spoilsport

/ˈspoɪlspɔːrt//ˈspoɪlspɔːt/

مناع العیش، به هم زننده ی خوشی دیگران، برج زهر مار، کسیکه بازی دیگران را خراب میکند، کسی که عیش دیگران را منغص میکند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who, by words or actions, spoils the pleasure of others.

جمله های نمونه

1. Don't be a spoilsport, Richard. Come play with us.
[ترجمه S] بیا با ما بازی کن ریچارد ، ، ، برج زهرمار نباش
|
[ترجمه گوگل]اسپویل اسپورت نباش ریچارد بیا با ما بازی کن
[ترجمه ترگمان]بچه بازی در نیار، ریچارد بیا با ما بازی کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Until some spoilsport thought to measure the 100-yard track - and found it was just over 70 yards.
[ترجمه گوگل]تا اینکه برخی از اسپویل اسپورت فکر کردند که مسیر 100 یاردی را اندازه گیری کنند - و متوجه شدند که آن چیزی بیش از 70 یارد است
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که یه ذره فکر کردم برای اندازه گیری فاصله ۱۰۰ متری و پیدا کردن اون فقط بیش از ۷۰ یارد بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I decline, and feel like a spoilsport.
[ترجمه گوگل]من رد می‌شوم، و احساس می‌کنم که یک اسپویل‌اسپورت هستم
[ترجمه ترگمان]من کاهش پیدا می کنم و احساس می کنم که مثل یک spoilsport هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Don't be such a spoilsport!
[ترجمه sama] اینقدر ضد حال نباش
|
[ترجمه گوگل]اینقدر اسپویل اسپورت نباش!
[ترجمه ترگمان]این قدر احمق نباش!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Coun Chandran stopped payment: spoilsport.
[ترجمه گوگل]کان چاندران پرداخت را متوقف کرد: spoilsport
[ترجمه ترگمان]coun Chandran پول را قطع کرد: spoilsport
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Accuse me of being a spoilsport and I will plead guilty.
[ترجمه گوگل]من را به یک اسپویل اسپورت متهم کنید و من به گناه خود اعتراف خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]به من تهمت بزنید که من a هستم و خود را گناهکار اعلام خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She did ask her dad if she could have a big party, but the old spoilsport refused.
[ترجمه گوگل]او از پدرش پرسید که آیا می تواند یک مهمانی بزرگ برگزار کند، اما اسپویل اسپورت قدیمی قبول نکرد
[ترجمه ترگمان]از پدرش پرسید که آیا می تواند یک مهمانی بزرگ داشته باشد، اما the امتناع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He had decided, he told me, to work hard and not to drink and Zelda was treating him as though he were a kill-joy or a spoilsport.
[ترجمه گوگل]او به من گفت که تصمیم گرفته بود سخت کار کند و مشروب ننوشد و زلدا با او طوری رفتار می کرد که انگار یک آدم کشی یا اسپویل است
[ترجمه ترگمان]به من گفت که او تصمیم گرفته بود سخت کار کند و not و زلدا طوری رفتار کند که انگار او یک آدم کشته یا a است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If other people believe that it brings luck or brings face, I'd be a spoilsport.
[ترجمه گوگل]اگر دیگران بر این باورند که شانس می آورد یا چهره می آورد، من یک اسپویل اسپورت خواهم بود
[ترجمه ترگمان]اگر دیگران اعتقاد دارند که این موفقیت، بخت و اقبال را به ارمغان می اورد، من یک spoilsport خواهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who spoils the pleasure or enjoyment of others
if you say that someone is a spoilsport, you mean that they are behaving in a way that ruins other people's pleasure or enjoyment; an informal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس