stand out

/ˈstændˈaʊt//stændaʊt/

معنی: ایستادگی کردن، برجسته بودن، دوام اوردن
معانی دیگر: 1- بیرون زدن، بر قلمبیدن 2- برجسته بودن 3- مشخص بودن 4- استقامت کردن، تسلیم نشدن 5- (کشتی) از کرانه دور شدن، عالی، برجسته، چشمگیر، برتر، برتر a standout student دانشجوی برجسته

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to elicit notice by being significantly different from or superior to others.
متضاد: blend in

- One job candidate stood out from the rest.
[ترجمه F.E.S] یک کاندید ( داوطلب ) کار یک سر و گردن از بقیه بالا تر بود
|
[ترجمه گوگل] یک نامزد شغلی از بقیه متمایز بود
[ترجمه ترگمان] یه کاندیدای کار از بقیه جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- His huge Afro made him stand out at school.
[ترجمه F.E.S] مو های آفریقایی بزرگش، او را در مدرسه برجسته کرده است
|
[ترجمه گوگل] افروی عظیم او او را در مدرسه متمایز کرد
[ترجمه ترگمان] پسر بزرگش او را مجبور کرد که در مدرسه بایستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a person or thing that is distinctly superior to one or more others.
مشابه: ace, superior
صفت ( adjective )
• : تعریف: remarkably excellent; superior; outstanding.
مشابه: ace, signal, superior

جمله های نمونه

1. a standout student
دانشجوی برجسته

2. Stand out, if you want to compete with me!
[ترجمه A.A] اگه میخوای با من رقابت کنی ، مقاومت ( ایستادگی ) کن
|
[ترجمه گوگل]ایستادگی کن، اگر می‌خواهی با من رقابت کنی!
[ترجمه ترگمان]اگه میخوای با من رقابت کنی برو بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We all like to think we stand out from the crowd .
[ترجمه Amir] همه ما دوست داریم در جمعی مقاومت کنیم
|
[ترجمه sara] همه ما دوست داریم فکر کنیم که از جمع متمایز هستیم.
|
[ترجمه گوگل]همه ما دوست داریم فکر کنیم که از بقیه متمایز هستیم
[ترجمه ترگمان]همه ما دوست داریم فکر کنیم که ما از میان جمعیت کنار میایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's strange that the host herself will stand out in the party tonight.
[ترجمه گوگل]عجیب است که خود مجری در مهمانی امشب برجسته می شود
[ترجمه ترگمان]عجیب است که میزبان امشب در مهمانی حاضر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Don't stand out there in the cold, come in here and get warm.
[ترجمه گوگل]در سرما در آنجا ایستادگی نکن، بیا اینجا و گرم شو
[ترجمه ترگمان]تو سرما واینستا، بیا اینجا و گرم شو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You have to do things exceptionally well to stand out from the crowd .
[ترجمه گوگل]شما باید کارها را به طور استثنایی خوب انجام دهید تا از دیگران متمایز شوید
[ترجمه ترگمان]تو باید کاره ای زیادی انجام بدی که از میان جمعیت بیرون بیایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I am sure illnesses stand out in all childhood memories.
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که بیماری ها در تمام خاطرات کودکی خودنمایی می کنند
[ترجمه ترگمان]من مطمئنم که بیماری ها در تمام خاطرات دوران کودکی از بین می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The garrison will stand out for some time.
[ترجمه گوگل]پادگان برای مدتی برجسته خواهد شد
[ترجمه ترگمان]پادگان برای مدتی خاموش خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Orange flags stand out brightly, set against the blue sky.
[ترجمه گوگل]پرچم‌های نارنجی به‌خوبی خودنمایی می‌کنند که در مقابل آسمان آبی قرار گرفته‌اند
[ترجمه ترگمان]پرچم های نارنجی روشن و در مقابل آسمان آبی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They'll stand out against such humiliating conditions.
[ترجمه گوگل]آنها در برابر چنین شرایط تحقیرآمیزی ایستادگی خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها در مقابل چنین شرایط خفت آوری قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Four points stand out as being more important than the rest.
[ترجمه گوگل]چهار نکته مهمتر از بقیه است
[ترجمه ترگمان]چهار نقطه بیشتر از بقیه مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His height makes him stand out in the crowd.
[ترجمه گوگل]قد او باعث می شود در میان جمعیت برجسته شود
[ترجمه ترگمان]قد او باعث می شود که در میان جمعیت بایستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We must stand out against bigotry.
[ترجمه گوگل]ما باید در مقابل تعصب ایستادگی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید در مقابل bigotry ایستادگی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We managed to stand out against all attempts to close the company down.
[ترجمه گوگل]ما موفق شدیم در برابر تمام تلاش ها برای تعطیلی شرکت متمایز شویم
[ترجمه ترگمان]ما توانستیم در مقابل تمام تلاش ها برای بستن شرکت بایستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We stand out the breakup in any form.
[ترجمه گوگل]ما جدایی را در هر شکلی برجسته می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما جدایی رو تو هر شکلی قرار میدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. He was the standout in last Saturday's game.
[ترجمه گوگل]او در بازی شنبه گذشته برجسته بود
[ترجمه ترگمان]اون تو بازی شنبه خیلی خوشگل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The standout title track features Cassandra Wilson plus soprano commentary by Greg Osby.
[ترجمه گوگل]تیتراژ برجسته شامل کاساندرا ویلسون به همراه تفسیر سوپرانو توسط گرگ آزبی است
[ترجمه ترگمان]این عنوان برجسته، features ویلسون به اضافه تفسیر soprano توسط گرگ Osby را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. "Main Offender" is the standout visually as well as aurally.
[ترجمه گوگل]"مجرم اصلی" از نظر بصری و همچنین شنیداری برجسته است
[ترجمه ترگمان]\"مجرم اصلی\"، برجسته ظاهر شده و نیز aurally است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Perhaps the standout piece from Visvim's A/W '11 collection is the Hadrian jacket in light brown corduroy.
[ترجمه گوگل]شاید قطعه برجسته از مجموعه A/W '11 Visvim، ژاکت هادریان با کتیبه قهوه ای روشن باشد
[ترجمه ترگمان]شاید این قطعه برجسته از مجموعه ۱۱ \/ W Visvim، ژاکت هادریان است که در مخمل کبریتی روشن قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. He's back at it here on standout England.
[ترجمه گوگل]او در اینجا در انگلستان برجسته به آن بازگشته است
[ترجمه ترگمان]اون به اینجا بر می گرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Standout tunes include well, pretty much the whole album.
[ترجمه گوگل]آهنگ های برجسته به خوبی، تقریباً کل آلبوم را شامل می شود
[ترجمه ترگمان]آهنگ های standout شامل همه آلبوم بسیار خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Wish I Didn't Miss You was the standout and the hit-single.
[ترجمه گوگل]آرزو می کردم که تو را از دست ندهم تک آهنگ برجسته و موفق بود
[ترجمه ترگمان]ای کاش من دلم برات تنگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Standout alone, a set of white yulan magnolia tree.
[ترجمه گوگل]به تنهایی برجسته، مجموعه ای از درخت ماگنولیا یولان سفید
[ترجمه ترگمان]تک و تنها، یک دسته درخت ماگنولیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Moreover, Kings concentrate the advantage of standout people such as inventors, heroes instead of everyman's fault.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، پادشاهان به جای تقصیر همه افراد، مزیت افراد برجسته مانند مخترعان، قهرمانان را متمرکز می کنند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، کینگز بر مزیت افراد برجسته مانند مخترعین، قهرمانان به جای خطای everyman تمرکز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The standout is the pretty, almost folky Misguided Ghosts.
[ترجمه گوگل]برجسته تر، زیبا و تقریباً مردمی Misguided Ghosts است
[ترجمه ترگمان]برجسته، زیبا، تقریبا \"روح روح\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Zing is what makes a company standout from all the rest.
[ترجمه گوگل]Zing چیزی است که یک شرکت را از بقیه متمایز می کند
[ترجمه ترگمان]zing چیزی است که یک شرکت را متمایز از بقیه می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. This was also a standout year for The Gibson Brothers.
[ترجمه گوگل]این سال برای برادران گیبسون نیز سال برجسته ای بود
[ترجمه ترگمان]این یک سال برجسته برای برادران گیبسون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. The standout track, amid several strong contenders, is "Godot".
[ترجمه گوگل]مسیر برجسته، در میان چندین رقیب قدرتمند، «گودو» است
[ترجمه ترگمان]مسیر برجسته، در میان چندین رقیب قوی، \"Godot\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. There She Goes remains the clock-stopping standout, either way.
[ترجمه گوگل]There She Goes در هر صورت یکی از برجسته ترین هاست
[ترجمه ترگمان]در آنجا او به هر صورت، به صورت ساعت توقف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. One of the real standout performances in Paris was from Jodie Williams.
[ترجمه گوگل]یکی از اجراهای برجسته واقعی در پاریس از جودی ویلیامز بود
[ترجمه ترگمان]یکی از اجراهای برجسته واقعی در پاریس از جودی ویلیامز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ایستادگی کردن (فعل)
stop, abide, stand out, halt, resist

برجسته بودن (فعل)
stand out, project

دوام اوردن (فعل)
stand out

انگلیسی به انگلیسی

• be conspicuous, be noticeable; project, protrude; persist in one's opposition to something; maintain an offshore course (nautical)
someone or something that is markedly superior than others

پیشنهاد کاربران

تابلو بودن
That guy really stands out of the public with that red shirt
برجسته بودن/ متمایز بودن/ به چشم امدن/سری تو سر ها دراوردند
بهتر: مطرح شدن/ درخشیدن
متمایز بودن
شاخص بودن
نمایان و مشخص بودن
به نظر آمدن و تو چشم بودن
Meaning:
⚡be very easy to see or notice
⚡be easily seen or noticed
⚡be very noticeable
A time when you shared something with someone else
...
[مشاهده متن کامل]

. . .
One time that stands out to me was when I shared a book with a friend. It was a few years ago when I had just finished reading a novel that had really resonated with me. I thought it would be a great book for my friend to read as well, so I offered to lend it to her

تو چشم زدن - به چشم آمدن
∆ ? Do you like OLIVER
NO, The "liver" part stands out way too much. Like these are my sons, Okidney and Opancreas : قسمت ( لیور : به معنی کبد ) خیلی بیش از اندازه تو چشم میزنه
نمایان شدن
برجسته. برجسته بودن
Example :
Good for him. He stood out from the crowd : خوش به حالش. او از بقیه متمایز شد/از میان بقیه او به چشم آمد/از دیگران سبقت گرفت و بهتر شد
Red - white guy in india
🔴 to be very noticeable
...
[مشاهده متن کامل]

◀️ The black lettering really stands out on that orange background
🔴 to be much better than other similar things or people
◀️ We had lots of good applicants for the job, but one stood out from the rest
🔴 to be easily seen or noticed
◀️The black lettering really stands out against that background
◀️The applicant we hired was so well qualified, she stood out from all the rest

stand out for
طرف کسی رو گرفتن
نقش پررنگ تری داشتن نسبت به
الگو
سرتر بودن نسبت به ، برتری داشتن نسبت به
تو چشم بودن ، در معرض ( نمایش ) بودن ، در ( معرض ) دید بودن ، در ملاء عام بودن/قرار داشتن ، نمایان بودن ، جلوه کردن ، رخ نمایاندن
newcomers still stand out more than they would like to. = تازه واردان هنوز بیشتر از آنچه که دوست داشته باشند تو چشم هستند.
نمایان /آشکار بودن ( خودمونیش 👈تابلو بودن )
1 ) برجسته بودن و مشخص بودن
2 ) یک سر و گردن بالا تر بودن یا بهتر بودن
متمایز بودن
# The novelists who stand out from the rest
# He was very tall and stood out in the crowd
# The black lettering really stands out on that orange background
# We all like to think we stand out from the crowd
to be easily seen or noticed
برجسته بودن، مشخص بودن ( عبارت فعلی/phrasal verb )
به چشم میاد ( برجسته )
تو چشم آمدن نسبت به سایرین، برجسته بودن
مشخصه ، ویژگی
واضح بودن
قابل توجه بودن
خودنمایی کردن، چشمگیر بودن، به چشم خوردن
تابلو و مشخص
جلب توجه کردن
برجسته بودن
با بقیه فرق کردن
جلوه گری کردن
مطرح شدن، سری توی سرها در آوردن ( اصطلاح عامیانه ) ، جلوه کردن، درخشیدن،
به چشم آمدن
به آسانی دیده شدن، به آسانی مورد توجه قرار گرفتن
متمایز بودن، ممتاز بودن
Look or be different
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٣)

بپرس