slightly

/sˈlaɪtli//ˈslaɪtli/

معنی: اندکی، کمی، قدری
معانی دیگر: کمی، اندکی

بررسی کلمه

قید ( adverb )
(1) تعریف: to a small degree or by a small amount; a little.
مترادف: just
متضاد: extremely, greatly, vastly, very
مشابه: barely

- slightly overweight
[ترجمه جواد حاجیلو] اضافه وزن جزیی
|
[ترجمه بلبل] اندکی اضافه وزن
|
[ترجمه گوگل] کمی اضافه وزن
[ترجمه ترگمان] کمی اضافه وزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- slightly late
[ترجمه H] لحظه ای دیر کردن
|
[ترجمه گوگل] کمی دیر
[ترجمه ترگمان] کمی دیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- slightly worried
[ترجمه گوگل] کمی نگران
[ترجمه ترگمان] کمی نگران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: slenderly; slimly.

- Jockeys are slightly built.
[ترجمه گوگل] جوکی ها کمی ساخته شده اند
[ترجمه ترگمان] Jockeys کمی ساخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. slightly sick
کمی بیمار

2. her skin was slightly abraded
پوستش کمی خراشیدگی پیدا کرد.

3. the patient's pulse rate is elevated slightly
نبض مریض کمی بالا (یا تند) است.

4. I was slightly tanned by the sun.
[ترجمه شیدا] من توسط خورشید کمی افتاب سوخته شدم
|
[ترجمه محمد] یکم آفتاب سوخته شدم.
|
[ترجمه گوگل]از آفتاب کمی برنزه شده بودم
[ترجمه ترگمان]آفتاب اندکی آفتاب سوخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He swayed slightly, as if about to fall.
[ترجمه گوگل]کمی تکان می خورد، انگار می خواست بیفتد
[ترجمه ترگمان]کمی تلوتلو خورد، انگار می خواست به زمین بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The trouser legs are slightly tapered.
[ترجمه گوگل]پاچه های شلوار کمی باریک است
[ترجمه ترگمان]پاچه شلوارم کمی باریک شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She was taller than he was and stooped slightly.
[ترجمه گوگل]او از او بلندتر بود و کمی خم شد
[ترجمه ترگمان]قدش از او بلندتر بود و کمی خم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We need to reduce the speed slightly.
[ترجمه گوگل]باید سرعت را کمی کاهش دهیم
[ترجمه ترگمان]ما باید سرعت را کمی کاهش دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Stand with your knees slightly bent.
[ترجمه گوگل]بایستید و زانوهای خود را کمی خم کنید
[ترجمه ترگمان]زانو بزن، زانو بزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One of the bricks feels slightly loose.
[ترجمه گوگل]یکی از آجرها کمی شل شده است
[ترجمه ترگمان]یکی از آجرها کمی شل شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The cookies will flatten slightly while cooking.
[ترجمه گوگل]کوکی ها در حین پخت کمی صاف می شوند
[ترجمه ترگمان]در هنگام پخت، کوکی به آرامی پهن و صاف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As they're handmade, each one varies slightly.
[ترجمه Me] از انجایی که انها دست ساز هستند هر کدام کمی متفاوت اند
|
[ترجمه گوگل]از آنجایی که آنها دست ساز هستند، هر کدام کمی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]هر کدام دست ساز هستند، هر یک کمی متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His family then moved to a slightly larger house.
[ترجمه گوگل]خانواده او سپس به خانه ای کمی بزرگتر نقل مکان کردند
[ترجمه ترگمان]سپس خانواده او به خانه ای اندکی بزرگ تر منتقل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He's slightly aggressive, which a lot of people find a bit off-putting when they first meet him.
[ترجمه گوگل]او کمی پرخاشگر است، که بسیاری از مردم در اولین ملاقات او را کمی آزاردهنده می دانند
[ترجمه ترگمان]او کمی پرخاشگر است، که بسیاری از مردم وقتی برای اولین بار با او ملاقات می کنند کمی استراحت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His hand shook slightly as he inserted the key into the lock.
[ترجمه گوگل]وقتی کلید را داخل قفل گذاشت، دستش اندکی میلرزید
[ترجمه ترگمان]وقتی کلید را وارد قفل کرد دستش کمی لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Beat it until the dough is slightly elastic.
[ترجمه گوگل]آن را بزنید تا خمیر کمی کشدار شود
[ترجمه ترگمان]آن را بزنید تا خمیر کمی الاستیک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اندکی (قید)
some, awhile, slightly

کمی (قید)
slightly

قدری (قید)
some, little, something, slightly, somewhat

تخصصی

[فوتبال] کمی-اندک
[ریاضیات] تغیر اندک، کمی

انگلیسی به انگلیسی

• somewhat, partly; delicately, slimly

پیشنهاد کاربران

کمی
مثال: The temperature dropped slightly overnight.
دمای هوا شب ها کمی پایین آمد.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
بفهمی نفهمی
slightly ( adv ) = somewhat ( adv )
به معناهای: تا حدی، تا حدودی، تا اندازه ای/ تقریباً، نسبتاً/مقداری، قدری، کمی، اندکی
something
A bit
A little
به آرامی
به طور خفیف، به صورت ناچیزی
جزئی
مقدار کمی
اندکی
نه چندان زیاد
کمی
A little : l'm slightly older than her
کمی . اندکی . به قدری
بی گناه
کم ، اندک

to a small degree or extent; somewhat
مترادف : a bit
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس