spate

/ˈspeɪt//speɪt/

معنی: رگبار، سیل، سیلاب، طغیان رود، تعداد خیلی زیاد، هجوم بیمقدمه
معانی دیگر: (انگلیس)، رگبار شدید، سیل ناگهانی، پرحرفی، سیل کلمات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a sudden rush, outpouring, or flood.
مترادف: avalanche, deluge, flood, torrent
مشابه: cataract, flurry, hail, outbreak, outpouring, rash, rush

- The sharp rise in food prices caused a spate of angry protests.
[ترجمه گوگل] افزایش شدید قیمت مواد غذایی باعث موجی از اعتراضات خشمگین شد
[ترجمه ترگمان] افزایش شدید قیمت مواد غذایی باعث ایجاد موجی از اعتراضات خشمگینانه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a large number or quantity.
مترادف: deluge
مشابه: hail, ocean, river, stream, torrent

جمله های نمونه

1. The bombing was the latest in a spate of terrorist attacks.
[ترجمه پویا محمودی] آن بمب گذاری در سیل حملات تروریستی جدیدترین حمله بود.
|
[ترجمه مهدی] این آخرین بمب گذاری در موج حملات تروریستی بود
|
[ترجمه گوگل]این بمب گذاری آخرین مورد از یک سلسله حملات تروریستی بود
[ترجمه ترگمان]این بمب گذاری آخرین بمب گذاری در حملات تروریستی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Police are blaming arsonists for the spate of fires in the Greenfields housing estate.
[ترجمه گوگل]پلیس آتش افروزان را مسئول سیل آتش سوزی در املاک مسکونی گرین فیلدز می داند
[ترجمه ترگمان]پلیس شورشیان را به خاطر هجوم آتش سوزی در منطقه مسکونی Greenfields سرزنش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. After heavy rain, the river was in spate.
[ترجمه گوگل]پس از بارش شدید باران، رودخانه موج می زند
[ترجمه ترگمان]بعد از باران شدید، رودخانه پر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Celia was in full spate as usual, so I just sat there waiting for her to finish.
[ترجمه گوگل]سلیا طبق معمول در حال غوغا بود، بنابراین من همانجا نشستم تا او کارش را تمام کند
[ترجمه ترگمان]سل یا مثل همیشه در spate بود، بنابراین من فقط آنجا نشسته بودم تا او جمله اش را تمام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Police are investigating a spate of burglaries in the Kingsland Road area.
[ترجمه گوگل]پلیس در حال بررسی سیل دزدی ها در منطقه جاده کینگزلند است
[ترجمه ترگمان]پلیس در حال تحقیق در مورد تعداد زیادی سرقت در ناحیه جاده Kingsland است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He missed most of the season with a spate of injuries.
[ترجمه گوگل]او بیشتر فصل را با انبوهی از مصدومیت ها از دست داد
[ترجمه ترگمان]او بیشتر فصل را با سیلی از جراحات فراموش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A spate of English reading materials began to pour off the presses.
[ترجمه گوگل]موجی از مطالب خواندنی انگلیسی شروع به ریختن روی مطبوعات کرد
[ترجمه ترگمان]موجی از مطالب خواندنی انگلیسی شروع به ریختن the کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After the storm all the rivers were in spate.
[ترجمه گوگل]پس از طوفان، همه رودخانه ها موج می زدند
[ترجمه ترگمان]بعد از توفان همه رودخانه ها به spate رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There has been a spate of robberies in the area recently.
[ترجمه گوگل]اخیراً موجی از سرقت ها در این منطقه رخ داده است
[ترجمه ترگمان]اخیرا تعداد زیادی از سرقت ها در این منطقه وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Retail sales were down due to a spate of bomb scares before Christmas.
[ترجمه گوگل]خرده فروشی به دلیل موجی از ترس از بمب قبل از کریسمس کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]فروش خرده فروشان به دلیل سیلی از بمب قبل از کریسمس کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The poll results come amid a spate of bad news for tobacco companies.
[ترجمه گوگل]نتایج این نظرسنجی در میان موجی از اخبار بد برای شرکت های دخانیات منتشر شد
[ترجمه ترگمان]نتایج رای گیری در میان موجی از اخبار بد برای شرکت های دخانیات آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hence, the spate of was-the-risk-exaggerated, debunking stories.
[ترجمه گوگل]از این رو، موجی از داستان‌های اغراق‌آمیز و بی‌معنی در معرض خطر بود
[ترجمه ترگمان]از این رو، طغیان بیش از حد، داستان های کوتاه و اغراق آمیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An alarming spate of bombings has caused widespread panic.
[ترجمه گوگل]موج هشدار دهنده بمباران ها باعث وحشت گسترده شده است
[ترجمه ترگمان]موجی از بمب گذاری ها باعث ایجاد رعب و وحشت عمومی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Gates gone: Tyneside police are investigating a spate of thefts of wrought iron garden gates.
[ترجمه گوگل]دروازه‌ها از بین رفت: پلیس تاین‌ساید در حال بررسی سیل سرقت‌های دروازه‌های آهنی در باغ است
[ترجمه ترگمان]گیتس رفته: پلیس بین الملل در حال تحقیق در مورد تجاوز به دروازه های آهنین باغ آهنین تحقیق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رگبار (اسم)
volley, cloudburst, shower, meteoric shower, meteor shower, spate

سیل (اسم)
sill, flood, spate, torrent, flux, deluge, overflow, mudflow

سیلاب (اسم)
spate, floodwater, freshet, flowage

طغیان رود (اسم)
spate, inundation

تعداد خیلی زیاد (اسم)
spate

هجوم بی مقدمه (اسم)
spate

تخصصی

[زمین شناسی] طغیان، سیلابی شدن، طغیان ناگهانی یک رودخانه بر اثر بارندگی شدید یا آب شدن ناگهانی برف های سرچشمه .

انگلیسی به انگلیسی

• sudden outpouring; flood (british); sudden heavy rainstorm (british)
a spate of things is a lot of them happening or appearing within a short period of time.

پیشنهاد کاربران

موجی از
حجمی از
Large number of events, especially unwanted ones.
به معنی تعداد بیش از حد معمول از چیزی در یک زمان هست. عموما به صورت a spate of به کار میره و عموماً هم درباره ی چیزاییه که ناخوشایندن.
سیلاب - طغیان اب

بپرس