sodium bicarbonate

/ˈsoʊdɪəmbaɪˈkɑːrbənət//ˈsəʊdɪəmˌbaɪˈkɑːbənət/

رجوع شود به: baking soda

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a white water-soluble powder used as a fire extinguisher and antacid, and in the manufacture of mineral water, baking soda, and sodium salts; bicarbonate of soda; baking soda.

جمله های نمونه

1. Baking soda is only sodium bicarbonate, with no acid added.
[ترجمه گوگل]جوش شیرین فقط بی کربنات سدیم است، بدون اسید
[ترجمه ترگمان]جوش شیرین فقط سدیم بیکربنات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Overzealous administration of hypertonic sodium bicarbonate solutions as treatment for severe metabolic acidosis of during cardiopulmonary resuscitation can have the same effect.
[ترجمه گوگل]تجویز بیش از حد محلول هایپرتونیک بی کربنات سدیم به عنوان درمان اسیدوز متابولیک شدید در طی احیای قلبی ریوی می تواند همین اثر را داشته باشد
[ترجمه ترگمان]overzealous administration سدیم hypertonic solutions سدیم به عنوان درمان برای acidosis شدید متابولیک در طول resuscitation cardiopulmonary می تواند همین تاثیر را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Infusion of sodium bicarbonate causes raPid movement of potassium into cells.
[ترجمه گوگل]تزریق بی کربنات سدیم باعث حرکت سریع پتاسیم به داخل سلول می شود
[ترجمه ترگمان]infusion سدیم بیکربنات، حرکت پتاسیم به سلول ها را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. By separating the sodium bicarbonate from the other components, the shelf-life of the packets was prolonged.
[ترجمه گوگل]با جداسازی بی کربنات سدیم از سایر اجزا، ماندگاری بسته ها طولانی شد
[ترجمه ترگمان]با جدا کردن سدیم بیکربنات از اجزای دیگر، ماندگاری بسته ها طولانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Baking powder is a mixture of sodium bicarbonate, an acid, and other materials.
[ترجمه گوگل]بیکینگ پودر مخلوطی از بی کربنات سدیم، یک اسید و مواد دیگر است
[ترجمه ترگمان]پودر، مخلوطی از سدیم بیکربنات، اسید و مواد دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For example, at elevated temperatures, sodium bicarbonate decomposes and releases carbon dioxide and leaves sodium carbonate as mentioned earlier.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در دماهای بالا، بی کربنات سدیم تجزیه می شود و دی اکسید کربن آزاد می کند و کربنات سدیم را همانطور که قبلا ذکر شد بر جای می گذارد
[ترجمه ترگمان]برای مثال در دماهای بالا، سدیم بیکربنات تجزیه می شود و کربن دی اکسید آزاد می کند و همان طور که قبلا گفته شد کربنات سدیم را رها می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sodium bicarbonate plus an acid will produce bubbles of carbon dioxide gas.
[ترجمه گوگل]بی کربنات سدیم به اضافه یک اسید حباب هایی از گاز دی اکسید کربن تولید می کند
[ترجمه ترگمان]جوش شیرین به اضافه یک اسید، حباب های گاز کربن دی اکسید را تولید خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Aim To establish a bacterial test for sodium bicarbonate injection.
[ترجمه گوگل]هدف ایجاد یک آزمایش باکتریایی برای تزریق بی کربنات سدیم
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد یک آزمایش باکتریایی برای تزریق سدیم بیکربنات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This modest amount of sodium bicarbonate prevents the potassium depletion and demineralization of bone.
[ترجمه گوگل]این مقدار کم بی کربنات سدیم از تخلیه پتاسیم و غیر معدنی شدن استخوان جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]این مقدار کم سدیم بیکربنات، از کاهش پتاسیم و demineralization استخوان جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The excrescent water and potassium was treated with sodium bicarbonate, diuretic and conventional ultrafiltration.
[ترجمه گوگل]آب و پتاسیم دفعی با بی کربنات سدیم، دیورتیک و اولترافیلتراسیون معمولی تیمار شد
[ترجمه ترگمان]آب excrescent و پتاسیم با سدیم بیکربنات، diuretic و ultrafiltration متداول درمان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Western medicine used pancreatin and sodium bicarbonate orally.
[ترجمه گوگل]طب غربی از پانکراتین و بی کربنات سدیم به صورت خوراکی استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]طب سنتی به طور شفاهی از pancreatin و سدیم بیکربنات استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Baking soda, otherwise known as bicarbonate of soda, sodium bicarbonate, and, less commonly, saleratus, is a chemical salt with diverse practical uses.
[ترجمه گوگل]جوش شیرین که با نام های بی کربنات سودا، بی کربنات سدیم و کمتر رایج سالراتوس شناخته می شود، یک نمک شیمیایی با کاربردهای عملی متنوع است
[ترجمه ترگمان]جوش شیرین، به غیر از جوش شیرین، سدیم بیکربنات و یا کم تر، saleratus یک نمک شیمیایی با کاربردهای عملی گوناگون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusions Thrush was well prevented with 2 % sodium bicarbonate.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری برفک به خوبی با 2 درصد بی کربنات سدیم جلوگیری شد
[ترجمه ترگمان]Thrush Conclusions به خوبی با ۲ درصد سدیم بیکربنات مهار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Gear greases, in most cases are sodium bicarbonate saponified, but some are also AI- and Ca-soap greases.
[ترجمه گوگل]گریس های چرخ دنده، در بیشتر موارد، بی کربنات سدیم صابونی شده هستند، اما برخی نیز گریس های AI و Ca-صابون هستند
[ترجمه ترگمان]لوازم مورد نیاز در اغلب موارد سدیم بیکربنات سدیم هستند، اما برخی از آن ها نیز greases AI و Ca - هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A substance, such as magnesia or sodium bicarbonate, that neutralizes acid.
[ترجمه گوگل]ماده ای مانند منیزیم یا بی کربنات سدیم که اسید را خنثی می کند
[ترجمه ترگمان]ماده ای مانند magnesia یا بی کربنات سدیم، که اسید را خنثی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] سدیم بی کربنات
[نساجی] بیکربنات سدیم - جوش شیرین
[نفت] بیکربنات سدیم

انگلیسی به انگلیسی

• salt in the form of powder used as a key component in baking powder and self-rising flower, substance dissolved and used in making carbonated beverages

پیشنهاد کاربران

بپرس