snatch at

جمله های نمونه

1. A man snatched at my bag, but he didn't get it.
[ترجمه گوگل]مردی کیف من را قاپید، اما آن را نگرفت
[ترجمه ترگمان]یک مرد کیف مرا قاپید، اما آن را نگرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When rolling down the hill, he snatched at a rock.
[ترجمه گوگل]هنگام غلتیدن از تپه، سنگی را قاپید
[ترجمه ترگمان]وقتی از تپه سرازیر شد، سنگ را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He snatched at the steering wheel but I pushed him away.
[ترجمه گوگل]از روی فرمان قاپید اما من او را هل دادم
[ترجمه ترگمان]او فرمان را قاپید، اما من او را هل دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We snatched at every moment we could be together.
[ترجمه گوگل]هر لحظه که می توانستیم با هم باشیم قاپ می زدیم
[ترجمه ترگمان]هر لحظه ممکن بود با هم باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The thin wind snatched at her skirt.
[ترجمه گوگل]باد رقیق دامن او را گرفت
[ترجمه ترگمان]باد نازک دامن او را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The wind snatched at our clothes.
[ترجمه گوگل]باد لباس هایمان را ربود
[ترجمه ترگمان]باد لباس های ما را قاپیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He snatched at the ball but did not catch it.
[ترجمه گوگل]او توپ را قاپید اما آن را نگرفت
[ترجمه ترگمان]او توپ را برداشت اما آن را نگرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Jessie snatched at the bag but I pulled it away.
[ترجمه گوگل]جسی کیف را قاپید اما من آن را کشیدم
[ترجمه ترگمان]جسی در کیف را قاپید، اما من آن را کنار کشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I was desperate to find a way out of teaching so when this job came along I snatched at it.
[ترجمه گوگل]من ناامید بودم که راهی برای آموزش پیدا کنم، بنابراین وقتی این شغل پیش آمد، آن را ربودم
[ترجمه ترگمان]من خیلی ناامید بودم که راهی برای خارج شدن از درس دادن پیدا کنم، بنابراین وقتی این کار از دستم افتاد، آن را برداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I felt someone behind me make a snatch at my bag.
[ترجمه گوگل]احساس کردم یکی از پشت سرم کیفم را قاپید
[ترجمه ترگمان]احساس کردم کسی پشت سرم است و کیف مرا قاپ می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He snatched at her arm as she walked past.
[ترجمه گوگل]در حالی که از کنارش می گذشت، بازویش را قاپید
[ترجمه ترگمان]در حالی که از کنار او می گذشت، بازویش را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You snatched at it and gobbled it down, before some one else did.
[ترجمه گوگل]شما آن را ربودید و آن را بلعیدید، قبل از اینکه یکی دیگر این کار را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]قبل از انکه کسی این کار را بکند، آن را حریصانه خورد و آن را خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The receiver was snatched at the first ring and Massingham's disciplined impatience came across as strongly as his voice.
[ترجمه گوگل]گیرنده در اولین زنگ ربوده شد و بی حوصلگی منضبطانه ماسینگهام به شدت صدای او ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]گوشی را به سرعت به صدا در آورد و بی حوصلگی او با لحن محکمی به او برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Unseen thorns begin to snatch at your clothes and rip your skin.
[ترجمه گوگل]خارهای نادیده شروع به ربودن لباس شما می کنند و پوست شما را می درند
[ترجمه ترگمان]خارها را نادیده می گیرد تا لباس های تو را بگیرد و پوست تو را پاره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• jump on, try to seize

پیشنهاد کاربران

بپرس