smilingly


لبخند زنان، تبسم کنان

جمله های نمونه

1. He opened the gate and smilingly welcomed the travellers home.
[ترجمه گوگل]دروازه را باز کرد و با لبخند از مسافران به خانه استقبال کرد
[ترجمه ترگمان]دروازه را باز کرد و تبسم کنان مسافران را به خانه خوش آمد گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. 'Of course,' she replied smilingly.
[ترجمه گوگل]او با لبخند پاسخ داد: البته
[ترجمه ترگمان]دختر تبسم کنان جواب داد: البته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. 'How are you?' she asked smilingly.
[ترجمه گوگل]'چطور هستید؟' او با لبخند پرسید
[ترجمه ترگمان]حالت چطوره؟ لبخند زنان پرسید:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He smilingly proffered me a cup of watered wine in one of the goblets I had hidden away the previous evening.
[ترجمه گوگل]او با لبخندی به من یک فنجان شراب آب داده در یکی از جام هایی که عصر قبل پنهان کرده بودم به من داد
[ترجمه ترگمان]او تبسم کنان یک فنجان شراب آب را در یکی از جام های خود که شب پیش در آن پنهان کرده بودم به من تعارف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Smilingly, she corrects assumptions about how the storylines up with the real-life dynamics in her house.
[ترجمه گوگل]او با لبخند، مفروضاتی را در مورد چگونگی هماهنگی داستان با پویایی زندگی واقعی در خانه اش تصحیح می کند
[ترجمه ترگمان]او assumptions را تصحیح می کند که چگونه داستان داستان را با پویایی واقعی زندگی در خانه اش نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Philippa smilingly obliged and Athelstan groaned.
[ترجمه گوگل]فیلیپا با لبخند متعهد شد و آتلستان ناله کرد
[ترجمه ترگمان]Philippa لبخند زنان به لب آمد و آتلستن نالید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And smilingly he remained kneeling, as a mark of genuine respect for Howard's beliefs.
[ترجمه گوگل]و با لبخند زانو زده بود، به عنوان نشانه ای از احترام واقعی برای اعتقادات هاوارد
[ترجمه ترگمان]و لبخند زنان همچنان زانو زده و نشانه احترام واقعی به عقاید هوارد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With withered leaves they weave their boats and smilingly float them on the vast deep.
[ترجمه گوگل]با برگ های پژمرده قایق هایشان را می بافند و با لبخند روی اعماق وسیع شناور می کنند
[ترجمه ترگمان]با برگ های خشکیده boats خود را weave و با لبخند بر پهنه وسیع آن شناور می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With withered leaves they weave their boats and smilingly float them on the vast deepsea.
[ترجمه گوگل]با برگ های پژمرده قایق هایشان را می بافند و با لبخند روی اعماق دریا شناور می کنند
[ترجمه ترگمان]و با برگ های خشکیده boats خود را weave و با لبخند روی سینه پهناور در دریا شناور می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The girl reminded her smilingly of their childhood spent together.
[ترجمه گوگل]دختر با لبخندی به او یادآوری کرد که دوران کودکی با هم گذرانده اند
[ترجمه ترگمان]دختر لبخند زنان به یاد دوران کودکی خود افتاد که با هم به سر می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A rod said to a flame smilingly, " hug me! "
[ترجمه گوگل]میله ای با لبخند به شعله ای گفت: "بغلم کن!"
[ترجمه ترگمان]یک چوب به شعله ای با لبخند گفت: مرا بغل کنید! \" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Smilingly she said, putting up the umbrella, ready to cross the road for the sending.
[ترجمه گوگل]او با لبخند گفت و چتر را گذاشت و آماده عبور از جاده برای اعزام بود
[ترجمه ترگمان]در حالی که چتر را برمی داشت، آماده بود که جاده را برای فرستادن ارسال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Smilingly, I listen attentively to the jointing sound of the bones in the soughing evening breeze.
[ترجمه گوگل]خندان با دقت به صدای پیوند استخوان ها در نسیم طاقت فرسای غروب گوش می دهم
[ترجمه ترگمان]به دقت گوش می دهم و با دقت به صدای jointing استخوان ها در the شبانه گوش می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Smilingly, Chin added a few words in Mei's ear.
[ترجمه گوگل]چین با خندان چند کلمه در گوش می اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]smilingly چین چند کلمه ای در گوش Mei افزود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A few bees are winding around flowers, setting off sweet scent and gorgeous floweriness of flowers, adding spice to drawing and writing, and corresponding with the subject of "smilingly".
[ترجمه گوگل]چند زنبور عسل دور گل‌ها می‌پیچند، عطر و بوی شیرین و شکوفایی گل‌ها را به مشام می‌رسانند، به طراحی و نوشتن ادویه می‌بخشند و با موضوع «خندان» مطابقت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از زنبورها در حال پرسه زدن در اطراف گل ها، ایجاد عطر شیرین و بوی خوش گل ها، اضافه کردن ادویه به نقاشی و نوشتن، و مرتبط با موضوع \"خندان\" هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• with a smile, with a grin; cheerfully

پیشنهاد کاربران

بپرس