spirt

بررسی کلمه

اسم و ( noun, verb )
• : تعریف: variant of spurt.

جمله های نمونه

1. The spirt of Ice, appears in the form of a wolf.
[ترجمه گوگل]روح یخ به شکل یک گرگ ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]The یخ به شکل یک گرگ نمایان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Own team spirt and glad to cooperate about common object.
[ترجمه گوگل]تیم خود روحیه دارد و از همکاری در مورد موضوع مشترک خوشحالم
[ترجمه ترگمان]تیم خود را شاد و خوشحال می کند و از هم کاری در مورد موضوع مشترک خوشحال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Own team spirt and glad to cooperate with others about common object.
[ترجمه گوگل]تیم خود روحیه دارد و از همکاری با دیگران در مورد موضوع مشترک خوشحال است
[ترجمه ترگمان]تیم خود را خوشحال کرده و از هم کاری با دیگران در مورد موضوع مشترک خوشحال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Vast spirt, active though and industrious heart make a genius.
[ترجمه گلی افجه ] روح پهناور اندیشه فعال و قلب خلاق نابغه می سازد
|
[ترجمه گوگل]روحیه وسیع، هر چند فعال و قلبی پرتلاش، یک نابغه می سازد
[ترجمه ترگمان]spirt بزرگ، though، active و industrious، نبوغ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We've reached an agreement on payment in this spirt.
[ترجمه گوگل]ما در مورد پرداخت در این زمینه به توافق رسیده ایم
[ترجمه ترگمان]در این spirt به توافق رسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Used for the disinfecting dryer for dipped cap for the bottle of spirt and bottled drink.
[ترجمه گوگل]برای خشک کن ضد عفونی کننده برای درپوش غوطه ور برای بطری مشروب و نوشیدنی بطری استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]برای خشک کن disinfecting برای کلاه dipped برای بطری مشروب و نوشیدنی در بطری استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When I am burned out infuse me with the light of the Holy Spirt.
[ترجمه گوگل]هنگامی که من سوختم، نور روح القدس را به من تزریق کن
[ترجمه ترگمان]وقتی من با روشنایی کلیسای مقدس ارتباط برقرار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس