sixtieth

/ˈsɪkstiəθ//ˈsɪkstɪəθ/

معنی: یک شصت، یک شصتم، شصتمین، شصتم
معانی دیگر: شصتم، شصتمین، یک شصت، یک شصتم

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: indicating rank or position between fifty-ninth and sixty-first.
اسم ( noun )
(1) تعریف: one of sixty equal parts of a whole.

(2) تعریف: the member of a series between fifty-ninth and sixty-first.

جمله های نمونه

1. A minute is the sixtieth part of hour.
[ترجمه گوگل]یک دقیقه شصتمین قسمت ساعت است
[ترجمه ترگمان]یک دقیقه به شصت سالگی نزدیک تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He died in his sixtieth year.
[ترجمه گوگل]او در شصت سالگی درگذشت
[ترجمه ترگمان]او در شصت سالگی مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is to retire on his sixtieth birthday.
[ترجمه گوگل]او قرار است در شصت سالگی خود بازنشسته شود
[ترجمه ترگمان]او باید به شصت سالگیش استراحت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For China and North Korea's ( DPRK ) sixtieth anniversary, China got another nuclear test.
[ترجمه گوگل]به مناسبت شصتمین سالگرد چین و کره شمالی، چین آزمایش هسته‌ای دیگری انجام داد
[ترجمه ترگمان]برای چین و کره شمالی (DPRK)به شصتمین سالگرد، چین یک آزمایش هسته ای دیگر نیز به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In 163 Granny Xu celebrated her sixtieth birthday.
[ترجمه گوگل]در سال 163 ننه خو، شصتمین سالگرد تولد خود را جشن گرفت
[ترجمه ترگمان]در ۱۶۳ Granny ژو sixtieth را جشن گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A unit of time equal to one sixtieth of hour, or 60 seconds.
[ترجمه گوگل]واحد زمان برابر با یک شصتم ساعت یا 60 ثانیه است
[ترجمه ترگمان]یک واحد زمان برابر با یک شصتمین ساعت، یا ۶۰ ثانیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Today is the sixtieth anniversary of our country's independence.
[ترجمه گوگل]امروز شصتمین سالگرد استقلال کشورمان است
[ترجمه ترگمان]امروز شصتمین سالگرد استقلال کشورمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On your sixtieth anniversary, you are supposed to give a diamond.
[ترجمه گوگل]قرار است در شصتمین سالگرد خود یک الماس بدهید
[ترجمه ترگمان]، توی سالگرد your تو قرار بود یه الماس بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He died in his sixtieth year, ie at the age of 5
[ترجمه گوگل]او در شصت سالگی یعنی در سن 5 سالگی درگذشت
[ترجمه ترگمان]او در شصت سالگی از دنیا رفت، یعنی در سن ۵ سالگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A minute is the sixtieth part of an hour.
[ترجمه گوگل]یک دقیقه شصتمین قسمت یک ساعت است
[ترجمه ترگمان]یک دقیقه sixtieth یک ساعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. First, thanks for your coming for our sixtieth graduation ceremony of our school.
[ترجمه گوگل]ابتدا از حضور شما برای جشن شصتمین جشن فارغ التحصیلی مدرسه ما سپاسگزاریم
[ترجمه ترگمان] اول، ممنون که مراسم فارغ التحصیلی our رو برگزار کردین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Allow me to congratulate you with all my best wishes upon your having reached your sixtieth birthday. May you live a long,healthy and joyful life.
[ترجمه گوگل]اجازه بدهید با تمام آرزوهایم به مناسبت شصت سالگی تان به شما تبریک بگویم انشالله که عمری طولانی، سالم و شاد داشته باشی
[ترجمه ترگمان]اجازه بدهید به شما تبریک بگویم، با تمام آرزوهای من به sixtieth شما رسیده است ممکن است شما یک عمر طولانی و شاد و شاد زندگی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The camera has a shutter speed of one - sixtieth of a second.
[ترجمه گوگل]سرعت شاتر دوربین یک تا شصتم ثانیه است
[ترجمه ترگمان]دوربین سرعت شاتر برای یک - شصتمین ثانیه را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After she died in 164 a new wife bore him one more son in his sixtieth year.
[ترجمه گوگل]پس از مرگ او در سال 164، همسر جدیدی در شصت سالگی او یک پسر دیگر به دنیا آورد
[ترجمه ترگمان]پس از مرگ او در سال ۱۶۴، همسر جدیدش او را به عنوان یک پسر دیگر در شصت سالگی به دنیا آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یک شصت (صفت)
sixtieth

یک شصتم (صفت)
sixtieth

شصتمین ()
sixtieth

شصتم ()
sixtieth

تخصصی

[ریاضیات] یک شصت، شصتم، شصتمین

انگلیسی به انگلیسی

• number 60 in a series; one part of sixty equal parts, 1/60
next after the fifty-ninth; being one of 60 equal parts
the sixtieth item in a series is the one that you count as number sixty.

پیشنهاد کاربران

بپرس