sinking fund

/ˈsɪŋkɪŋˈfənd//ˈsɪŋkɪŋfʌnd/

صندوق وجوه استهلاکی، سرمایه ی کنار گذاشته شده (برای پرداخت دیون و غیره)، وجه استهلاکی وجوه استهلاکی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a fund set aside to pay off the long-term debt of a state or corporation.

جمله های نمونه

1. He also would establish a national debt-elimination sinking fund to set aside the fruits of economic growth for debt reduction.
[ترجمه گوگل]او همچنین یک صندوق حذف بدهی ملی ایجاد خواهد کرد تا ثمرات رشد اقتصادی را برای کاهش بدهی کنار بگذارد
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک صندوق کاهش بدهی ملی برای کنار گذاشتن میوه ها رشد اقتصادی برای کاهش بدهی تاسیس خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A sinking fund establishes a procedure for the orderly retirement of a bond over the life of the issue.
[ترجمه گوگل]یک صندوق در حال سقوط رویه ای را برای بازنشستگی منظم اوراق قرضه در طول مدت انتشار ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]یک صندوق در حال غرق کردن روشی برای بازنشستگی منظم یک اوراق قرضه در طول زندگی این مساله ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you read English histories, the sinking fund was an English invention.
[ترجمه گوگل]اگر تاریخ های انگلیسی را بخوانید، صندوق غرق شدن یک اختراع انگلیسی بود
[ترجمه ترگمان]اگر تاریخ انگلستان را بخوانید، صندوق غرق غرق در یک اختراع انگلیسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To meet interest and sinking fund payments on.
[ترجمه گوگل]برای پاسخگویی به سود و پرداخت های صندوق عقب نشینی در
[ترجمه ترگمان]برای برآورده کردن منافع و غرق کردن پرداخت ها در حال غرق شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The bonds are noncallable, but the 2010 maturity is callable subject to a sinking fund.
[ترجمه گوگل]اوراق قرضه غیرقابل وصول هستند، اما سررسید سال 2010 مشروط به کاهش سرمایه قابل پرداخت است
[ترجمه ترگمان]اوراق قرضه noncallable هستند، اما بلوغ ۲۰۱۰ مشمول یک سرمایه گذاری در حال غرق شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Almost its only significant proposal was concerned with debt management and the Creation of a new sinking fund.
[ترجمه گوگل]تقریباً تنها پیشنهاد مهم آن مربوط به مدیریت بدهی و ایجاد یک صندوق جدید در حال غرق شدن بود
[ترجمه ترگمان]تقریبا تنها پیشنهاد مهم آن مربوط به مدیریت وام و ایجاد صندوق جدید غرق شدن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The 1990-91 figure of £50,000 under Continuing Education was set aside for a pupillage sinking fund.
[ترجمه گوگل]رقم 1990-1991 50000 پوند تحت آموزش مداوم برای صندوق غرق شدن دانش آموزان کنار گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]سال ۱۹۹۰ - ۹۱ هزار پوند به موجب ادامه تحصیل برای یک صندوق در حال غرق شدن، کنار گذاشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The most noteworthy development, however, was the re-establishment of a Sinking Fund in 178
[ترجمه گوگل]با این حال، قابل توجه ترین پیشرفت، تأسیس مجدد صندوق غرق شدن در سال 178 بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، مهم ترین توسعه، تاسیس یک صندوق Sinking در ۱۷۸ ۱۷۸
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At regular intervals, the corporation deposits cash into this sinking fund.
[ترجمه گوگل]در فواصل منظم، شرکت پول نقد را به این صندوق در حال غرق شدن واریز می کند
[ترجمه ترگمان]در فواصل معین، شرکت سپرده به این صندوق که در حال غرق شدن است، پول نقد می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It forces all investors to give up the bonds they hold according to the same ratio when the issuer returns the sinking fund. It is often used in registered securities.
[ترجمه گوگل]همه سرمایه‌گذاران را مجبور می‌کند تا اوراق قرضه‌ای را که در اختیار دارند، بر اساس نسبت یکسانی که ناشر صندوق را پس می‌گیرد، کنار بگذارند اغلب در اوراق بهادار ثبت شده استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]همه سرمایه گذاران را مجبور می کند تا اوراق قرضه را با توجه به همان نسبت زمانی که صادر کننده سرمایه در حال غرق شدن را اعلام می کند، رها کنند اغلب در اوراق بهادار ثبت شده استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To liquidate ( a debt, such as a mortgage ) by installment payments or payment into a sinking fund.
[ترجمه گوگل]انحلال (قرض، مانند وام مسکن) از طریق پرداخت اقساطی یا پرداخت به صندوق غرق شده
[ترجمه ترگمان]انحلال (یک وام، مانند قسط مسکن)با پرداخت قسط یا پرداخت به صندوق در حال غرق شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To make a bond issue more attractive to conservative investors, some corporations create a bond sinking fund, designated for repaying the bonds at maturity.
[ترجمه گوگل]برای جذاب‌تر کردن انتشار اوراق قرضه برای سرمایه‌گذاران محافظه‌کار، برخی از شرکت‌ها صندوق سرمایه‌گذاری اوراق قرضه را ایجاد می‌کنند که برای بازپرداخت اوراق در سررسید تعیین شده است
[ترجمه ترگمان]برای اینکه یک اوراق قرضه برای سرمایه گذاران محافظه کار جذاب تر باشد، برخی شرکت ها یک صندوق در حال غرق شدن ایجاد می کنند که برای بازپرداخت اوراق قرضه در سن بلوغ تعیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To liquidate a debt, such as a mortgage by installment payments or a sinking fund.
[ترجمه گوگل]برای انحلال یک بدهی، مانند وام مسکن با پرداخت اقساطی یا یک صندوق غرق شده
[ترجمه ترگمان]برای انحلال یک وام، از جمله وام قسط و یا پول در حال غرق شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] وجوه استهلاکی
[حقوق] وجوه استهلاکی

انگلیسی به انگلیسی

• fund for repaying debts

پیشنهاد کاربران

اقساط سرشکن شده وام
سرشکن سازی وجه - وجه سرشکن شونده - وجه تقسیطی - وجه رو به اتمام

بپرس