sleep out

/sˈliːpˈaʊt//sliːpaʊt/

1- در تمام مدت چیزی خواب بودن، در خواب گذراندن 2- در هوای باز خوابیدن، بیرون خوابیدن، در محلی غیر از محل کار خود خوابیدن

جمله های نمونه

1. There are two other servants who sleep out.
[ترجمه گوگل]دو خدمتکار دیگر هم هستند که خوابشان می برد
[ترجمه ترگمان]دوتا خدمتکار دیگه هم هستن که خوابیدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You can't sleep out; anything might happen to you.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید بیرون بخوابید ممکن است هر اتفاقی برای شما بیفتد
[ترجمه ترگمان]تو که نمی توانی بخوابی، هر اتفاقی ممکن است برایت بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's so hot tonight; can't we sleep out in the garden?
[ترجمه گوگل]امشب خیلی گرم است؛ آیا نمی توانیم در باغ بخوابیم؟
[ترجمه ترگمان]امشب هوا خیلی گرمه، نمی توانیم در باغ بخوابیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We sleep out under the stars, and eat our meals in the open air.
[ترجمه گوگل]ما زیر ستاره ها می خوابیم و وعده های غذایی خود را در هوای آزاد می خوریم
[ترجمه ترگمان]ما زیر ستاره ها می خوابیم و meals را در هوای آزاد می خوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sometimes he feels that he would like to sleep out the rest of his days without having to work or think any more.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات او احساس می کند که دوست دارد بقیه روزهایش را بدون نیاز به کار یا فکر کردن بیشتر بخوابد
[ترجمه ترگمان]گاهی احساس می کند که دوست دارد بقیه روزها را بی آن که کار کند یا فکر کند، بخوابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The good news washed sleep out of his eyes.
[ترجمه گوگل]خبر خوب خواب را از چشمانش پاک کرد
[ترجمه ترگمان]اخبار خوب از چشمانش رخت بر بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I planned to sleep out in the woods.
[ترجمه گوگل]من قصد داشتم در جنگل بخوابم
[ترجمه ترگمان]می خواستم توی جنگل بخوابم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the summer, we sometimes sleep out in the yard.
[ترجمه گوگل]در تابستان گاهی اوقات در حیاط می خوابیم
[ترجمه ترگمان]تابستان ها در حیاط می خوابیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They had to sleep out of doom that night.
[ترجمه گوگل]آن شب باید از عذاب بخوابند
[ترجمه ترگمان]آن شب مجبور شدند بخوابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is so warm I feel I could sleep out.
[ترجمه گوگل]آنقدر گرم است که احساس می کنم می توانم بیرون بخوابم
[ترجمه ترگمان]ان قدر گرم است که احساس می کنم می توانم بخوابم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's so warm that I felt I could sleep out.
[ترجمه گوگل]آنقدر گرم است که احساس کردم می توانم بیرون بخوابم
[ترجمه ترگمان]ان قدر گرم است که احساس کردم می توانم بخوابم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I should let my son have his sleep out.
[ترجمه گوگل]باید بگذارم پسرم بیرون بخوابد
[ترجمه ترگمان] من باید اجازه بدم که پسرم بخوابه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They all want to sleep out tonight.
[ترجمه گوگل]همه آنها می خواهند امشب بیرون بخوابند
[ترجمه ترگمان] همشون می خوان امشب بیرون بخوابن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sleep sleep sleep, sleep out ideal and slobber.
[ترجمه گوگل]بخواب بخواب بخواب، بیرون بخوابی ایده آل و شلخته
[ترجمه ترگمان]خواب خواب خواب، خواب و آب بینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stay overnight somewhere other than at home

پیشنهاد کاربران

sleep - out ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: مهمان بیرون خواب
تعریف: مهمانی که اتاقی را در مهمانخانه گرفته، اما در آن نخوابیده است |||متـ . بیرون خواب
بیرون خواب

بپرس