springing

جمله های نمونه

1. a tower springing high above the town
برجی که برفراز شهر سر به فلک کشیده است

2. the frog kept springing
قورباغه ورجه وورجه می کرد.

تخصصی

[عمران و معماری] پاطاق

پیشنهاد کاربران

بپرس