social welfare

/ˈsoʊʃl̩ˈwelˌfer//ˈsəʊʃl̩ˈwelfeə/

رفاه اجتماعی، بهزیستی همگانی، موسسه رفاه اجتماعی، تعاون عمومی وحمایت از بینوایان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: government services provided for citizens, esp. the underprivileged or disadvantaged.
مشابه: welfare

(2) تعریف: the well-being of society, esp. that of the underprivileged or disadvantaged.

(3) تعریف: work that promotes the well-being of society; social work.

جمله های نمونه

1. Their talk ran upon the problems of social welfare and social security system.
[ترجمه گوگل]صحبت های آنها در خصوص مشکلات رفاه اجتماعی و تامین اجتماعی بود
[ترجمه ترگمان]گفتگوی آن ها به مشکلات رفاه اجتماعی و سیستم امنیت اجتماعی انجامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conservatives are right when they argue that government social welfare activities are antithetical grafts on the root stock of capitalism.
[ترجمه گوگل]محافظه کاران وقتی استدلال می کنند که فعالیت های رفاه اجتماعی دولت، پیوندهای متضاد با سرمایه داری است، درست می گویند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آن ها استدلال می کنند که فعالیت های رفاه اجتماعی دولت با پیوند ریشه سرمایه داری در تضاد هستند، محافظه کاران درست می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cuts in social welfare and education included reduced subsidies for children's day-care centres.
[ترجمه گوگل]کاهش در رفاه اجتماعی و آموزش شامل کاهش یارانه برای مراکز مهدکودک کودکان بود
[ترجمه ترگمان]بریدگی ها در رفاه اجتماعی و آموزش شامل کاهش یارانه مراکز مراقبت روزانه کودکان می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Other social welfare policies cause problems for women.
[ترجمه گوگل]سایر سیاست های رفاه اجتماعی برای زنان مشکل ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]دیگر سیاست های رفاهی اجتماعی باعث ایجاد مشکلاتی برای زنان می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But those problems are real and the social welfare state is in retreat.
[ترجمه گوگل]اما این مشکلات واقعی است و دولت رفاه اجتماعی در حال عقب نشینی است
[ترجمه ترگمان]اما این مشکلات واقعی هستند و وضعیت رفاهی اجتماعی در حال عقب نشینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Critics worry that compassionate conservatism involves subcontracting social welfare to nutty evangelicals.
[ترجمه گوگل]منتقدان نگران این هستند که محافظه کاری دلسوزانه شامل قرارداد فرعی رفاه اجتماعی به انجیلی های دیوانه می شود
[ترجمه ترگمان]منتقدان نگران هستند که محافظه کاری دلسوز شامل یک رفاه اجتماعی دست دوم به evangelicals nutty است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In contrast to all other social welfare policies, public assistance programmes for the poor are the most controversial.
[ترجمه گوگل]برخلاف سایر سیاست‌های رفاه اجتماعی، برنامه‌های کمک‌های عمومی برای فقرا بحث‌برانگیزترین برنامه‌ها هستند
[ترجمه ترگمان]در مقابل تمامی سیاست های رفاهی اجتماعی، برنامه های کمک عمومی برای فقرا بسیار بحث برانگیز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The serious cutting will occur in the social welfare programs, which are pretty much all that remain.
[ترجمه گوگل]کاهش جدی در برنامه های رفاه اجتماعی رخ خواهد داد که تقریباً همه چیز باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]کاهش جدی در برنامه های رفاهی اجتماعی رخ می دهد که تقریبا همه آن ها باقی مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Patrick works for social welfare.
[ترجمه گوگل]پاتریک برای رفاه اجتماعی کار می کند
[ترجمه ترگمان]پاتریک برای رفاه اجتماعی کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Private social welfare organizations have been campaigning for years to end this most blatant exploitation of child labor.
[ترجمه گوگل]سازمان‌های خصوصی رفاه اجتماعی سال‌هاست که برای پایان دادن به این آشکارترین استثمار کار کودکان مبارزه می‌کنند
[ترجمه ترگمان]سازمان های رفاه اجتماعی خصوصی برای پایان دادن به این سو استفاده آشکار از کار کودکان برای سال ها مبارزه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For everyone the extended family was the social welfare system if they became sick, disabled, or old.
[ترجمه گوگل]برای همه افراد خانواده بزرگ، اگر بیمار، ناتوان یا پیر می‌شدند، سیستم رفاه اجتماعی بود
[ترجمه ترگمان]برای هر کس، اگر آن ها بیمار، معلول و یا پیر می شدند، این خانواده گسترده تر یک سیستم رفاهی اجتماعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They are boycotting new assessment procedures, claiming social welfare officers were not being recognised for increased workloads.
[ترجمه گوگل]آنها رویه‌های ارزیابی جدید را تحریم می‌کنند و ادعا می‌کنند که افسران رفاه اجتماعی برای افزایش حجم کار به رسمیت شناخته نمی‌شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها رونده ای ارزیابی جدید را تحریم می کنند و مدعی هستند که افسران رفاه اجتماعی برای افزایش حجم کار به رسمیت شناخته نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The austerity measures affected primarily spending on health, social welfare, defence and overseas development assistance.
[ترجمه گوگل]اقدامات ریاضتی عمدتاً بر هزینه های بهداشت، رفاه اجتماعی، دفاع و کمک های توسعه خارج از کشور تأثیر گذاشت
[ترجمه ترگمان]اقدامات ریاضت اقتصادی عمدتا صرف هزینه های بهداشت، رفاه اجتماعی، دفاع و کمک های توسعه ای در خارج از کشور می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Through her contacts with corrections and social welfare agencies, she had more than half a dozen different caseworkers.
[ترجمه گوگل]او از طریق تماس‌هایش با سازمان‌های اصلاحی و رفاه اجتماعی، بیش از نیم دوجین کارمند مختلف داشت
[ترجمه ترگمان]او از طریق تماس های خود با ادارات رفاه اجتماعی و اجتماعی، بیش از ده دوازده caseworkers مختلف داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• social services supplied by the government or by a private organization

پیشنهاد کاربران

بپرس