spellbinding

جمله های نمونه

1. Gray describes in dramatic and spellbinding detail the lives of these five ladies.
[ترجمه گوگل]گری با جزییات دراماتیک و جذاب زندگی این پنج خانم را شرح می دهد
[ترجمه ترگمان]\"گری\" زندگی این پنج خانم را با جزئیات چشمگیر و مسحور کننده توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She was struck by his simple, spellbinding eloquence.
[ترجمه گوگل]او از شیوایی ساده و طلسم کننده او شگفت زده شد
[ترجمه ترگمان]مسحور کننده و spellbinding شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Strachan was at the hub of a spellbinding 4-1 triumph that underlined his inspirational effect on Leeds' push for the title.
[ترجمه گوگل]استراکان در مرکز یک پیروزی شگفت‌انگیز 4-1 بود که تأثیر الهام‌بخش او بر تلاش لیدز برای عنوان قهرمانی را نشان داد
[ترجمه ترگمان]Strachan در مرکز یک پیروزی مسحور کننده ۴ - ۱ بود که بر تاثیر الهام بخش او در (لیدز)برای این عنوان تاکید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He gave a spellbinding performance.
[ترجمه گوگل]او اجرای طلسم کننده ای ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]او کار مسحور کننده خود را انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One of the President's most spellbinding TV performances came on 27 July.
[ترجمه گوگل]یکی از جذاب ترین اجراهای تلویزیونی رئیس جمهور در 27 ژوئیه انجام شد
[ترجمه ترگمان]یکی از مشهورترین برنامه های تلویزیونی رئیس جمهور در ۲۷ ژوئیه منتشر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What she reveals in this novel is a spellbinding tale of her life in China.
[ترجمه گوگل]آنچه او در این رمان فاش می‌کند، داستانی طلسم‌کننده از زندگی او در چین است
[ترجمه ترگمان]چیزی که او در این رمان نشان می دهد، داستان مسحور کننده زندگی خود در چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You'll especially enjoy the movie's spellbinding ending.
[ترجمه گوگل]شما به خصوص از پایان جذاب فیلم لذت خواهید برد
[ترجمه ترگمان]به خصوص که از the فیلم خوشت می اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Where you see hell, I see a spellbinding sense of purpose.
[ترجمه گوگل]جایی که شما جهنم را می بینید، من یک هدف طلسم کننده می بینم
[ترجمه ترگمان]، جایی که جهنم رو می بینی از قصد spellbinding
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The spellbinding summation Daniel Webster delivered at the trial was printed as part of an anthology of speeches later that year and sold to an admiring public.
[ترجمه گوگل]خلاصه جذاب دانیل وبستر که در محاکمه ارائه شد به عنوان بخشی از مجموعه ای از سخنرانی ها در اواخر همان سال چاپ شد و به عموم مردم فروخته شد
[ترجمه ترگمان]همین جمع مسحور کننده دانیل وبستر که در این جلسه محاکمه شد، به عنوان بخشی از متن سخنرانی در اواخر آن سال به چاپ رسید و برای ستایش همگان به فروش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With their spellbinding and mesmerizing powers, they could control anything and everything in the natural world.
[ترجمه گوگل]آنها با قدرت های طلسم کننده و مسحورکننده خود، می توانستند هر چیزی و همه چیز را در دنیای طبیعی کنترل کنند
[ترجمه ترگمان]با قدرت های مسحور کننده و مسحور کننده شان، آن ها می توانستند هر چیزی و هر چیزی را در دنیای طبیعی کنترل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are spellbinding flowers and there in the park.
[ترجمه گوگل]گلهای طلسم کننده و آنجا در پارک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گل های مسحور کننده و در پارک وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Remember the spellbinding first glimpse of the living dinosaurs in Jurassic Park?
[ترجمه گوگل]اولین نگاه جذاب دایناسورهای زنده در پارک ژوراسیک را به خاطر دارید؟
[ترجمه ترگمان]اولین نگاه کننده مسحور کننده دایناسور زنده در پارک ژوراسیک را به یاد می آورید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Nope - just another, utterly spellbinding collection of trad and self-penned tunes.
[ترجمه گوگل]نه - فقط یک مجموعه دیگر، کاملاً طلسم کننده از آهنگ های سنتی و خودنویس
[ترجمه ترگمان]نه - نه - فقط یه کلکسیون طلایی رنگی از of و and - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It hurtles through two hours of spellbinding dialogue. It makes an untellable story clear and fascinating.
[ترجمه گوگل]از طریق دو ساعت گفتگوی طلسم‌آمیز می‌گذرد داستانی غیرقابل توصیف را روشن و جذاب می کند
[ترجمه ترگمان]این فیلم از طریق دو ساعت گفتگو مسحور کننده برگزار شد این داستان یک داستان هیجان انگیز را روشن و جذاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fascinating, enchanting, suspenseful
if you find something spellbinding, you find it so fascinating that you cannot think about anything else.

پیشنهاد کاربران

جذاب
Spellbinding =mesmerising =captivating= interesting
پیشنهاد جناب بزرگیان درست است؛ البته به شرطی که "مسحورکننده" نوشته شود. "محسورکننده" نداریم در زبان شیرین پارسی.
مسحورکننده
مجذوب کننده

بپرس