معنی: صامت، گنگ، لالمعانی دیگر: نا قادر به تکلم، بی زبان، زبان بسته، وصف ناپذیر، ناگفتنی، (در اثر شگفتی یا ضربه و غیره) زبان بند (شده)، خاموش، عاجز از بیان، (موقتا) ساکت
• (1)تعریف: unable to speak because of exhaustion, surprise, astonishment, or great emotion. • مشابه: dumb
• (2)تعریف: lacking the ability to speak at all; dumb. • مشابه: dumb, mute, silent
جمله های نمونه
1. speechless horror
وحشت وصف ناپذیر
2. a speechless animal
حیوان زبان بسته
3. when i saw her, i was so dumbfounded i became speechless
وقتی او را دیدم از شدت بهت زبانم بند آمد.
4. He was almost speechless with anger.
[ترجمه مبیناخادمی] از فرط خشم زبانش بند آمده بود یا به عبارتی لال شده بود.
|
[ترجمه گوگل]از عصبانیت تقریباً لال بود [ترجمه ترگمان]از فرط خشم زبانش بند آمده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. From no words not talked about speechless, only need a silent instant just.
[ترجمه گوگل]از هیچ کلمه ای که در مورد بی زبانی صحبت نمی شود، فقط به یک لحظه خاموش نیاز دارید [ترجمه ترگمان]از هیچ کلمه ای حرف نمی زدند، فقط به یک لحظه سکوت نیاز داشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He was rendered almost speechless by the news.
[ترجمه گوگل]او با شنیدن این خبر تقریباً لال شد [ترجمه ترگمان]از شنیدن این خبر مات و مبهوت مانده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The news left us all speechless.
[ترجمه گوگل]این خبر همگی ما را بی حرف گذاشت [ترجمه ترگمان]این خبر همه ما را مبهوت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Speechless with ecstasy, the little boys gazed at the toys.
[ترجمه گوگل]پسرهای کوچولو بی حرف و سرمست به اسباب بازی ها خیره شدند [ترجمه ترگمان]بچه ها با شور و شعف در خواب بودند و بچه ها به اسباب بازی نگاه می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I was speechless, still trying to assimilate the enormity of what he'd told me.
[ترجمه گوگل]من لال بودم و هنوز سعی می کردم عظمت آنچه را که به من گفته بود جذب کنم [ترجمه ترگمان]من ساکت بودم، هنوز سعی می کردم بزرگی آنچه را که به من گفته بود جذب کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Alex was almost speechless with rage and despair.
[ترجمه گوگل]الکس از خشم و ناامیدی تقریباً لال شده بود [ترجمه ترگمان]آل کس از شدت خشم و نومیدی تقریبا مات و مبهوت مانده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She was speechless with rage.
[ترجمه گوگل]از عصبانیت لال شده بود [ترجمه ترگمان]از شدت خشم زبانش بند آمده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. His words left her speechless.
[ترجمه گوگل]حرف هایش او را بی حرف گذاشت [ترجمه ترگمان]کلمات او را ساکت کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His words dented her pride and left her speechless.
[ترجمه گوگل]سخنان او غرور او را تضعیف کرد و او را بی حرف گذاشت [ترجمه ترگمان]کلمات به غرور او فرو رفت و او را ساکت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She was speechless with indignation.
[ترجمه گوگل]از عصبانیت لال بود [ترجمه ترگمان]از فرط خشم زبانشان بند آمده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The warrant officer was speechless, but not for long and he thundered at him as he had on me a few minutes before.
[ترجمه گوگل]افسر ضمانت نامه لال بود، اما مدت زیادی نبود و همانطور که چند دقیقه قبل روی من رعد و برق زده بود، به او رعد و برق زد [ترجمه ترگمان]افسر فرمان زبانش بند آمده بود اما نه برای مدتی طولانی و چون چند دقیقه پیش تر به من خیره شده بود به او می غرید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• temporarily unable to speak due to a strong emotion, tongue-tied, dumbfounded; mute, dumb; characterized by lack of speech, silent if you are speechless, you are temporarily unable to speak, because something has shocked or affected you very deeply.
پیشنهاد کاربران
مات و مبهوت
معنی: بی حرف، زبان قاصر، لالمونی گرفته مثال: متن: I see you're speechless ترجمه: می بینم لالمونی گرفتی
زبونم بند اومده
ناتوان از سخن ، ناتوان از گفتار ، ناتوان از بیان
زبان بسته - قاصر الزبان - لال - صامت - وصف ناپذیر - ناتوان در بروز حس درونی - خودمونی بخوایم بگیم میشه خایه بند ( توضیحشو جلوتر میدم😂 ) Yesterday when I played it, it made me feel better. I was speechless : دیروز وقتی این آهنگو پخش کردم باعث شد حس بهتری داشته باشم. لال شده بودم/پشمام ریخته بود/خایه بند شده بودم/حرفی نمیتونستم بزنم تو اون شرایط انقدر خفن بود/زبانم قاصر بود از اظهار نظر ... [مشاهده متن کامل]
1. You're the most beautiful person i've ever seen in my life 2. I'm speechless now