soft spot

جمله های نمونه

1. Terry had a soft spot for me.
[ترجمه علی صنعوی] در مورد من نقطه ضعف داشت.
|
[ترجمه َافیس: علاقه داشتن دوست داشتن] تری به من علاقمند بود ( من را دوست داشت )
|
[ترجمه بامداد] نسبت به کسی علاقه ویژه داشتن
|
[ترجمه گوگل]تری نقطه نرمی برای من داشت
[ترجمه ترگمان]تری جای نرمی برای من داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She's always had a soft spot for you.
[ترجمه Figure] اون تو رو همیشه دوست داشت.
|
[ترجمه دکتر شکیبی نژاد محمد] اصطلاح ⬅️ در قلب او جای خاصی داشت. ( سوم فرد سالم مستتر - منظور از جای نرم قلب در جملات رمانتیک هست )
|
[ترجمه گوگل]او همیشه یک نقطه نرم برای شما داشته است
[ترجمه ترگمان]او همیشه جای نرمی برای تو دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I've always had a real soft spot for him.
[ترجمه محمد] من همیشه یه علاقه واقعی به او داشتم
|
[ترجمه گوگل]من همیشه یک نقطه نرم واقعی برای او داشتم
[ترجمه ترگمان]همیشه جای نرمی برای او داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She'd always had a soft spot for her younger nephew.
[ترجمه نغمه] او همیشه خواهرزاده کوچکترش رو دوست داشت
|
[ترجمه گوگل]او همیشه برای برادرزاده کوچکترش جای نرمی داشت
[ترجمه ترگمان]همیشه جای نرمی برای برادر کوچک ترش باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She's always had a soft spot for Grant.
[ترجمه گوگل]او همیشه نقطه نرمی برای گرانت داشته است
[ترجمه ترگمان]همیشه جای نرمی برای گرانت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I have a soft spot for my old school.
[ترجمه گوگل]من یک نقطه نرم برای مدرسه قدیمی خود دارم
[ترجمه ترگمان] من یه جای نرم برای مدرسه قدیمیم دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She had a soft spot for Jimmy.
[ترجمه موهان] اون خانم به جیمی علاقه مند بود
|
[ترجمه گوگل]او یک نقطه نرم برای جیمی داشت
[ترجمه ترگمان]جیمی جای نرمی برای جیمی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Below: The Teddy Robber has a soft spot for cuddly toys.
[ترجمه گوگل]زیر: دزد تدی دارای یک نقطه نرم برای اسباب بازی های نوازشگر است
[ترجمه ترگمان]در زیر: دزد تدی جای نرم را برای toys یا toys در دست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The reason why I have a soft spot for this notebook, he wrote.
[ترجمه گوگل]دلیل اینکه من یک نقطه نرم برای این دفترچه، او نوشت
[ترجمه ترگمان]او نوشت: دلیل اینکه من جای نرمی برای این دفترچه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Although I have a soft spot for him after his super-game Hennessy win, he does not appeal greatly as 7-2 favourite.
[ترجمه گوگل]اگرچه بعد از پیروزی در بازی فوق العاده اش در هنسی، نقطه نرمی برای او دارم، اما او به عنوان بازیکن مورد علاقه 7-2 چندان جذابیتی ندارد
[ترجمه ترگمان]اگرچه من بعد از پیروزی super، یک نقطه نرم برای او دارم، اما او به اندازه ۷ - ۲ مورد توجه قرار نمی گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I do have a soft spot for Britain's best-selling car, the Ford Fiesta.
[ترجمه گوگل]من یک نقطه نرم برای پرفروش ترین ماشین بریتانیا، فورد فیستا دارم
[ترجمه ترگمان]فورد Fiesta می گوید: من یک نقطه نرم برای پرفروش ترین ماشین بریتانیا دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Corcoran has long shown a kind of soft spot for the Californian West.
[ترجمه گوگل]Corcoran مدتهاست که نوعی نقطه نرم برای غرب کالیفرنیا نشان داده است
[ترجمه ترگمان]The به مدت طولانی نوعی از نقاط نرم را برای غرب کالیفرنیا نشان داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He had a soft spot for Roy, the same as he did for Benny.
[ترجمه گوگل]او نقطه نرمی برای روی داشت، همان کاری که برای بنی داشت
[ترجمه ترگمان]، اون جای نرمی برای روی داشت همون کاری که برای \"بنی\" کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Chub I have a very soft spot in my heart for chub.
[ترجمه گوگل]چاب من یک نقطه بسیار نرم در قلبم برای چال دارم
[ترجمه ترگمان]من یه جای خیلی نرم تو قلب برای chub دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Decorated soft spot guidance supporting the installation and display items.
[ترجمه گوگل]راهنمای نقطه نرم تزئین شده که از موارد نصب و نمایش پشتیبانی می کند
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل های نرم Decorated در پشتیبانی از نصب و نمایش آیتم ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• weakness, weak point

پیشنهاد کاربران

have a soft spot for someone
to feel that you like someone very much
کسی را خیلی زیاد دوست داشتن، به کسی خیلی علاقه مند بودن
She'd always had a soft spot for her younger nephew
Of course, I always had a soft spot for nun stories, as they reminded me of my past dreams of a vocational life
...
[مشاهده متن کامل]

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/soft-spot
معنی دیگر آن نقطه ضعف می باشد.
علاقه و مهر و محبت خاص به کسی یا چیزی
کشش، علاقه، محبت
نقطه ضعف

علاقه خاص
( 1
If you have a soft spot for someone or something, you feel a great deal of affection for them or like them a lot.
( 2
soft spot: is a vulnerability or weakness , especially something that an opponent might take advantage of
...
[مشاهده متن کامل]

( 3
دل کسی ضعف رفتن برای کسی یا چیزی، غنج رفتن دل

نقطه ضعف

بپرس