spanner

/ˈspænər//ˈspænə/

معنی: اچار، مهره پیچ، مهرهگشا، بندقیقاجی، گلنگدن، وجب کننده
معانی دیگر: (شخص یا اسباب) اندازه گیری، وجب کن، - پیما (رجوع شود به: span)، بست، میله الصاقی

جمله های نمونه

1. Take your spanner, and tighten the nut.
[ترجمه محسن] آچارتان را بردارید ، و مهره را ببندید.
|
[ترجمه گوگل]آچار خود را بردارید و مهره را سفت کنید
[ترجمه ترگمان]spanner را بردارید و the را محکم بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An adjustable spanner should do the job.
[ترجمه گوگل]یک آچار قابل تنظیم باید این کار را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]یک آچار قابل تنظیم باید این کار را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You'll need a spanner to loosen that bolt.
[ترجمه گوگل]برای باز کردن آن پیچ به یک آچار نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]تو به آچار نیاز داری تا اون آذرخش رو شل کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He worked in a garage?hence his nickname "Spanner".
[ترجمه گوگل]او در یک گاراژ کار می کرد؟ از این رو نام مستعار او "Spanner" است
[ترجمه ترگمان]او در گاراژ کار می کرد؟ او لقب \"Spanner\" را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A bad result is sure to throw a spanner in the works.
[ترجمه گوگل]یک نتیجه بد مطمئناً یک آچار را در کار خواهد انداخت
[ترجمه ترگمان]یک نتیجه بد در کار انداختن یک آچار در کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'll need a spanner to change the back wheel.
[ترجمه گوگل]برای تعویض چرخ عقب به یک آچار نیاز دارم
[ترجمه ترگمان]به یک آچار احتیاج دارم تا چرخ عقب را عوض کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He cursed under his breath as the spanner slipped.
[ترجمه گوگل]با لیز خوردن آچار زیر لب فحش داد
[ترجمه ترگمان]وقتی که the لغزید، زیر لب فحشی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He took a spanner from his tool box and tightened up the bolts on the gate.
[ترجمه گوگل]او یک آچار از جعبه ابزارش برداشت و پیچ های دروازه را محکم کرد
[ترجمه ترگمان]آچار را از جعبه بیرون آورد و کلون در را محکم بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They threatened him with a spanner and screwdriver, then forced him into the back of his Sierra.
[ترجمه گوگل]آنها او را با یک آچار و پیچ گوشتی تهدید کردند، سپس او را به زور به پشت سیرا خود بردند
[ترجمه ترگمان]آن ها او را با آچار پیچ گوشتی و پیچ گوشتی تهدید کردند، سپس او را به پشت سیرالئون وادار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He changed the spanner for one clearly the wrong size and tried vainly to tighten the nut again.
[ترجمه گوگل]او آچار را برای یکی با اندازه اشتباه تغییر داد و سعی کرد دوباره مهره را سفت کند
[ترجمه ترگمان]آچار را به طور واضح تغییر داد و بی هوده کوشید تا nut را محکم تر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He changed the spanner for one the correct size and tightened the nut.
[ترجمه گوگل]آچار را برای یکی با اندازه درست عوض کرد و مهره را سفت کرد
[ترجمه ترگمان]آچار را برای یک اندازه درست تغییر داد و مهره را محکم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The better choice here is a crescent-pattern spanner which has angled jaws so that it can be reversed in tight corners.
[ترجمه گوگل]انتخاب بهتر در اینجا یک آچار هلالی است که دارای آرواره های زاویه دار است تا بتوان آن را در گوشه های تنگ معکوس کرد
[ترجمه ترگمان]انتخاب بهتر در اینجا یک آچار دو الگوی هلالی شکل است که فک زاویه دار دارد و می تواند در گوشه های تنگ برعکس شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Try smearing the spanner jaws with light oil, then dipping them in fine sand.
[ترجمه گوگل]سعی کنید فک های آچار را با روغن سبک آغشته کنید، سپس آنها را در ماسه ریز فرو کنید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید دو فک آچار را با روغن چراغ روشن کنید و سپس آن ها را در ماسه ریز فرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Or even, as Morley evasively said,: A spanner in the works.
[ترجمه گوگل]یا حتی همانطور که مورلی با طفره رفتن گفت: یک آچار در حال کار است
[ترجمه ترگمان]یا حتی، همان طور که مورلی گفته بود: یک آچار در کار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اچار (اسم)
complex, wrench, spanner

مهره پیچ (اسم)
spanner

مهرهگشا (اسم)
spanner

بندقیقاجی (اسم)
spanner

گلنگدن (اسم)
spanner

وجب کننده (اسم)
spanner

انگلیسی به انگلیسی

• spanner wrench, hand tool with a curved head used to hold or twist a nut or bolt (british)
a spanner is a metal tool with a specially shaped end that you use for tightening a nut.
if you say that someone or something throws a spanner in the works or if they throw a spanner in a situation, you mean that they stop an event or process from happening in the way planned by creating an obstacle or difficulty.

پیشنهاد کاربران

ابزار آلات مختلف به انگلیسی:
toolbox = جعبه ابزار
bolt = پیچ 🔩
screw = پیچ
❗️نکته: هم screw و هم bolt به معنای پیچ هستند اما تفاوت آنها در این است که bolt به مهره و واشر برای سفت شدن نیاز دارد اما screw بدون مهره و واشر سفت می شود
...
[مشاهده متن کامل]

nut = مهره
nail = میخ
washer = واشر
screwdriver = پیچ گوشتی 🪛
Philips screwdriver = پیچ گوشتی چهارسو
flathead screwdriver / slotted screwdriver / flat blade screwdriver = پیچ گوشتی دو سو
bradawl = درفش
wrench ( American ) / spanner ( British ) = آچار
adjustable spanner ( British ) / monkey wrench ( American ) = آچار فرانسه
pipe wrench = آچار شلاقی
hammer = چکش 🔨
claw = میخ کشِ چکش
mallet = پتک
saw / handsaw = اره 🪚
chainsaw = اره برقی
circular saw = اره گرد، اره چرخی
hacksaw = اره آهن بُر
coping saw = اره مویی
two man saw = اره دو دست
ax / axe =تبر 🪓
wirecutter = سیم چین
pliers = انبردست
needle - nose pliers / long - nose pliers / snipe - nose pliers = دَم باریک
angle grinder = سنگ فرز
drill = درل
electric drill = دریل برقی
bit = مته
paint roller = غلطک رنگ زنی
utility knife = کاتر، تیغ موکت بری
file = سوهان
flashlight = چراغ قوه 🔦
plastering trowel = ماله گچ کاری، ماله کشته کشی
trowel = بیلچه
shovel = بیل
spade = بیل
❗️تفاوت بین spade و shovel را با یه سرچ ساده در گوگل می توانید مشاهده کنید
plane = رنده نجاری
spirit level = تراز، تراز سنج
vice ( British ) / vise ( American ) = گیره
❗️این گیره با گیره های معمولی که به طور روزمره از آنها استفاده می کنیم فرق دارد. عکس های آن را با سرچ در گوگل مشاهده کنید
tape measure = متر ( نواری )
rake = چنگک
wheelbarrow / barrow = فرغون

آچار
put/throw a spanner in works
تحت الفظیش میشه قرار دادن آچار در کارها
همون چوب لا چرخ چیزی کردن خودمونه

بپرس