[ترجمه گوگل]در وهله اول، ایجاد ارتش دائمی منظم، تغییر کیفی در اقتدار سلطنت را نشان داد
[ترجمه ترگمان]در وهله اول، ایجاد یک ارتش دائمی، نشان دهنده تغییر کیفی در قدرت سلطنت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The delegates wanted both a stable militia and a stable national standing army, providing the states could prevent uninvited national interference.
[ترجمه گوگل]نمایندگان خواهان یک شبه نظامی پایدار و یک ارتش پایدار ملی بودند، مشروط بر اینکه ایالت ها بتوانند از مداخله ناخواسته ملی جلوگیری کنند
[ترجمه ترگمان]این هیات ها هم خواهان یک شبه نظامیان ثابت و یک ارتش دائمی ملی بودند که به این کشورها می توانست از دخالت ناخواسته ملی جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A good mix of units is necessary, since your opponents will usually a standing army.
[ترجمه گوگل]ترکیب خوبی از واحدها ضروری است، زیرا حریفان شما معمولاً یک ارتش ثابت خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]یک ترکیب خوب از واحدها ضروری است، زیرا رقبای شما معمولا یک ارتش ایستاده خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. King of Sweden (1523-1560) who established Lutheranism as the state religion, proposed the hereditary succession of the throne, and established a standing army and navy.
[ترجمه گوگل]پادشاه سوئد (1523-1560) که لوترانیسم را به عنوان دین دولتی تأسیس کرد، جانشینی موروثی تاج و تخت را پیشنهاد کرد و یک ارتش و نیروی دریایی دائمی تأسیس کرد
[ترجمه ترگمان]پادشاه سوئد ()که آیین لوتری را به عنوان مذهب رسمی بنیان نهاد، جانشینی موروثی را پیشنهاد کرد، و ارتش و نیروی دریایی ایستاده را تاسیس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• regular army, permanent army

پیشنهاد کاربران

بپرس