spare parts


اسباب یدکی، اشیا یدکی

جمله های نمونه

1. Where can I get spare parts for my bike?
[ترجمه گوگل]لوازم یدکی دوچرخه ام را از کجا تهیه کنم؟
[ترجمه ترگمان]کجا میتونم قسمت های اضافی رو برای دوچرخه م بگیرم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We have to get our spare parts from abroad.
[ترجمه گوگل]لوازم یدکی خود را باید از خارج تهیه کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید قطعات یدکی خود را از خارج از کشور به دست آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Our company is ahead of other makers of spare parts for the airplane.
[ترجمه گوگل]شرکت ما از سایر سازندگان قطعات یدکی هواپیما جلوتر است
[ترجمه ترگمان]شرکت ما جلوتر از دیگر سازندگان قطعات یدکی هواپیما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's difficult to get spare parts for old washing-machines.
[ترجمه گوگل]تهیه قطعات یدکی برای ماشین های لباسشویی قدیمی دشوار است
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن قطعات یدکی برای ماشین های لباس شویی قدیمی دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Police experts were sifting a stash of spare parts this week searching for the identities of yet more machines.
[ترجمه گوگل]کارشناسان پلیس در این هفته در جستجوی هویت ماشین‌های بیشتر، انباری از قطعات یدکی را غربال کردند
[ترجمه ترگمان]متخصصان پلیس یک انبار قطعات یدکی را در این هفته تحت بررسی قرار دادند و هویت ماشین های بیشتری را جستجو کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They heard at first that these were industrial spare parts, then medical equipment, then mining equipment, then oil-drilling gear.
[ترجمه گوگل]آنها ابتدا شنیدند که اینها قطعات یدکی صنعتی است، سپس تجهیزات پزشکی، سپس تجهیزات معدنی، سپس تجهیزات حفاری نفت
[ترجمه ترگمان]آن ها ابتدا شنیدند که اینها قطعات یدکی صنعتی، سپس تجهیزات پزشکی، سپس تجهیزات معدنی، و سپس تجهیزات حفاری نفت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And they need very little maintenance and no spare parts.
[ترجمه گوگل]و نیاز به تعمیر و نگهداری بسیار کمی دارند و به قطعات یدکی نیاز ندارند
[ترجمه ترگمان]و آن ها به نگهداری بسیار کمی و قطعات یدکی نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Illegal uses often include shopping trips, collecting spare parts for the garage or calling at a public house along a journey.
[ترجمه گوگل]استفاده های غیرقانونی اغلب شامل سفرهای خرید، جمع آوری قطعات یدکی برای گاراژ یا تماس با یک خانه عمومی در طول سفر است
[ترجمه ترگمان]مصارف غیر قانونی اغلب شامل سفره ای خرید، جمع آوری قطعات یدکی برای گاراژ یا تماس با یک خانه عمومی در طول سفر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Elastogran will take over sales of spare parts and the service of all polyurethane processing machines and plants already supplied by Desma.
[ترجمه گوگل]الاستوگران فروش قطعات یدکی و خدمات کلیه ماشین آلات و کارخانه های فرآوری پلی اورتان را که قبلاً توسط دسما عرضه شده اند، برعهده خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]Elastogran فروش قطعات یدکی و خدمات همه ماشین آلات فرآوری پلی اورتان و گیاهان را که پیش از این توسط Desma تامین می شوند را بر عهده خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Key resources are technical personnel and aircraft spare parts which account for the largest share of the maintenance budget.
[ترجمه گوگل]منابع کلیدی پرسنل فنی و قطعات یدکی هواپیما هستند که بیشترین سهم از بودجه تعمیر و نگهداری را به خود اختصاص می دهند
[ترجمه ترگمان]منابع کلیدی شامل پرسنل فنی و قطعات یدکی هواپیما هستند که بیش ترین سهم بودجه نگهداری را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Yarns and spare parts are also on sale on Club evenings.
[ترجمه گوگل]نخ ها و قطعات یدکی نیز در شب های باشگاه به فروش می رسد
[ترجمه ترگمان]قطعات یدکی و یدکی هم عصرها در معرض فروش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Approval will be given for spare parts for ships, naval helicopters and naval planes.
[ترجمه گوگل]تاییدیه قطعات یدکی کشتی ها، هلیکوپترهای نیروی دریایی و هواپیماهای نیروی دریایی داده خواهد شد
[ترجمه ترگمان]تصویب به قطعات یدکی برای کشتی ها، بالگردهای دریایی و هواپیماهای دریایی داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The air force divides responsibility for spare parts among seven centres.
[ترجمه گوگل]نیروی هوایی مسئولیت قطعات یدکی را بین هفت مرکز تقسیم می کند
[ترجمه ترگمان]نیروی هوایی مسئولیت بخش های یدکی را در میان هفت مرکز تقسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Operators can obtain spare parts locally, and mechanics need no special training.
[ترجمه گوگل]اپراتورها می توانند قطعات یدکی را به صورت محلی تهیه کنند و مکانیک ها نیازی به آموزش خاصی ندارند
[ترجمه ترگمان]اپراتورها می توانند قطعات یدکی را به طور محلی به دست آورند و مکانیک نیازی به آموزش ویژه ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Repair UPS and spare parts to satisfy service request.
[ترجمه گوگل]تعمیر یو پی اس و قطعات یدکی برای برآوردن درخواست خدمات
[ترجمه ترگمان]تعمیر UPS و قطعات یدکی برای ارضای تقاضای خدمات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] قطعات یدکی
[مهندسی گاز] قطعات یدکی
[نساجی] لوازم یدکی - قطعات یدکی

انگلیسی به انگلیسی

• extra parts used for replacements

پیشنهاد کاربران

بپرس