stand up to


جلو کسی ایستادن، ایستادگی کردن

جمله های نمونه

1. Fall is not a failure, can not stand up to failure; walking is not successful, only unremittingly is victory.
[ترجمه گوگل]سقوط یک شکست نیست، نمی توان در مقابل شکست ایستاد راه رفتن موفقیت آمیز نیست، فقط بی وقفه پیروزی است
[ترجمه ترگمان]سقوط یک شکست نیست، نمی تواند تحمل شکست را داشته باشد؛ راه رفتن موفقیت آمیز نیست، تنها unremittingly پیروزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I wonder if he dare stand up to his boss.
[ترجمه گوگل]نمی دانم آیا او جرات دارد در مقابل رئیسش بایستد
[ترجمه ترگمان]نمی دانم چطور جرات می کند جلوی رئیسش بایستد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Is this building going to stand up to the strongest gales?
[ترجمه گوگل]آیا این ساختمان قرار است در مقابل شدیدترین بادها بایستد؟
[ترجمه ترگمان]این ساختمون میتونه به قوی ترین gales ختم بشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His ideas about social change do not stand up to close examination.
[ترجمه گوگل]ایده های او در مورد تغییرات اجتماعی قابل بررسی نیست
[ترجمه ترگمان]ایده های او در مورد تغییر اجتماعی در معرض معاینه نزدیک قرار نمی گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His argument simply doesn't stand up to close scrutiny.
[ترجمه گوگل]استدلال او به سادگی قابل بررسی دقیق نیست
[ترجمه ترگمان]استدلال او به سادگی ایستادگی در برابر موشکافی دقیق را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The living-room carpet has to stand up to the combined wear and tear of two dogs and three children.
[ترجمه گوگل]فرش اتاق نشیمن باید در برابر فرسودگی ترکیبی دو سگ و سه کودک مقاومت کند
[ترجمه ترگمان]فرش اتاق نشیمن باید در برابر سایش و پارگی دو سگ و سه کودک بایستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. How well does this thesis stand up to close examination?
[ترجمه گوگل]این پایان نامه چقدر در برابر بررسی دقیق مقاومت می کند؟
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه چگونه به بررسی دقیق نیاز دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Will the lorries stand up to the journey over rough roads?
[ترجمه گوگل]آیا کامیون ها در برابر سفر در جاده های ناهموار مقاومت خواهند کرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا این lorries به سفر بر روی جاده های ناهموار قرار دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This cloth is designed to stand up to a lot of wear and tear.
[ترجمه گوگل]این پارچه به گونه ای طراحی شده است که در برابر سایش و پارگی زیاد مقاومت می کند
[ترجمه ترگمان]این پارچه برای ایستادن در برابر سایش و پارگی زیادی طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even if this possibility did not stand up to close scrutiny, Pavlov's theory would still be valid.
[ترجمه گوگل]حتی اگر این احتمال در برابر بررسی دقیق وجود نداشته باشد، نظریه پاولوف همچنان معتبر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]حتی اگر این امکان مورد بررسی دقیق قرار نگیرد، تئوری پاول اوف همچنان معتبر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Stand up to them!
[ترجمه گوگل]در مقابل آنها بایستید!
[ترجمه ترگمان]بلند شوید به طرف آن ها!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It takes a lot of pluck to stand up to a bully.
[ترجمه گوگل]ایستادن در برابر یک قلدر به سختی زیادی نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]خیلی دل و جرات داره که جلوی یه قلدر رو بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He'll respect you more if you stand up to him.
[ترجمه گوگل]اگر در مقابلش بایستید بیشتر به شما احترام خواهد گذاشت
[ترجمه ترگمان]اگر به او نزدیک باشی بیشتر به تو احترام می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My mother was very weak; she could not stand up to this cold weather.
[ترجمه گوگل]مادرم خیلی ضعیف بود او نتوانست در برابر این هوای سرد مقاومت کند
[ترجمه ترگمان]مادرم خیلی ضعیف بود و نمی توانست تحمل این هوای سرد را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Cliff couldn't stand up to bullying.
[ترجمه گوگل]کلیف نمی توانست در مقابل قلدری بایستد
[ترجمه ترگمان](کلیف)نمی توانست در برابر زورگویی ایستادگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

به چیزی رسیدن، درحد کسی/چیزی بودن
stand up to = withstand = survive = resist=defy
به معناهای: مقاومت کردن، ایستادگی کردن، تحمل کردن، تاب آوردن
example:
1 - She cannot withstand the pressures of her job.
او نتوانست فشار کاری را تحمل کند.
...
[مشاهده متن کامل]

2 - The old building withstood the terrible storm.
ساختمان قدیمی طوفان وحشتناک را تاب آورد.

Stand up to sb : مقاومت کردن، جلوی کسی در امدن
Stand up to sth: طاقت چیزی را داشتن، تحمل کردن، تاب آوردن

بپرس