sleep deprivation

پیشنهاد کاربران

با توجه به معانی وتعاریف بخصوص و م برای ختلف برای اختلال خواب بهترین واژه sleep deprivation محرومیت از خواب است
She was clearly suffering from sleep deprivation
. . . داشت از کمبود خواب رنج می برد
اختلال خواب
to go without sleep for a long period of time
اختلال محرومیت از خواب

بپرس